• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3148 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۱۶ دي

اسلام گرايي و خاورميانه

هنري كيسينجر / مترجم: منصور بيطرف

شكل‌گيري   راديكاليسم
توضيح: انتشار مطالب و ديدگاه‌هاي نويسنده به معناي تاييد آن نيست و «اعتماد» در ادامه ترجمه اين پاورقي آنها را منتشر كرده است.
اوج اين فرآيند «دستيابي آزادي انسان – تمامي نوع بشر در سراسر زمين - روي اين كره خاكي» خواهد بود. اين [ تفكر] فرآيندي را كه با موج اوليه توسعه اسلامي در قرون هفدهم و هيجدهم شروع شده بود، «كه پس از آن در سراسر كره زمين روي تمامي نوع بشر اعمال مي‌شود، زيرا هدف اين دين بشردوستانه است و حوزه عمل او هم تمام زمين» تكميل مي‌كند. مانند تمام پروژه‌هاي اتوپيايي، اين عمل براي اجرا نيازمند اقدامات بود. اين وظيفه را سيد قطب به پيشقراولاني سپرد كه از لحاظ ايدئولوژيكي خلص بودند و حكومت‌ها و جوامع منطقه
 را - حكومت‌ها و جوامعي كه قطب آنها را «غيراسلامي و غيرقانوني» ناميده بود -  قبول نداشتند و [آنها وظيفه داشتند]  ابتكار به روي كار آوردن نظم جديد را در دست بگيرند.

شكل‌گيري راديكاليسم
قطب، با علم وسيع و احساساتي تند، جنگ را در موقعيتي كه اكثر مسلمانان به‌شدت ناراضي بودند- به خاطر بي‌پروايي مدرنيته بازي سكولارها و از هم گسيخته شدن مسلمانان به خاطر تصويب معاهدات قلمرويي پس از جنگ جهاني اول در خاورميانه - اعلام كرد. در حالي كه اكثر معاصرانش از روش‌هاي خشونت آميزي كه او در پيش گرفته بود برگشته بودند، هسته‌يي از پيروان متعهد- مانند پيش قراولاني كه او مد نظرش بود- شروع به شكل‌گيري كردند.
ديدگاه قطب و پيروانش براي [يك فرد] جهاني شده، جهاني عمدتا سكولار كه خودش از برخورد ايدئولوژيكي «تاريخ» قضاوت مي‌كند تا [چگونه] صعود كند، آنچنان افراطي به نظر آمد كه هيچ توجه جدي به آن نشد. بسياري از اليت‌هاي غربي قاصر از تصور، احساسات تند انقلابيون را غيرقابل توضيح مي‌دانستند و فكر مي‌كردند كه بيانيه‌هاي تند آنها بايد استعاره‌يي يا صرفا اهرمي براي چانه زدن باشد. با اين حال اين نگاه‌ها براي بنيادگرايان اسلامي، حقايق مهم و برجسته قواعد و هنجارهاي وستفاليا – يا به واقع هر – نظم بين‌المللي ديگر را نشان مي‌داد. آنها فرياد جمع‌شده راديكال‌ها و جهادي‌هاي خاورميانه و ديگر نقاط براي ده‌ها سال بوده‌اند - كه بعدها [...] بازگويي شدند. آنها دكترين نظامي راديكال‌هاي مصري شدند كه در سال 1981، انور السادات را با اذعان اينكه رييس‌جمهورشان به خاطر صلح با اسراييل مرتد است و تاكنون از «از وظيفه» جهادي‌شان «غفلت» كرده‌اند، ترور كردند. آنها سادات را به دو دليل مرتد مي‌دانستند: به رسميت شناختن موجوديت قانوني دولت يهود، و (بنا بر ديدگاهشان) موافقت در واگذار كردن سرزميني كه از لحاظ تاريخي متعلق به مسلمانان است به قوم غيرمسلمان.
اين بدنه فكري تقريبا معكوس كامل نظم دنيايي وستفاليا است. در [ اين ] نسخه خالص دولت نمي‌تواند نقطه عزيمت سيستم بين‌المللي باشد چون دولت‌ها سكولار و در نتيجه نامشروع هستند؛ در بهترين حالت آنها مي‌توانند يك وضعيت مشروطي براي رسيدن به يك هويت ديني در يك مقياس بزرگ‌تر باشند. عدم مداخله در امور داخلي ديگر كشورها را نمي‌توان به عنوان يك اصل حاكميتي پذيرفت، زيرا وفاداري‌هاي ملي انحراف از ايمان حقيقي است و جهادي‌ها وظيفه دارند تا دنياي غيرمومنان را دگرگون كنند. خلوص، نه ثبات، اصل ارشادي اين مفهوم از نظم جهاني است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون