مثلث منافع
بهروز هادي زنوز
اقتصاددان و استاد دانشگاه
در سالهاي گذشته كشورهاي منطقه براي استفاده از منافع مشتركشان در منطقه بر سر ميز مذاكره با ايران نشستهاند و در اين راستا نيز طرحها و پروژههاي مختلفي هم با نگاه توسعه بلندمدت و حفظ منافع مشترك مطرح شده كه هنوز اين طرحها به مرحله بهرهبرداري نرسيدهاند. با اين حال نميتوان از گره خوردن منافع كشورهايي مثل هند و پاكستان در جنوب شرقي ايران به راحتي گذشت.
هنديها از ديرباز تمايل ويژهاي براي فعاليت در چابهار داشتهاند چراكه موقعيت جغرافيايي اين منطقه ميتواند بهرههاي اقتصادي و تجاري متعددي براي دو كشور داشته باشد شايد اين همان دليلي است كه موجب شده تا هنديها تمايل ديرينهاي براي فعاليت در منطقه آزاد چابهار داشته باشند. حال چيزي كه در اين ميان مهم و حايز اهميت است، علم به اين موضوع است كه ايران نيز بايد از اين تمايل ديرينه براي نفع خود بهره ببرد و اين نوع قراردادها و تفاهمنامهها در زمينه همكاري مشترك را به سمت تفاهمنامههاي برد- برد تغيير دهد. شايد يكي از لازمههاي چنين امري تمركز روي تامين زيرساختهاست تا امكان گسترش فعاليتهاي تجاري و سرمايهگذاري در اين منطقه فراهم شود.
در خاطر دارم كه مطالعات اوليه ايجاد منطقه آزاد چابهار در دهه 70 نيز با مشاركت انجام شد، آن زمان از من خواسته شد كه يك برنامه راهبردي براي اين منطقه تهيه كنم كه مبنا واساس آن استفاده از موقعيت ترانزيتي چابهار براي دسترسي به افغانستان و آسياي ميانه بود. البته وجود فرودگاه هم به عنوان يك پتانسيل قوي بر قابليتهاي منطقه ميافزود. پيش از انقلاب مسيرهاي جنوب شرقي از روي ايران ميگذشت و ايران ميتوانست به جاي دوبي هاب هوايي باشد، هنوز هم به دنبال محقق كردن اين اهداف هستيم و البته افقهاي بلندتري را نيز ميتوانيم مد نظر قرار دهيم.
ناگفته پيداست كه اين منطقه نيازمند بندر مناسب براي پهلوگيري كشتيهاي بزرگ، بارگيري، تخليه بار از كشتي، نيروي انساني ماهر و آموزش ديده، راهآهن و گاز است، در حالي كه بندر فعلي در معرض بادهاي توفان زا قرار دارد و نيازمند موج شكن است اما به دليل اين كمبودها، تاكنون پهلوگيري كشتيهاي بزرگ امكانپذير نشده است. بايد با تامين زيرساختها و رشد و توسعه شهر، توسعه منابع انرژي، توسعه مسير ترانزيت، تامين آب شيرين، هماهنگي با وزارتخانههاي راه وشهرسازي، نيرو، نفت و سازمان بنادر و كشتيراني است جذابيتهاي لازم را فراهم كرد. همچنين ضمن استقرار صنايع انرژي بر در چابهار، از آنجا كه افغانستان به دريا راه ندارد، لذا اتصال به افغانستان هم بايد مورد توجه قرار گيرد.
به همين جهت با برگزاري نشستهاي تخصصي مشترك بينالمللي بايد در ابتدا به دنبال رفع چالشها و محدوديتهاي اين منطقه بود و با فراهم كردن مقدمات حضور سرمايهگذار خارجي به اين منطقه، فهرستي از داشتهها و ظرفيتهاي موجود را در اختيار آنها قرار داد تا دست به انتخاب بزنند. همچنين در مناطق آزاد بايد براي هر منطقه، سياست خاص آن تدوين شود. ما بايد همه موارد را شفاف به سرمايهگذار بگوييم و بعد از فراهم كردن زير ساختها از او درخواست كنيم كه شروع به كار كند. نفع ما از مشاركت سرمايهگذاران خارجي به آمادگي خودمان بستگي دارد و در اصل بايد به دنبال سياست به اصطلاح «برد- برد» باشيم. در حال حاضر مكران نه يك مكمل كه رقيبي جدي براي چابهار محسوب ميشود، بنابراين توسعه اين دو بخش و اولويتبندي آنها بايد مورد بررسي قرار گيرد.