• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3592 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۱۶ مرداد

جهاني كه جنگ عراق ساخت

رابرت هاروي نماينده پارلمان بريتانيا

در سرزمين‌هاي عراق و سوريه كه در حال حاضر تبديل به زمين سوخته‌اي براي رنج بشريت شده، گزارش تحقيقات در خصوص جنگ عراق كه به گزارش چيلكات شهرت يافته است بايد براي ما توضيح بدهد كه چگونه به اينجا رسيديم. اكنون كه اين گزارش با جزييات به بررسي گناه انگليس در حمله 2003 به عراق با هدايت امريكا پرداخته است، آنهايي كه نام‌شان در يافته‌هاي اين گزارش به چشم مي‌خورد با توسل به دو توجيه تلاش مي‌كنند نتيجه اين گزارش را زير سوال ببرند: نخستين توجيه كه توني بلر، نخست وزير وقت انگليس به كار مي‌برد اين است كه جهان جاي به مراتب بدتري بود اگر صدام حسين، رييس‌جمهور وقت عراق همچنان در قدرت باقي مانده بود.
دومين توجيه نيز اين است كه حمله به عراق موفق بود اگر برنامه‌ريزي براي فرداي حمله هم صورت گرفته بود.
دومين توجيه تا حدودي حقيقت دارد اما نخستين توجيه كاملا و صد در صد غلط است. به گواه ناظران آكادميك و كساني كه از عراق در آن سال‌ها گزارش مي‌دادند، صدام حسين يك متحد تيپيكال منطقه‌اي خودسر بود.
در بعد داخلي وي يك ديكتاتور قاتل بود و البته كه نخستين نگراني وي ايران بود كه با آن هم درگير شد و در اين درگيري از حمايت كامل غرب برخوردار بود؛ جنگ بي‌نتيجه قريب به ده ساله‌اي كه ميليون‌ها نفر را به كشتن داد. زماني كه صدام حسين در سال 1990 به كويت حمله كرد تصور مي‌كرد كه تنها وارد يك ماجراجويي منطقه‌اي در خصوص نفت و ادعاهاي ارضي شده است. به اشتباه گمان مي‌كرد كه غرب در اين خصوص به او چراغ سبز نشان خواهد داد. حمله به كويت با حاشيه‌هاي ديگري روبه رو و نتيجه آن برعكس شد و در نتيجه زنجيره‌اي از اتفاق‌ها، امريكا، انگليس و فرانسه تحريم‌هاي فلج‌كننده و همچنين منطقه پرواز ممنوع را بر فراز بخش‌هاي وسيعي از عراق گسترش دادند.
با اين تدابير، عراق صدام حسين به ضعيف‌ترين حد ممكن رسيده بود. صدام حسين در سرزمين خراب شده خود، همچنان ايران را زيرنظر داشت و البته كه به سلاح‌هاي كشتار جمعي خود مي‌باليد. عراق البته پروژه هسته‌اي خود را در سال 1991 كنار گذاشت و هيچ سلاح بيولوژيكي نيز در اختيار صدام نبود و تنها توانايي محدود در سلاح‌هاي شيميايي داشت. حقيقت اين است كه پس از حمله به كويت، صدام در هيچ مرحله‌اي و هيچ بازه زماني تهديد جدي براي منطقه يا غرب نبود. صدام مهار شده بود درست مانند ببري در يك قفس.
 پس از حملات يازده سپتامبر 2001، جورج بوش، رييس‌جمهور وقت امريكا به دنبال تلافي بود و اين كار را با حمله به افغانستان، جايي كه دولت طالبان ميزبان كمپ‌هاي آموزشي القاعده بود، انجام داد. در دسامبر 2001، دولت بوش به فكر حمله به عراق هم بود.
در آن زمان اصلي‌ترين مانع در برابر جورج بوش، عدم وجود ارتباط سازمان دهي شده ميان رژيم صدام و افراط گراهاي اسلامي بود.
مساله اينجا بود كه دولت صدام و شبه نظاميان اسلامي دشمنان سرسخت هم بودند. با اين وجود در آن مقطع همچنان دولت وقت امريكا مصمم به حمله به عراق بود يا با بهانه يا با يافتن يك توجيه كه مي‌توانست تهديد سلاح‌هاي كشتار جمعي باشد. در حقيقت، هيچ تهديد جديدي از جانب عراق وجود نداشت يا نشانه‌اي دال بر اينكه عراق در موقعيتي است كه چنين تسليحاتي را نصب و استفاده كند. حتي زماني كه صدام سال‌ها پيش از 2001 از سلاح شيميايي عليه نيروهاي ايراني در 1988 و عليه كردهاي عراق در 1991 استفاده كرده بود، پاسخ جامعه بين‌المللي به وي يا سكوت بوده يا اعمال منطقه پرواز ممنوع و از حمله نظامي به تلافي خبري نبوده است.
دليل اصلي حمله به عراق در سال 2003، تغيير رژيم بود. بلر به اين مساله بسيار زودتر اعتراف كرده بود. اوايل سال جاري ميلادي بود كه وي با حضور در كميته روابط خارجي پارلمان اعتراف كرد كه وي نسبت به دخالت نظامي غرب در ليبي شك و شبهه داشته چرا‌كه نگران تكرار اتفاق‌هايي بوده كه در عراق پس از 2003 رخ داد. در نتيجه اين جنگ، ايران امروز نفوذ فوق‌العاده‌اي در عراق دارد.
از سوي ديگر ما شاهد شكل‌گيري جريان داعش هستيم كه عناصر اصلي و هسته اوليه آن را اهل سنت وفادار به صدام حسين تشكيل داده‌اند. داعش در حال حاضر در سوريه از سوي چندجبهه محاصره شده است و بر همين اساس اين ايده كه جنگ داخلي در سوريه ربطي به اتفاق‌ها در عراق ندارد، كاملا بي‌معني است. مي‌توانيم تصور كنيم كه اگر صدام حسين در قدرت مانده بود امروز عراق چه شكل و شمايلي داشت.
يك صدام حسين كهنسال بر مسند قدرت بود كه البته تهديدي براي هيچ‌كس جز مردم خودش نمي‌توانست باشد. شايد هم قدرت را به يكي از پسرانش واگذار كرده بود يا به مرد قدرتمند ديگري در اطرافش درست مانند آنچه انور سادات در مصر پس از مرگ جمال عبدالناصر در 1970 انجام داده بود.
سادات در آن زمان پروژه نزديكي به غرب را در پيش گرفت و دقيقا شايد همين سناريو در ليبي هم اجرايي شده بود اگر قذافي را بركنار نكرده بودند. قطعا بلر فكر نمي‌كند كه اين جهان كه البته رضايت‌بخش هم نبود از خاورميانه در حال آتش امروز و اروپاي بي‌امني كه شكل گرفته بدتر بود.
منبع: پروژكت سنديكيت

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون