پايان انگليس ليبرال
23 ژوئن 2016 را به ياد داشته باشيد. روزي كه انگلستان ديگر يك كشور ليبرال نخواهد بود. آيا پاسپورتهاي اروپايي را به ياد ميآوريد؟ همانهايي كه نايجل فاراژ هر بار از جيب خود بيرون آورده و مقابل دوربين خبرنگاران آنها را مايه شرم ميخواند؟ همان پاسپورتي كه ميگفت شما به عنوان يك انگليسي عضوي از يك پديده بزرگتر به نام اتحاديه اروپا هم هستيد. خوب، ديگر اين پاسپورت را هم نداريد و ديگر عضو يك پديده كوچكتر خواهيد بود. مدافعان خروج از اتحاديه اروپا ميگويند كه ما به عنوان پنجمين اقتصاد برتر جهان ميتوانيم مابقي كار را خودمان پيش ببريم. ميگويند ما ميتوانيم هدايت امور را بر عهده بگيريم. ميگويند كه به رابطه با همسايگان خود كه در راستاي تامين نيازهاي دوطرفه بود پايان ميدهيم. تمام اين مسائل نشاندهنده پايان بريتانياي ليبرال است. البته كه صورت مساله پيچيدهتر از اين حرفهاست. يك احتمال آينده روشنتر و بهتر هم وجود دارد اما شانس يافتن آن آينده در روزهايي كه بازار به سمت جنون ميرود، بسيار اندك است. شكل و شمايل آينده انگليس مبهمتر و ناقصتر از زماني است كه تصميم به خروج از اتحاديه اروپا گرفتيم. حقيقت اين است كه همهچيز مبهم و شانس موفقيت بسيار اندك است. ملت دوپاره شدهاند و اين كاملا مشخص است. شهرنشينهايي كه هموطنان حاشيهنشين خود را نژادپرست ميخوانند به روزي و بدون شك از زخمهايي سخن خواهند گفت كه بايد درمان شود. اما آيا اين زخمها قابل درمان است؟ نقطه اشتراكي كه بتواند اين دو دسته را با هم متحد كند، كجاست؟ اين يك كاريكاتور نيست. چگونه بريتانيا ميخواهد خود را با وجود اين شكستها درمان كند؟ در راس نفرتي كه ذره به ذره به روي هم انباشته شده است، كارشناسان در خصوص مشكلات مالي عظيم هشدار ميدهند. براي آن چندميليون نفري كه راي به ترك اتحاديه اروپا دادند چه اتفاقي رخ خواهد داد وقتي كه تنها در چندماه آتي رقم بازپرداخت وامهاي آنها به حداقل 100 پوند در ماه خواهد رسيد؟ كساني كه ميخواستند كشور خود را پس بگيرند موفق شدند. كساني كه هيچگاه حتي براي يك ثانيه هم تصور نميكردند كه انگليس از اتحاديه اروپا خارج شود هم در حال بازسازي خود و كنار آمدن با از دست رفتن رويايشان هستند. منبع: اينديپندنت