مشكل ازدواج جوانان با وام حل نميشود
11 ميليون جوان هرگز ازدواج نكردهاند
روز گذشته رييس سازمان ثبت احوال كشور در همايش روز ملي جمعيت اعلام كرد: «براساس آمار سال 94 با كاهش 4/5درصدي آمار ازدواج نسبت به سال قبل آن و جمعيت بيش از 11 ميليون نفري جوانان هرگز ازدواج نكرده در سن ازدواج مواجه هستيم.» موضوع ازدواج جوانان همواره يكي از مسائلي بوده كه مسوولان در مورد آن سخن ميگويند، اما تصميمات و راهكارهاي حل اين مشكل فراتر از افزايش و كاهش تسهيلات وام ازدواج نميرود، موضوع ازدواج جوانان در اين حوزه همواره بر ساير مشكلات جوانان سايه مياندازد و مسوولان ترجيح ميدهند در مورد اين مشكل نظرپردازي كنند و راهكار ارايه دهند تا اينكه بخواهند در مورد مسائلي همچون افزايش خشونت و افسردگي بين جوانان صحبت كنند يا به فكر راهكار براي اين معضلاتي كه به مرز بحران رسيدهاند، باشند.
اعلام آمار 11 ميليون جوان ازدواج نكرده در هفته جوان بهانهاي بود تا با رييس انجمن مددكاري ايران در مورد عواملي كه مانع ازدواج جوانان ميشوند صحبت كوتاهي داشته باشيم. مصطفي اقليما، رييس انجمن مددكاري ايران در مورد عواملي كه باعث ميشوند جوانان نسبت به ازدواج تمايلي نشان ندهند، ميگويد: «آمارهاي مربوط به ازدواج ما هر سال كاهش پيدا ميكند و راهحل اين موضوع اين نيست كه ما وام به كسي بدهيم. من در دانشگاه با دانشجويان از نزديك ارتباط دارم، هيچكدام از اين جوانان اعلام نميكنند كه نميخواهند ازدواج كنند. اينطور نيست كه تمايل به ازدواج وجود نداشته باشد. تمايل وجود دارد اما زمينه مناسب براي ازدواج وجود ندارد و دليل آن هم كاملا مشخص است، آدمها با كار است كه ميتوانند ازدواج كنند نه با افزايش وام ازدواج، ما عادت كردهايم كه به معلول توجه ميكنيم و علت را رها كردهايم. در جامعهاي كه افراد بيكارند نميتوانيم زمينه ازدواج را فراهم كنيم. تصور كنيد صبح فردا همه جواناني كه در سن ازدواج هستند، ازدواج كنند، بدون اينكه مشكلي براي مهريه و جهيزيهشان وجود داشته باشد. به هر حال اين افراد محلي براي زندگي ميخواهند و هزينههايي براي زندگي مشترك دارند كه بايد تامين شود. اگر تمام جواناني كه در سن ازدواج قرار دارند، ازدواج كنند هم باز مشكل حل نخواهد شد، به دليل اينكه اين افراد به دليل بالا بودن هزينهها نميتوانند بچهدار شوند. حدود 70 درصد درآمد يك فرد صرف هزينههاي مسكن خواهد شد.
يك جوان در ابتداي زندگي حتي اگر بخواهد در حاشيه شهر زندگي كند، بايد حدود 10 ميليون تومان پول پيش و 700 هزار تومان كرايه ماهانه بدهد، مگر يك فرد چقدر درآمد دارد.
از طرفي راهحلي كه مدام آن را به كار ميگيريم اين است كه وام ازدواج را افزايش دهيم، فرقي نميكند وام ازدواج سه ميليون باشد يا 10 ميليون، تمام اين وام را غالب جوانان صرف برگزاري مراسم ازدواجشان ميكنند، براي زندگيشان چيزي برايشان نميماند. وام ازدواج تنها در كشور ما به اين شكل اجرا ميشود. در كشورهاي مختلف اگر بررسي كنيم، خواهيم ديد در كشور فقيري مثل بنگلادش يا كشور نسبتا ثروتمندي مثل امريكا دولت براي ازدواج به جوانان وام نميدهد، اما زمينه ازدواج آنها را با اشتغال فراهم ميكند. اين وظيفه دولتهاست كه توليد كار كند، وقتي مشكل اشتغال حل شود خود جوانان تمايل به ازدواج را دارند و در زمان مناسب براي ازدواج اقدام ميكنند.
شرايط ما در مورد ازدواج هر سال بدتر از قبل ميشود. به دليل اينكه هر سال بيشتر از قبل خانوادهها فقيرتر ميشوند. قيمتها هر سال بين 15 تا 25 درصد افزايش دارد اما حقوق مردم تنها 10 درصد افزايش دارد. نتيجه اين امر اين است كه مردم هر سال بين 15 تا 18 درصد نسبت به سال قبل فقيرتر ميشوند. ادارات و سازمانهاي ما هم فقيرتر شدهاند و با ظرفيتهاي چند ده سال قبلشان امورات خود را ميگذرانند به همين دليل جذب نيرو ندارند و مجبور به تعديل نيرو ميشوند، همين موضوع زمينهساز افزايش بيكاري در جامعه است. و بسياري از مردم به اميد روزهاي بهتر و بالا بردن سطح زندگيشان يا حل مشكل بيكاريشان از شهرستانها به تهران ميآيند و ميبينيم كه يا دستفروشي ميكنند يا مسافركشي، مگر يك دستفروش در روز چقدر درآمد دارد؟ ضمن اينكه آينده اين فرد هم هيچ امنيتي ندارد، نميداند فردا چه شرايطي خواهد داشت. جواناغن ازدواج نميكنند چون هيچ آيندهاي براي خود متصور نيستند و همين عدم امنيت رواني مانع ازدواجشان ميشود. مشكل ازدواج جوانان با افزايش مبلغ وام حل نميشود.