معترض به سن تقويمي و يادآوري آن
داريوش مهرجويي معترض است؛ معترض به رسم تازه يادآوري سن و سال تقويمي هنرمندان و چهرههاي مختلف. اين كارگردان اعتراضش را در نامهاي طولاني و در متني براي توضيح اينكه چرا فكر ميكند نبايد به سن و سال تقويمي آدمها دقت كرد، رسانهاي كرده. او توضيح داده كه وقتي سن و سال تقويمي آدمها را به يادشان ميآوريم، به آنها يادآوري ميكنيم كه چقدر از عمرشان گذشته و چقدر ديگر باقي مانده و اين كار درستي نيست. او مينويسد: «سن و سال تقويمي كه در بنياد گردش زمين در حين چرخش به دور خود كه شب و روز را ميسازد، همواره آرام، آرام به دور خورشيد ميگردد و به نقطه ابتداي حركت اش ميرسد، اين ميشود يك سال تقويمي ولي اين چه ربطي دارد به سن و سال واقعي كه هر فرد در خود احساس ميكند و بدان طريق عمل ميكند؟ ما در واقع دو نوع سن و سال داريم، يكي تقويمي و ديگري آنچه در خود احساس ميكنيم كه واقعا هستيم. انسان 60 ساله ممكن است خود را 40 ساله بداند و همان شور و شوق زندگي و حس زنده بودن و بودن در اين دنيا را داشته باشد كه فقط يك بار به آن وارد يا به قول فيلسوف پرتاب شده است. اعلام اينكه تو تاكنون اين همه سال زندگي كردهاي و ما برايت جشن ميگيريم تنها براي كودكان كه دلشان ميخواهد هرچه زودتر بزرگ شوند، خوب است
ولي از يك سن و سالي به بالا، انسان ديگر نميخواهد پير شود و بزرگتر بنمايد. او ميخواهد در همان سن و سال شيريني كه قبلا تجربه كرده، بماند. اعلام روز تولد و سال تقويمي او در واقع پُتك مرگ ـ آگاهي دلهرهآوري است كه بر او وارد ميسازيم كه ديگر چيزي به زندگي تو نمانده است. خب اين حقيقت را خود شخص آگاهانه يا ناآگاهانه ميداند، پس به چه دليل بايد به او گوشزد كنيم و به عالميان بفهمانيم كه اين فرد اينقدر عمر كرده و به زودي خواهد رفت.»
مهرجويي كه همين چند وقت پيش در فهرست چهرههايي بود كه سالروز تولدش در جشني يادآوري شد، اين رسم و رسوم را غربي ميخواند و در انتهاي نامهاش مينويسد: «اين سيستم را ما از غربيها، امريكاييها و رسانههاي آنها تقليد كردهايم. آنها هر كسي را كه نام ميبرند سن و سالش را در پرانتز ميگذارند كه به نظر من اشتباه محض است، زيرا دلهره موقتي بودن زندگي و حضور مرگ در آينده را تشديد ميكند كه براي هيچكس دلپسند نيست. مخصوصا براي ما مشرقزمينيها كه به نوع ديگري به اين مساله نگاه ميكنيم و ميانديشيم». به اين ترتيب در روزگاري كه چهرههاي مختلف مشغول واكنش به مسائل اقتصادي، اجتماعي و سياسي و اتفاقهاي خبري روز هستند، داريوش مهرجويي بار ديگر به سمت رفتارهاي خودماني اهالي فرهنگ و هنر بازميگردد و درباره اتفاقي حرف ميزند كه به زندگي هنرمندان گره خورده و البته بيشتر از همه هنرمندان قديميتر را درگير كرده.