تقويت جامعه مدني
صفايي فراهاني٭
تولد هر تشكل سياسي شناسنامهدار كه به واقع به دنبال رشد، توسعه و حفظ منافع ملي و عمومي باشد مفيد و مبارك است. اين فايده و تبرك ميتواند هم در فعاليت عدهيي در احزاب سياسي خلاصه شده باشد و هم آنجايي كه عدهيي ديگر اقدام به راهاندازي و تاسيس احزاب جديد كنند. بي ترديد هيچ فرد و گروهي نميتواند بگويد تشكلي كه در اساسنامه، مرامنامه و برنامه هايش مدعي پيگيري منافع ملي و عمومي جامعه است، براي تودههاي اجتماعي و سازمانهاي سياسي كشور، منشا اثر و كارويژه نيست. مگر اينكه تشكلي در جهت منافع ملي حركت نكند كه در اين صورت نيز قضاوت با مردم است و ما نميتوانيم اجازه حضور چنين حزبي را از اساس بگيريم. اگر حزبي در ظاهر اعلام كند كه در جهت منافع ملي گام بر ميدارد اما در عمل همسو با پيشرفت كشور حركت نكند و تنها در جهت قدرتطلبي رفتار كند، اين مردم هستند كه آنها را قضاوت و در نهايت طرد خواهند كرد اما در اين سالها مشاهده شد كه احزاب و گروههاي سياسياي كه درصدد تامين منافع ملي و عمومي كشور و جامعه بودند از سوي رقباي سياسي خود تحمل نشدند و هواداران و نيروهاي مردمي از داشتن نيروهاي سياسياي كه بتوانند مطالبات و خواستههاي آنان را نمايندگي كنند، محروم شدند.
مساله مهم ديدگاههاي آنان و زمينهيي است كه تشكلها براي بروز و ظهور اراده مردم در فرايند معادلات سياسي كشور ميتوانند فراهم كنند. اينكه آيا آنها با ديدگاهها و تفكرات خود در عمل ميتوانند جمع كثيري از مردم را همراه كنند يا خير، قضاوت خوبي براي عملكرد يك حزب است. مردم هم در صورتي با يك تشكل همگام ميشوند كه منافع عمومي در آن حزب تجلي يابد نه منافع گروه خاص. به عقيده من ميشود در يك مدت كوتاه اذهان را با شعارها و ادعاهاي ظاهري فريب داد، اما در طولاني مدت هيچ حزبي نميتواند عمل و ماهيت خود را پنهان كند. به عقيده من هر حزبي با هر نام و عنواني به وجود آيد بايد از آن استقبال كرد، چرا كه شكلگيري هر تشكلي در شرايط كنوني ايران ميتواند براي تقويت جامعه مدني مفيد باشد.
٭فعال سياسي اصلاحطلب