در اهميت دور دوم انتخابات
نگارنده به عنوان يك اصلاحطلب، با آغاز زمان فعاليتهاي انتخاباتي و با توجه به اينكه در ليست اسامي باقيمانده براي شركت در دور دوم انتخابات درصد زيادي از اصلاحطلبان جاي گرفتهاند، خواهان حمايت همهجانبه مردم براي راهيابي اين افراد به مجلس هستم. انتخاب اصلاحطلبان براي ورود به مجلس به عنوان بازوي همكاري دولت بسيار داراي اهميت است. دولت يازدهم پس از سه سال همزماني با مجلس نهم، تنها يك سال را پيش روي دارد. مدت زماني كه همزماني با دهمين دوره مجلس ميتواند برنامههاي دوره پسابرجام را به خوبي به مرحله اجرايي برساند. ما به يك مجلس قوي و كمك حال به دولت نياز داريم. البته اين جمله نميتواند بيانگر خواسته ما براي تشكيل مجلس مطيع و فرمانبر باشد. منظور ما از چنين خواستهاي، مجلسي است كه با تذكرات و سئوالات نابجا وقت دولت را در انجام امورات كشور هدر ندهد. با توجه به انتخابات 7 اسفند و همچنين تركيب كانديداهاي راه يافته به دور دوم انتخابات، مجلس دهم را بايد مجلسي معتدل و با حضور كانديداهاي مختلفي از دو جناح سياسي مهم دانست. نمايندگاني خردمند كه به اين مجلس راه يافته يا راه خواهند يافت، نويد تشكيل مجلسي قويتر از دوره فعلي را ميدهد. هرچند برخي نمايندگان براي نخستين بار رداي نمايندگي را بر تن ميكنند و براي خيلي از ما ناشناخته هستند، اما در جريان مسائل سياسي كشور بودهاند. اينگونه نيست كه بدون آگاهي از فضاي سياسي و اجتماعي و اقتصادي كشور، بهارستان را براي نخستين تجربه كاري خود انتخاب كرده باشند. بنابراين مجلس آينده مبتني بر خرد و عقلانيت و كارشناسي خواهد بود. دولت نيز در راستاي تشكيل اين مجلس بهترين بهره را خواهد برد. استفاده از مجلس و مصوبات و قوانين آنكه برآمده از خرد جمعي و كارشناسي نمايندگان ملت است، ميتواند دولت را در پيشبردن اهداف دوران پسابرجام موفق سازد. دولت با اعتماد به اين مجلس، حالا ديگر ميتواند بدون تشنج و مشكلات را حل و در يكساله پاياني عمر خود، به آنچه كه به مردم وعده داده بود، جامه عمل بپوشاند.