روايت امير اسماعيلي از موقعيت پدافند هوايي كشور
تن به تن ميجنگيم
گروه سياسي|حالا ديگر خيليها امير سرتيپ فرزاد اسماعيلي را ميشناسند؛ دومين فرمانده قرارگاه پدافند هوايي خاتمالانبياء (ص). او در اين سالها اينقدر درباره عملياتها و موفقيتهاي پدافند كشور گزارش داده كه ديگر به چهرهاي دفاعي - رسانهاي تبديل شده است. با اين حال هنوز هم ناگفتههاي زيادي دارد. آنچنان كه در يك گفتوگوي تفصيلي با مهر گفته آمار بسياري از «بازداشتهاي هوايي» را اعلام نكرده است. او البته در خلال همين گفتوگو روايتي خواندني و خاص از ارتباط پدافند هوايي كشور در 12 فروردين سال 57 با هواپيماي حامل حضرت امام(ره) را تعريف كرده است. جايي كه ميگويد نخستين ارتباط نيروهاي مسلح با امام توسط اين نيرو انجام گرفته است. جملههاي كليدي صحبتهاي امير سرتيپ فرزاد اسماعيلي را در زير ميخوانيد:
اولين ارتباط نيروهاي مسلح با امام كه از سوي پدافند صورت گرفت، از ۱۹ بهمن (بيعت همافران با امام راحل) ۵۷ نبود، بلكه از ۱۲ بهمن شروع شد؛ اولين باري كه به امام راحل خيرمقدم گفته شد، از طرف رادار پدافند هوايي تبريز بود كه به خلبان فرانسوي اعلام ميشود كه شما كه حامل يك ميهمان عزيز، امام ما هستيد، سلام ما را از طرف ملت عزيز ايران به ايشان ابلاغ كنيد و كسي كه اين پيام را گفت، سرهنگ بازنشسته «عينالله افروز» بوده است كه آن زمان ايشان «ستوان ۲» بود؛ او اين پيام را مطرح ميكند و به امام ميرسد و پيام تشكر امام هم متقابلا از سوي خلبان به زبان انگليسي به رادار تبريز منتقل ميشود.
الان ديگر نميآيند بگويند مثلا روي مرز جغرافيايي بمباران ميكنيم و به هدف خودمان ميرسيم؛ خير! هدف دشمن در حملات هوايي زيرساختهاي اصلي و اساسي كشور است. بعد از باور مردمي، زيرساخت اساسي است، ديگر لبه مرز جغرافيايي نيست، ميآيد دل كشور را بمباران ميكند، ميآيد مهمترين ابنيه را بمباران ميكند، بيمارستان را ميزند، مراكز حياتي و اساسي را ميزند و داخل كشور نفوذ ميكند. يعني مرز جغرافيايي ديگر برايش فرق نميكند كه مرز يك استان، قلب يك كشور، مرز جغرافيايي، ارتفاعات، ساحل يا دشت باشد؛ بنابراين همه جاي كشور ممكن است مورد تهديد قرار بگيرد.
ما امروز شاهد عبور ۱۴۰۰ تا ۱۷۰۰ فروند هواپيماي عبوري از فراز جمهوري اسلامي طي يك ۲۴ ساعت هستيم. هواپيماهاي مسافربري داخلي هم داريم، هواپيماهاي تاكتيكي نيروهاي هوايي سپاه و ارتش را هم داريم؛ خب اگر اين هماهنگي و انسجامها و اگر اين تبادل اطلاعات در شبكه پدافندي نباشد، نيروي هوايي سپاه از كجا مطلع باشد كه نيروي هوايي ارتش چند تا پرواز همين لحظه در آسمان دارد؟ سازمان هواپيمايي كشور از كجا مطلع باشد كه اگر پرواز مشهد به بندرعباس دارد عبور ميكند، يكدفعه يك پرواز در اين وسط سردر نياورد!؟ اينها وظايف قرارگاه پدافند هوايي است.
نكته ديگر در انسجام پدافند هوايي كشور اين است كه در همه بخشهاي خود مانند اورژانس عمل نمي كند؛ مثل يك بيمارستان، بخشي از پدافند هوايي نقش يك اورژانس را دارد. در يك نقطه از كشور ممكن است اتفاقي بيفتد، مثل به زمين نشاندن هواپيماي «ايساف» كه حامل ۱۰۸ نظامي امريكايي بود. در چنين شرايطي تمام سامانهها و تمام تجهيزات پدافند هوايي آن محور، درگير آن مساله تاكتيكي ميشوند.
خاصيت پدافند هوايي اين است كه نبرد «تن به تن» را پيش رو داشته باشد. زماني كه قرار است يك نبرد يا حمله هوايي اتفاق بيفتد، خيلي از نيروهاي مسلح بايد در همان لحظه به عنوان يك نيروي دفاعي به جان پناه بروند. در صورتي كه براي پدافند هوايي دقيقا در همان لحظه اتفاق حمله هوايي، جانپناهي وجود ندارد. جانپناه پدافند هوايي، سيستم موشكي و سيستم توپخانهاي آن است و بايد يك نبرد و يك مبارزه تن به تن و چهره به چهره را با دشمن انجام بدهد. ممكن است خودش هم مورد اصابت قرار بگيرد، اما مجاز نيست كه محل خدمت خودش را ترك كند و به جانپناه برود.
اگر پدافند هوايي يك كشور بخواهد موفق باشد، بايد حداقل ۱۵۰ تا ۲۰۰ كيلومتر قبل از شروع مرزهاي جغرافيايي رصد كند، اطلاعات را استخراج كند و به اشراف اطلاعاتي خوبي برسد و قبل از مرزهاي جمهوري اسلامي ايران، اقداماتش را انجام بدهد. اگر هواپيماي «ايساف» در بندرعباس به زمين نشست، اگر هواپيماي «ريگي» در بندرعباس به زمين نشست، اينطور نبود كه از مرز ما وارد شوند و تازه بفهميم اين هواپيماها غيرمجاز است و بايد به زمين نشانده شوند. قبل از اينكه وارد كشور بشوند به اين اشراف اطلاعاتي رسيديم.
چيزي كه پدافند هوايي هميشه دارد حس ميكند، «بازداشت هوايي» است. بازداشت هوايي با بازداشت زميني يك تفاوت دارد؛ به اين صورت كه وقتي كه يك هواپيمايي غيرمجاز قصد ورود به حريم مقدس جمهوري اسلامي را دارد، ممكن است حامل يكي از مقامات سياسي از كشورهاي خارجي باشد، يا ممكن است هواپيماي فرامنطقهاي باشد؛ در تمام اين حالات، اينها قبل از مرزهاي جمهوري اسلامي ايران يك مسير هُلدينگي را انجام ميدهند و اجازه ورود به آنها داده نميشود.
اين كار در پدافند هوايي به تعبيري ساده ميشود «بازداشت هوايي» كه اين نوع بازداشت به صورت مكرر اتفاقات ميافتد، اما پدافند هوايي نيازي نميبيند كه اين زحمات شبانهروزي و ۲۴ساعته و بدون توقف و تعطيلي را كه در نقاط سردسير و برفگير يا در نقاط دشتي و در ساحل شرجي با دماي ۵۰ درجه انجام ميشود، منعكس كند.