دولت، حوزه علميه و يك الزام اساسي
سيدرضا اكرمي
استاد دانشگاه
مواجهه علما و مراجع تقليد قم با موضوع برجام و سياستهاي دولت در ديدار اخير اين بزرگان با وزير بهداشت شايد براي خيليها جاي تعجب داشته باشد. در روزهايي كه موفقيت دولت يازدهم در سياست خارجي و بحث توافق هستهاي مورد هجمه و حمله رقباي سياسي دولت و برخي گروههاي خاص قرار دارد، شايد كمتر ناظري فكر ميكرد كه همين موضوع با استقبال و در مواردي دعاي خير علما و مراجع بزرگوار مواجه شود. دليل اين هم آن است كه عموما گروههاي منتقد و مخالف دولت خود را در يك نسبت بسيار نزديك و همسو با مراكز مهم نظام و از جمله بزرگان حوزه علميه نشان ميدهند و اينگونه القا ميكنند كه بازگوكننده نظرات آنها هستند. اين در واقع راهكاري اساسي براي مشروعيت گرفتن اين گروهها و طيفها در چشم مردم است. خصوصا اينكه قشرهاي زيادي از مردم ما با اعتمادي حداكثري نسبت به مراجع و علماي قم مينگرند و اين در واقع ريشهاي چند صد ساله و تاريخي در ايران و مذهب شيعه دارد. در اين روزها اما طيفهايي كه عموما در تاريخشان خود را منتسب به مراكز ديني ميكرده و ميكنند درباره يك موضوع واحد، يعني برجام و در سطحي گستردهتر، عملكرد دولت يازدهم حرفهايي متفاوت با حرف بزرگان حوزه را ميزنند. اين وضعيت را ميتوان حاصل ارتباط تنگاتنگ دولت با قم و گزارشهاي مكرري دانست كه دولتمردان فعلي به علما و مراجع تقليد ميدهند. قرار گرفتن اين بزرگان در جريان امور جاري كشور، با توجه به شناخت و احاطهاي كه نسبت به مسائل مملكت در قبل از دولت آقاي روحاني داشتند تاكنون توانسته آنها را به تصويري واقعيتر و دقيقتر از آنچه در كشور ميگذرد، برساند. در اين خصوص دولت گام اول يعني ارتباط با علما و مراجع و بزرگان ديني كشور را به خوبي و با دقت برداشته است. تاييد كليت مسير دولت توسط اين علما موضوع بسيار مهم و حياتي است، چرا كه تاريخ تشيع نشان داده افرادي در اين سطوح علمي به هيچ عنوان و در هيچ شرايطي با كسي درگير تعارفات معمول نميشوند و گفتن حقايق مد نظر خود را حجتي براي خويش ميدانند. نگاه به كارنامه مناسبات دولت قبل با روحانيت، خصوصا در سال پايان حضور آقاي احمدينژاد در پاستور گواه اين است. در آن سالها با مشخص شدن و روشن شدن وضعيت كشور و آنچه به جامعه ميرفت، علماي دين و شرع جديترين مواضع را در قبال فردي اتخاذ كردند كه شايد تا پيش از آن به حمايت از او برخاسته بودند. حتي سرسختترين علماي ديني در دفاع از آقاي احمدينژاد هم از اين قاعده مستثني نبود. بنابراين موضوع اخير و موضعگيريهاي قبل از آن به هيچ عنوان در چارچوب تعارفات سياسي نيست. اما نكته مهم اين است كه توجه كنيم چرا روابط دولت و قم به اين شكل درآمده و از اين پس دولت نيازمند چه سياستي است. اشاره شد كه از نگاه نگارنده، ارايه مستمر گزارش عملكرد و تحولات در كشور به علما آنها را به تصوير روشنتري از وضع جامعه رسانده است. اما اين تنها نيمي از كار دولت است. دولت هماكنون بايد بتواند اين مواضع را به خوبي نشر داده و خبررساني كند تا مشخص شود كه تفاوت نگاه كساني كه سعي ميكنند خود را منسوب به اين مراكز نشان دهند با نگاه واقعي موجود در بين بزرگان حوزه تا چه اندازه است. از سوي ديگر دولت به چنين اطلاعرساني نياز دارد تا همزمان بتواند طلاب جوان و انقلابي را نيز نسبت به همين واقعيتها آگاه كند تا در اثر اين كار، كليت حوزه چه در سطح مدرسان و بزرگان و چه محصلان و طلاب به دركي از شرايط بر اساس واقعتهاي موجود و نه تبليغات رقباي سياسي دولت برسند.