دامن زدن به انتظارات بيانصافي است
علي شكوهي
صحبتهاي دكتر روحاني در مراسم افتتاح مجلس دهم، خيلي دلنشين بود، نه به اين دليل كه ما را به آينده كشور و اقتصاد آن اميدوار كرد بلكه به اين دليل كه خيلي منظم و درست، مشكلات پيشروي توسعه كشور را توضيح داد و بيان كرد كه چه بايد كرد تا حركت كشور به سوي وضعيت مطلوب فراهم بشود. بگذاريد آن سخنان را با روش خودم بازخواني و يكي دو نكته دلنشين آن را برجسته كنم.
رييسجمهوري درباره اهميت مجلس تاكيد كردند كه «مردم ايران از بيش از صد سال پيش همواره در پي مجلسي قوي و كارآمد بودند، مجلسي كه قدرت قانونگذاري در چارچوب منافع ملي و در چارچوب موازين اسلامي داشته باشد و بتواند خودسريها را مهار كند». او سپس تاكيد كرد كه «اجراي قانون شايد كمي سخت يا كمي تلخ باشد اما اجراي آن ضروري و الزامي است». اين سخن يعني اصل بودن قانون و همان سخن مهمي كه بعد از پايان جنگ از سوي امام خميني خطاب به نمايندگان مجلس مطرح شد: «انشاءالله تصميم دارم در تمام زمينهها وضع به صورتى درآيد كه همه طبق قانون اساسى حركت كنيم».
اظهارات رييسجمهوري در موضوعات زير را بايد راه نجات كشور از بعد سياسي داخلي دانست: اصل بودن قانون با وجود سخت و تلخ بودن اجراي آن، مقابله با خودسريها، ضرورت كارآمدي قوانين و اينكه بهتر است به جاي طرحهاي نمايندگان، لوايح دولت و قوه قضاييه با پشتوانه كارشناسي قوي در مجلس مطرح شود، اظهار خوشحالي از اينكه هيچ گروه و جناحي در هيچ مرحله انتخابات را تحريم نكرد و همه از حداقل فرصت حداكثر استفاده و بهرهبرداري را كردند. اين موارد همان است كه اگر همگان بدان پايبند باشند، چرخش قدرت را بر اساس قانون ممكن ميكند و از ابزار شدن قانون براي حذف رقيب جلوگيري كرده و منجر به كارآمدي تدريجي قوانين مجلس خواهد شد.
نكته دلنشين ديگر در سخنان رييسجمهوري، تاكيد ايشان بر اين حقيقت بود كه «براي اشتغال و رفع فقر نياز به اختراعي نداريم، كشورهاي مختلفي در اين زمينه تجربههاي فراواني دارند». اهميت اين نكته در بهرهبرداري از تجارب و دانش همه ملتها براي حل مشكلات مردم خودمان است بدون اينكه بخواهيم «دوباره چرخ را اختراع كنيم»! بسياري از دولتها در جهان توسعه يافته محسوب ميشوند و تا حدودي بر فقر و بيكاري غلبه كردهاند و در اين راه، تجارب فراواني فراهم شده است. چرا ما نبايد از اين تجارب بهره بگيريم و چرا اصرار داريم كه با روش «آزمايش و خطا» يا چشم بستن عمدي بر تجارب ديگران عمل كنيم؟
همه نيروهاي سياسي ما قبول دارند كه مشكل اصلي جامعه ما بيكاري است. مبارزه با بيكاري هم يعني ايجاد اشتغال و اين امر هم نياز به سرمايه دارد. ما يا خودمان بايد سرمايه داشته باشيم و درآمد كه ميدانيم الان وضعيت چگونه است، يا بايد از سرمايه كشورهاي ديگر بهره بگيريم تا بتوانيم تحرك در توليد ايجاد كنيم و رونق اقتصادي حاصل شود. فكر ميكنم اين مقدمات را همه قبول دارند. در دولت گذشته سرمايه بزرگي فراهم شد و همگان شاهد بوديم كه پرحجمترين درآمد ارزي را ما در 8 سال دولت قبل به دست آورديم اما در آن دولت، رشد اقتصادي از مثبت 8 به منفي 6 رسيد و همين يك شاخص براي برملا كردن بيتدبيري مديران قبل كفايت ميكند. حال دولت تدبير و اميد با وضعيتي مواجه است كه اگر همه نهادها با او همكاري كنند و قوانين لازم فراهم شود و اگر مناسبات جهاني ما بعد از برجام به تدريج بهبود يابد و همكاري اقتصادي دولتها با جمهوري اسلامي افزايش يابد و اگر از اين فرصت براي بازسازي صنايع داخلي و افزايش توليد و صادرات نفت و مواد پتروشيمي و... استفاده شود و اگر...، آنگاه ميتوان انتظار داشت كه به تدريج وضعيت اقتصادي كشور بهتر شده و با رونق اقتصادي و افزايش توليد، نرخ اشتغال رشد كرده و بيكاري مهار شود و وضع معيشتي مردم
بهبود يابد.
در اين شرايط چقدر بيانصافند كساني كه با اتخاذ سياستهاي غلط، مشكلات كشور را مضاعف كردند و اكنون هم از وضعيت نابسامان اقتصادي مطلعند ولي صرفا براي بياعتبار كردن دولت و ضربه زدن به رقيب، بر انتظارات رفاهي اقشاري از مردم دامن ميزنند و توقعات غلطي را ايجاد ميكنند. آنان خودشان بهتر ميدانند كه كشور را در چه شرايطي تحويل دولت كنوني دادهاند و نيز واقفند كه درآمد رويايي گذشته اكنون قابل تكرار نيست و نيز ميدانند كه دست دولت را در تامين هزينههايي مانند پرداخت يارانه بستهاند اما باز هم با هدف دستاورد كوتاهمدت سياسي، اقدام به بزرگنمايي مطالبات رفاهي جامعه ميكنند. خداوند به آنان انصاف دهد.