به بهانه روز پزشك
دكتر مسعود كنزي
مدتي است همه روزها روز پزشك است. نميدانم برچه اساس و شالودهاي و چه كساني تصميم گرفتند كه روز اول شهريور را كه مصادف با زادروز تولد ابوعلي سينا، شاهزاده پزشكي ايران است را در ايران روز قدرداني از پزشكان نامگذاري كنند. به هر صورت قطعا اين اقدام براي قدرداني از پزشكان كشور است كه پس از سالها تحصيل و تحمل ممارست و چشمپوشي از همه لذات، عمر و جواني خود را صرف آموزش و يادگيري، مداوا و درمان بيماران كردهاند.
ميدانيم و ميدانند كه پس از ورود به رشته پزشكي با وجود همه مشكلات و تلاشهاي پس از آزمون، بهترين دوران جواني پزشك صرف يادگيري و آموزش براي خدمت به جامعه بيماران و دردمندان ميشود. و باز روشن است كه هر پزشكي همه آمال و آرزوهاي خود را براي بهبود بيمارانش مصروف ميدارد.
اما در دو و سه ساله اخير گويا عدهاي همه زحمات و تلاشهاي پزشكان اعم از (پزشكان، دندانپزشكان، داروسازان و...) را از ياد بردهاند و به بهانههاي مختلف به طور برنامهريزي شده اين قشر تحصيلكرده و به راستي خدمتگزار را مورد ارزيابيهاي شتابزده و بعضا انتقادات نابجا و غيرمنصفانه قرار ميدهند. (اين است كه مدتي است همه روزه روز پزشك است). اينكه در بين پزشكان نيز مانند هر صنف ديگري ممكن است كس يا كساني يافت شوند كه به اين مسووليت خطير كمتوجه باشند شكي نيست ولي رسالت مهم پزشكان در حفظ سلامت جامعه امري است كه بر كسي پوشيده نيست.
نگاهي گذرا به آنچه كه جامعه پزشكي در سالهاي اخير انجام داده است مبين اين واقعيت است كه بدون شك زحمات جامعه پزشكي كشور در خور تحسين است. به عنوان مثال خدمات پيشگيري از بيماريهاي مختلف از طريق ارايه خدمات بهداشتي مانند واكسيناسيون مادران و كودكان گرفته تا ريشهكن كردن بسياري از بيماريهاي واگيردار تا خدمات درماني و مداواي مجروحين جنگي در دوران جنگ تحميلي به همت همين گروه خدمتگزار انجام شده است.
توجه به گسترش و پيشرفت جراحيهاي بيماران قلبي و كليوي و درمان انواع بيماريهاي پيچيده حكايت از مطالعات و پيشرفتهايي است كه در سايه همين انسانهاي شريف به جامعه عرضه شده است.
به ياد داشته باشيم تا حدود 25 سال قبل براي درمان يك بيماري ساده قلبي بيماران ناگزير به مراجعه به خارج از كشور بودهاند در حالي كه اكنون كليه اين جراحيها و درمانها به طور ماهرانه و دقيق با هزينههاي كمتر در كشور انجام ميشود. بدون ترديد خدمات جامعه پزشكي كه نمونه بسيار ناچيزي از آن جهت توجه يادآوري شد نشانه بارز مهارت و دلسوزي جامعه پزشكي است كه براي مردم شريف كشورمان بلكه براي بسياري از كشورهاي مجاور نيز انجام ميشود. حال سوال اصلي اين است كه واقعا با چه اهداف و اغراضي به طور روزمره با بهانههاي مختلف جامعه پزشكي را مورد حملههاي ناجوانمردانه قرار ميدهند. يادآوري اين نكته اساسي كه پزشكان از ادوار گذشته همواره مورد اعتماد اسرار مگوي بيماران بوده و هستند و قلب آنان صندوقچه امين رازهاي سر به مهر بوده و هست كه جز قلب مهربان و سرشت پاك آنان احدي از آن خبر ندارد. پزشكان جانشينان حكماي بزرگ گذشتهاند كه مورد اعتماد مردم هستند و حال مخدوش كردن اين حسن رابطه بين پزشك و بيمار به سود چه كسي يا كساني است؟ پزشك خستهاي كه روزانه متجاوز از دهها بيمار مختلف را ويزيت و درمان كرده، به هر بهانهاي مورد انتقاد قرار دادنش به صواب و مصلحت جامعه نيست.
به نظر ميرسد اينگونه تهاجمات و انتقادات برنامهريزي شده و توهين و بياحترامي به بهانههاي مختلف باعث رنجش خاطر شده و انسان را نسبت به اين رسالت خطير و انساني تحت الشعاع قرار ميدهد. گو اينكه جامعه پزشكي صبورانه و بيتوقع مسووليتي را بر عهده گرفته كه به قول حضرت علي(ع) (النعمتان مجهولتان، الصحه و الامان) و سلامتي اين هديه بزرگ الهي كه حتي قبل از امنيت مورد توجه قرار گرفته به دست هنرمندانه و بيآلايش همين گروهي انجام ميشود كه بيتوقع همراه جوامع پيشرفته سازوكار حفظ استانداردهاي سلامتي را به جامعه عرضه ميكنند.
زندگي پر از استرس و بيم و اميد جامعه پزشكي براي شفاي بيماران هر روز پزشكان را فرسودهتر ميسازد اما اكثر قريب به اتفاق به لحاظ احساس مسووليت اجتماعي خود در مقابل بيماران خم به ابرو نياوردهاند و صبورانه به انجام وظيفه ميپردازند. بديهي است كه گاهي خستگي ناشي از تجمع بيماران ممكن است مانع از ايجاد يك رابطه مورد انتظار از بيمار شود ولي اين بدان معني نيست كه پزشك نسبت به رسالت اجتماعي خود بيتوجه باشد. كم نيستند اتفاقات مشابهي كه در ساير صنوف مانند مهندسان، قضات و... پيش ميآيد و جامعه از كنار آن بيتوجه گذشته است. ولي موارد پيشبيني نشده و نادري همچون ضايعه درگذشت مرحوم كيارستمي كه كم و كيف آن به استماع جامعه خواهد رسيد نشانه اقدامات برنامهريزي شده براي جامعه پزشكي شد كه حتي كس يا كساني به خود اجازه ميدهند به كل جامعه پزشكي اهانت روا دارند. جاي تعجب است كه در كنار اين همه خدمات درماني و درمان هزاران بيمار در روز كسي از آن قدرداني نميكند ولي اگر به هر دليلي كسي دچار ضايعه شد مسووليت ضايعه مرگ او را به سهلانگاري پزشكان نسبت ميدهند.
به نظر ميرسد انتظار اين است كه در دنياي ما كسي به هيچ دليل نبايد فوت كند و اگر احتمالا زمان مرگ بيمار در بيمارستان اتفاق افتاد پزشكان مقصرند. از يادها رفته است كه اين جهان، جهان فاني است و هر كسي به فرمان پروردگار روزي از اين جهان به جهان آخرت خواهد رفت حال اگر اين اتفاق در بيمارستان رخ داد پس پزشكان مسوول مرگ او هستند. كاش يك بار ديگر به آنچه كه در كل جامعه ما به طور اخص و در كل جهان به طور اعم اتفاق ميافتد با بصيرت نگاه ميكرديم به جاي اين همه كم لطفي و ناديده گرفتن زحمات پزشكان امروز كه روز پزشك است به جبران آن همت ميگماشتيم نه اينكه به بهانهاي افكار عمومي را نسبت به جامعه پزشكي مخدوش كنيم.