يادداشتي بر نمايش «داستان عامهپسند»
در هياهوي تئاترهايي كه جز بازيگر چهره چيزي ندارند
ابراهيم زيباكلام
گاهي جوانها جلوتر از بزرگان حركت ميكنند و بدون نگاه به سن و سالشان بايد از آنها آموخت. بعيد ميدانم ميانگين سني گروه نمايش «داستان عامهپسند» بيش از سي سال باشد، ولي اين گروه جوان هر شب اجراي خود را با ياد يكي از هنرمندان اين مرز و بوم آغاز ميكنند كه يا اجازه فعاليت ندارند يا در سالهاي اخير كمكارتر از گذشته بودهاند و آرزو ميكنند باز هم شاهد هنرنمايي اين هنرمندان باشند. اتفاقي كه در جامعه ما فقط بعد از مرگ اين عزيزان روي ميدهد و تازه آن زمان همه متاثر از مرگ يك هنرمند، پيام تسليت ميفرستند و از آنها به نيكي ياد ميكنند. نمايش با يك فاجعه آغاز ميشود و رفتهرفته هرچه جلوتر ميرويم شخصيتهاي نمايش يكييكي درگير داستان نمايش ميشوند. جالب آنكه شخصيتهاي نمايشي نه از پشت صحنه، كه از بين تماشاگران به نمايش اضافه ميشوند و مخاطب را بيش از پيش غافلگير كرده و به فكر واميدارد. در ادامه چه كسي ديگر قرار است به ميانه صحنه برود. استفاده حداقلي از دكور، فاصلهگذاري با مخاطب، ريتم و ضرباهنگ درست سبب ميشود كه تماشاگر پس از شروع نمايش ديگر قادر نباشد نگاهش و حتي ذهنش را از اثر جدا كند. جز دو نفر از بازيگران كه بازيشان رنگوبوي كمتجربگي دارد بقيه بازيگران روان و به اندازه در صحنه حضور دارند و با ميزانسنهايي ساده و درست در خدمت صحنه هستند اما مهمترين ويژگي و بخش كليدي اين نمايش، بازنويسي اثر است كه ميتوان گفت به بهترين شكل صورت گرفته، انواع و اقسام شوخيهاي كلامي و موقعيتي كه در نمايشهاي نيل سايمون به وفور يافت ميشود به خوبي در اين نمايش جايگزين شده، از شوخي با نامها تا معرفي شخصيتهاي متظاهر تلويزيوني، شوخي با برنامههاي سينماي خانگي (برنامه شام ايراني)، كانديداهاي انتخاباتي كه به هر قيمت ميخواهند به خواسته خود برسند و افراد تازه همگي از نمايشنامه شايعات نيل سايمون كه اثري بلند با شوخيهاي كلامي زياد است وام گرفته شده و از داستان عامهپسند داستاني سرراست، خوشريتم و هوشمندانه پديد آورده كه هم براي مخاطب قابلدرك است و هم نقد خود را متوجه بخشهاي مختلف جامعه ميكند. اين رويكرد كه در گذشته توسط افراد مختلف تجربه شده بود اينبار توسط مهدي احمدپناه شكل كاملتري به خود گرفته و تماشاگر به خوبي با موقعيتها و طنزهاي كلامي اثر ارتباط برقرار ميكند. مشكلي كه در اكثر فيلمها و تئاترهايي كه از يك اثر خارجي برداشت ميشوند، وجود دارد. در نهايت تئاتر داستان عامهپسند، نمايشي است كه در هياهوي تئاترهايي كه به جز بازيگر چهره چيز ديگري ندارند، ساده و بيادعا بر صحنه تماشاخانه استاد انتظامي ميدرخشد.