سماع بانگ آب
عبدالجبار كاكايي
مولانا در مثنوي شريف ميفرمايد: «تشنهاي بر روي ديوارباغي در مانده بود و دستش براي نوشيدن به آب بركهاي كه در پاي ديوار بود نميرسيد به ناچار خشتهاي ديوار را به سختي ميكند و در آب ميانداخت كسي پرسيد فايده اين كار چيست ؟تشنه پاسخ داد دو فايده دارد اول شنيدن صداي آب كه براي تشنگان خوشنوا تراز رباب است و ديگر اينكه با بركندن هر خشت فاصله من و آب كمتر ميشود»... حالا حكايت ما است، براي تثبيت و مشروعيت بخشيدن به نهادهاي مدني بايد صبورانه پاي اين حقوق انساني ايستاد. يكي از اين جمله، انتخابات است كه امكان جابهجايي مسالمت آميز قدرت را فراهم ميكند، در شرايطي كه خواست ملي ما عزت و توسعه توامان است و تفاوت سلايق سياسي در حدي است كه اين دو اصل را پايمال نميكند، خوب است تجربه انتخابات ميزان تعيين سلايق متفاوت باشد. گروههاي سياسي فعال حق ندارند، ميراث ملي جامعه را به نفع سهام شخصي خود در انتخابات هزينه كنند؛ جنگ و شهادت و انقلاب و ارزشها و اصول آن جزو ميراث ملي محسوب ميشود و حق هيچ كدام از جريانهاي سياسي مدعي قدرت نيست. نخبگان فرهنگي جامعه آرامش و صبوري مردم را دستمايه توصيهها و آثار خود كنند كه بعد از انقلاب مشروطه تاكنون آنچه سبب از بين رفتن جنبههاي دموكراتيك سياسي در ايران شده كم حوصلگي و بيصبري و شتاب مردم براي احقاق حقوق خود بوده است. شعارهاي آرمانگرايانه قرن بيستم در قرن بيست و يكم جواب نميدهد، لذا نااميد كردن مردم و دعوت به انزواي سياسي تزريق سم مهلك عقدهگشايي به گروههاي مردمي است. ما تشنگان جامعهاي دموكراتيك با حفظ كسوت دينداري هستيم. تشنگاني هستيم كه بر فراز ديوار افراطيگرايان ميتوانيم از دو فايده رفتارمان سود ببريم؛ فايده اول انتخاباتي كه دير يا زود محقق خواهد شد و فايده دوم كم كردن فاصله با جامعه مدني دين باور، اميد كه در اين مسير پيشرو موفق باشيم. اين آزمون بزرگ حماسه آرش را در ذهن تداعي ميكند.