دولت، در مقابل حملههاي بيسابقه
محمد كاظمي
نايب رييس كميسيون حقوقي و قضايي
نگارنده اين مقاله در پي دفاع از رييسجمهور محترم نيست چرا كه او خود زباني رسا دارد و اسباب و تريبونهاي متعدد جهت دفع تهاجم در اختيارش هست، اگرچه نميخواهد يا چندان نميتواند از آنها سود جويد. اما تهاجمهاي اخير عليه شخص دوم مملكت از زواياي گوناگون قابل بررسي است؛ چرا مخالفين دولت تا اين اندازه بيپروا عمل ميكنند و حتي جانب ادب و احترام را نگه نميدارند؟ فشارها و افشاگريها و حملههاي زباني تا چه حد انتخاباتي است و تا چه حد جدي و ناشي از تضاد ديدگاههاست؟ تخريب چهره دولت و شخص رييسجمهور تاكنون چه دستاوردي براي مخلفان داشته است و تا چه حد كارساز بوده است؟پاسخ به هريك از اين سوالها مجال مستقل طلب ميكند اما نكته بسيار مهم پيرامون تهاجمهاي اخير عليه شخص دوم مملكت آن است كه با هر كلمه و جمله و مطلب ناصواب و ناسزاي ستم آسايي كه در فضاي جامعه شكل ميگيرد بيش از آنكه دولت آسيب ببيند پايههاي اخلاقي جامعه هدف تيرهاي سستي و آفت و تضاد قرار ميگيرد. واقعيت آن است كه با همه اختلافهاي سياسي كه از سالهاي نسبتا دور ميان ياران انقلاب وجود داشت دعواها از حدود مشخصي تجاوز نميكرد و اغلب حداقلهايي از ادب در آن رعايت ميشد و اتهامها كمتر به كينهتوزي و دشنام و دشنهكشيهاي زباني ميانجاميد. متاسفانه از سال 84 رفتهرفته پردههاي نجابت فرو ريخت و درشت گويي و لجن پراكني وبي اخلاقي وخصوصا اتهام زني باب شد و در سال 88 به اوج خود رسيد؛ گويي عدهاي آمده بودند كه بساط ادب و رعايت و ملاحظه را برچينند و مردم را به عبور از خطوط صداقت و بزرگواري و گذشت و احترام تشويق كنند. دولت يازدهم كه روي كار آمد تلاش بسيار كرد تا دوباره لحن و ادبيات و سخن فاخر رواج پيدا كند و سياسيون برچهره يكديگر زخم طعن و كنايههاي تند و جسورانه نزنند. اين تلاش تا حدودي موثر افتاد تا جايي كه وقتي رييسجمهور عدهاي را كم سواد دانست آنان برآشفتند و اين مقدار را هم موافق ادب ومتانت ندانستند! اما هم آنها كه عتاب رييس دولت را برنتافتند چند صباحي است كه تيغ تند زبان را از نيام چارچوبهاي حداقلي بركشيده، آشكارا به سنت جاهلانه آن 8 سال محنت رجوع كردهاند. حتي اگر هدف سياسي باشد و ابزار خود را توجيه كند اين جامعه است كه زير سايه سياه بياخلاقيها آسيب ميبيند و ناهنجاريها دوباره اوج ميگيرند.ادامه در صفحه 16