خبرنگار و حق بيان آزاد
آنچنان كه رويه دولت- كشورها در گزينش نظامهاي تاسيس و انتشار رسانهاي به طرق پيشيني يا اخذ مجوز و پسيني يا تنبيهي، مويد اين مطلب است. البته لازم به ذكر است از آنجا كه اين حق در اعلاميه جهاني حقوق بشر، ميثاق حقوق مدني و سياسي، كنوانسيونهاي منطقهاي حقوق بشري و بسياري از اسناد و اعلاميههاي سازمانهاي جهاني و منطقهاي، همچنين در اكثريت قريب به اتفاق قانونهاي اساسي كشورهاي جهان به رسميت شناخته شده است، حتما داراي ارزشي شكلي در زرادخانه قوانين بينالمللي و ملي است اما به راستي آيا در عرصه اجرا و هويتيابي عملياتي نيز ارزشي ماهوي يافته است؟ به ديگر سخن، آيا بنا براصل تعلق اطلاعات به مردم و مشاركت و نظارت مستمر مردم و نهادهاي مدني به عنوان شاهراه تحقق دموكراسي، تكثر گرايي رسانهاي را چه در تعداد و موارد و چه در ماهيت و محتوا، شاهد هستيم؟ مواردي كه درگزارش «يك جهان چندين صدا» به توصيه سازمان يونسكو، توسط شن مك برايد در كميسيون بينالمللي بررسي مسائل ارتباط، چه در بحث كاستيهاي جريانهاي ارتباطي در وجود جريانهاي عمودي و يك طرفه از بالا به پايين و چه در بحث محتوا و دسترسي شهروندان به حقايق، مورد اشاره قرار گرفته است. نمود چنين ديدگاهي در ماده 19 ميثاق بينالمللي حقوق مدني و سياسي عيان است كه پيشنهاد جايگزين شدن كلمه «جمعآوري» (to gather) به جاي «جستوجو» (to seek) داده ميشود و مجمع عمومي سازمان ملل به جهت حمايت از جستوجوي فعال در جمعآوري اخبار و حمايت از دسترسي خبرنگاران به منابع دست اول، با چنين پيشنهادي مخالفت ميكند. بيان اين نكته ضروري است كه حق آزادي بيان به عرصه وجود پا نخواهد گذاشت مگر با توجه به عناصر زمينهاي آن همچون: آزادي تشكيل، ابراز و اشاعه و انتقال عقايد و افكار، آزادي دريافت و جستوجوي اطلاعات و انتخاب و تعيين مخاطب و وسيله بيان و مهمتر از همه وضوح و برشماري دقيق استثنائات وارد بر اين حق بدون امكان بهرهبرداريهاي تفسيري به ضرر متهم يا توسيع تفسيرها كه مخالف با اصول اوليه حقوق كيفري است. از ديگر سو به واسطه ذات حق بودن و حق داشتن تمام انسانها در يك جامعه سياسي و جلوگيري از اضرار به غير كه در دين مبين اسلام نيز با عنوان لاضرر و لا ضرار في الاسلام، مورد تاكيد ويژه است؛ تعدادي از محدوديتهاي اين حق، توجه به حقوق خصوصي، مادي و معنوي افراد، عدم توهين و تعرض به شخصيت افراد و حمايت از حريم خصوصي آنهاست. به عبارتي «اخلاق و وجدان»، شاكله بنيادين حرمتگذاري به قلم و مقتضاي انجام رسالت خبررساني و خبر دهي است. چه بسا همانگونه كه اشاره شد، دسترسي به منابع دست اول و وثوق از صحت خبر، بنيان حق گويي و از وظايف خطير خبرنگاران و شبكههاي اطلاعرساني است. حال آنكه متاسفانه مدتي است پديده شوم «شنيده ميشود كه» از سوي برخي به اصطلاح رسانهها، جايگزين ارجاع به گوينده اصلي و صحت خبر ميشود و تنها چاه ويل شايعه را سيراب ميكند و آرامش و امنيت رواني شهروندان يك كشور را به مخاطره مياندازد. در چنين روز ارزشمندي براي آنان كه توتم خود را قلم، اين زبان خداوند، امانت آدم و وديعه عشق نهادهاند آرزوي سعادت و تلاش بيامان در مسير حقجويي و براي آنان كه قلم را بهانه و وسيلهاي براي نيل به هر هدف- حتي غير انساني- يافتهاند آرزوي بازگشت به اخلاق و وجدان بشري ميكنم.
جان چه باشد؟ با خبر از خير و شر/ شاد از احسان و گريان از ضرر / چون جهان جان سراسر آگهي است/ هر كه بيجان است ازدانش تهي است