كجا واتيكان نيست؟
سيد علي ميرفتاح
اگر عليآقاي مطهري راه را براي ورود به چنين بحثي باز نكرده بودند، مطلقا حرفي نميزدم و مثل دهها موضوعي كه ساكت از كنارشان عبور ميكنم از كنار اين هم صم بكم عبور ميكردم. نه از جهتي كه حرفي ندارم يا سوالي نميتوانم مطرح كنم؛ شكر خدا چيزي كه در انبان روزنامهنگار پر است همين سوال است. يك هفته است دارم با خودم كلنجار ميروم كه به فرمايش امامجمعه محترم مشهد انقلتي وارد كنم يا نه. بحث تشبه به واتيكان كه هفته گذشته مطرح شد، چيزي است كه قابل بحث است و ميتوان سوالات بسيار جدي پيرامونش مطرح كرد. اما به هر حال داخل شدن به چنين وادياي كار سختي است و چهبسا با سوءتفاهمهاي سياسي متعدد همراه است و ممكن است كار را بر من و روزنامه سخت كند، اما نماينده محترم مجلس، كه خداوند خير و سلامتيشان دهد، پيشقراول شدند و راه را براي بقيه باز كردند. لذا من حقير هم ترديدهايم را كنار ميگذارم و در اين بحث مهم و تاحدودي سرنوشتساز داخل ميشوم. مقايسه مشهد با واتيكان از يك جهت موجه به نظر ميرسد و آن هم تقدس شهر است به وجود مقدم امام ثامن (ع) اما از روي سابقه اسلامي و انقلابي ناموجه. شايد اگر در زمان پهلوي اين پيشنهاد مطرح ميشد قابلتامل بود اما در زمان حكومت اسلام، بسيار ناموجه است. نخستين كسي كه به امام پيشنهاد داد به قم تشريف ببرند و آنجا را مثل واتيكان اداره كنند آخرين نخستوزير شاه بود. ميگفت امام بروند در قم بنشينند و يك حكومت خودمختار كوچك تشكيل بدهند. يادمان باشد كه خودمختاري در ذات واتيكان است و دولتمردان آنجا از دولت ايتاليا جز در مواردي كلي، حرفشنوي ندارند. امام البته به حرف شاپور بختيار وقعي ننهادند و تتمه راه انقلاب را هم طي كردند و به پيروزي رسيدند و به جاي قم بر كل كشور حاكم شدند. كل كشور چيزي است به اسم جمهوري اسلامي ايران كه براي خودش قانون اساسي دارد، دولت متمركز دارد و زيرنظر وليفقيه نيز اداره ميشود. اسلامي بودن اين كليت امري آشكار است و كسي نميتواند در آن تشكيك كند يا آن را زير سوال ببرد. دراينباره مباحثي را كه امام درباره حكومت اسلامي در اواخر عمرشان مطرح كردند، ميتوان بازخواني كرد. به واسطه وليفقيه اين حكومت همه بخشهايش اسلامي است و از همين رو مقرراتش شرعا واجب است و تخلف از آنها حرام محسوب ميشود. لذا هم تلويزيون، اسلامي است، هم بازار، اسلامي است و همه باقي اجزا. در اين حكومت آنچه از مجراي قانوني و حاكميتي صادر ميشود، بيترديد شرعي است و همه بايد به آن گردن بگذارند. لذا وزارت ارشاد هم وزارت ارشاد اسلامي است و چه در موسيقي و چه در غيرموسيقي حرفش حجت است. آقاي روحاني حكم رياستجمهوريشان را رهبري تنفيذ فرمودهاند و مادامي كه اين تنفيذ را پس نگرفتهاند كماكان رياستجمهوري اسلامي را عهدهدارند و فرامين و احكامشان را كسي حق تمرد ندارد. در حكومت اسلامي اطاعت از مقررات راهنمايي و رانندگي هم واجب است چه برسد به احكام و مقررات حكومتي. لذا در جامعه اسلامي فرقي بين اليگودرز و قم، يا تهران و مشهد وجود ندارد و دولت اسلامي همچنانكه در شهرهاي معمولي احكامش نافذ است در شهرهاي مذهبي هم نافذ است وگرنه با قانون اساسي و با شرح و بسطي كه امام درباره حكومت اسلامي دادهاند، مغايرت دارد. در اينجا حرف، حرف مسوولان عاليرتبه است و كسي نميتواند برمبناي فهم شخصي زير بار راي و نظر حكومت نرود.
ايراد دومي هم ميتوان به تشبيه مشهد به واتيكان گرفت. در واتيكان قوانين سفت و سختي وجود دارد كه در ايتاليا ندارد. ايتالياييها آزادند كه خيلي كارها بكنند كه در واتيكان جزو اعمال ممنوعه است. بنابراين هركس دلش با اين قوانين موافق نباشد رخت و بختش را جمع ميكند و به رم يا جاي ديگر ميرود. شبيه به اين حرف اينجا هم زده شده كه اگر دوست نداريد از مشهد برويد. اما كجا بروند؟ اگر موسيقي در مشهد حرام است، در اصفهان حلال ميشود؟ باقي شهرها آيا مردم مسلمان ندارند؟ ضمن اينكه اينجا كدام شهر است كه در آن كنسرت موسيقي بيدردسر برگزار شود؟ كدام شهر است كه كسي كار به كار مردم نداشته باشد و براي وزارت ارشاد مضيقههايي درست نشود؟