انتشار چاپ دوم «قلعه سفيد» اورهان پاموك
چاپ دوم رمان «قلعه سفيد» نوشته اورهان پاموك با ترجمه ارسلان فصيحي توسط نشر ققنوس منتشر و راهي بازار نشر شد. چاپ اول اين ترجمه در سال ۷۷ توسط نشر ققنوس منتشر و راهي بازار نشر شده و حالا نسخههاي چاپ دومش عرضه شدهاند. اين كتاب در سال ۷۷ به عنوان هفتمين عنوان مجموعه «ادبيات جهان» و پنجمين «رمان» نشر ققنوس به چاپ رسيد. اين رمان در ۱۱ فصل نوشته شده و پاموك درباره آن ميگويد؛ به گمانم نخستين تخيل خيالگونه «قلعه سفيد» وقتي «جودت بيك و پسرانش» به پايان رسيد، در ذهنم بود: پيشگويي، نيمهشب از كوچههاي آبي به دربار ميرود. آنوقتها اسم كتاب همين بود. پيشگويم كه با حسننيت و «علم» كارش را شروع كرده، براي قبولاندن اين معلوماتش به دربار (كه چندان با هيجان از آن استقبال نميكند) هنر اخترگويي را (كه اصلا دوستش ندارد، اما بهدليل علاقهاش به اخترشناسي، آن را بهراحتي ياد گرفته) ابتدا ناخواسته به كار ميگيرد، بعد هم با قوت و اقتداري كه پيشگوييهايش به ارمغان ميآورد، شروع ميكند به دسيسهچيني. بقيهاش را نميدانستم. آنوقتها چون نميخواستم درگير مباحث «تاريخي» بشوم كه به سرم ميزد، چون اين سوال (كه هم خودم ميپرسم، هم ديگران مرتبا ميپرسند) ذهنم را برميآشفت، چندان نينديشيدم تا به حركتش وا دارم: چرا رمانهاي تاريخي مينويسيد؟
در قسمتي از رمان «قلعه سفيد» ميخوانيم: «خوب شد كه نتوانسته بودم عادت كنم. زيرا يك روز استاد را جلوم ديدم! توي باغچه پشتي خانه ماهيگير دراز كشيده بودم، چشمهايم را بسته و رو به خورشيد گردانده بودم و خيالبافي ميكردم. سايهاش را حس كردم، مقابلم بود، لبخند ميزد، نه مثل كسي كه بازي را برده؛ انگار براي آنكه دوستم دارد! اطميناني فوقالعاده داشتم، تا آنجا كه مرا ميترساند. شايد هم ناخودآگاه منتظر اين واقعه بودم: چون كه زود حالت بردهاي تنبل، نوكري حرف گوشكن را گرفتم كه خودش ميداند گناهكار است. وقتي داشتم بقچهام را ميبستم به جاي آنكه از استاد متنفر بشوم، خودم را تحقير ميكردم. بدهيام به ماهيگير را هم او پرداخت. دو نفر همراهش بودند، با قايق چهارپارو آمده بودند. فوري برگشتيم. قبل از تاريكي در خانه بوديم، دلم براي بوي خانه تنگ شده بود. آينه را هم از روي ديوار برداشته بودند...»
چاپ دوم «قلعه سفيد» با ۲۳۲ صفحه، شمارگان 1100 نسخه و قيمت 12000 تومان توسط نشر ققنوس منتشر شده است.