جرداق در آينده شناخته خواهد شد
ماشاءالله شمسالواعظين
جرج جرداق يكي از شخصيتهاي مسيحي بزرگ جهان عرب است. او كسي است كه در مولا علي و نهجالبلاغه شگفتيهايي ميبيند و مينويسد. جرداق شخصيتي بسيار آرام و اهل مطالعه بود و به زبانهاي انگليسي، فرانسه، عربي و لاتين مسلط بود و با زبان سرياني و خط ميخي هم آشنايي داشت. جرداق شناخت خوبي از تمدنهاي بينالنهرين داشت و دانش عربي و سريانياش هم به تحليل تاريخياش كمك ميكرد. بخش زيادي از كتابهاي جرداق را مطالعه كردهام. شگفتيهاي نهج ابلاغه يكي از درخشانترين آثار او است. جرداق از ديگر نويسندگاني كه در مورد ائمه نوشتهاند يك سر و گردن بالاتر بود. مسيحي بودن جرداق باعث تحليل فارغ از تعصب او به تاريخ اسلام شده بود و از طرف ديگر نگاه خاصي به اسلام داشت. نگاه جرداق به اسلام در واقع تمجيدآميز و بدون انتقاد بود. براي من جالب بود كه نتيجه پژوهش او بر نهجالبلاغه مورد توجه بسياري از علما و همچنين عامه مردم قرار گرفت و به يكي از مراجع مهم در رابطه با نهجالبلاغه تبديل شد، البته به جز برخي شخصيتهاي شيعه و سني كه مخالفتهايي با اين كتاب داشتند. پژوهشهاي عميقش در مورد حضرت علي(ع) او را با وجود مسيحي بودن به يكي از بزرگترين شخصيتهاي جهان اسلام تبديل كرده است.
در سالهاي دهه 60 صفحه آخر كيهان فرهنگي به شخصيتهاي فرهنگي و سياسي ميپرداخت و به همين خاطر با افراد زيادي براي آن صفحه مصاحبه كردم. آن زمان شخصيتهاي نامداري كه خارج از منظومههاي اسلامي به اين دين ميپرداختند برايم جذاب بودند و براي رسيدن به علت و انگيزه پژهشهاي اسلاميشان با آنها مصاحبه ميكردم. سال 64 در زمان تحصيل در لبنان تصميم گرفتم با جرج جرداق، نويسنده كتابهاي شگفتيهاي نهجالبلاغه و صداي عدالت انساني، كه قبل از انقلاب از محبوبترين كتابها راجع به اهل بيت بود مصاحبه كنم. جرداق تمايلي به مصاحبه نداشت و تا آن زمان هم چندان با رسانهها گفتوگو نكرده بود. در نهايت به او گفتم كه فارغ از كار رسانهيي ميخواهم با خود او و شخصيتش ديداري داشته باشم و جرداق هم به مصاحبه رضايت داد. نحوه پذيرايي او از مهمان توجه مرا جلب كرد؛ جرداق خود از مهمان پذيرايي ميكرد و به مستخدمش اجازه نميداد براي او قهوه بياورد. جرداق بسيار آرام بود و به كلي از شعاع كار رسانهيي دوري ميكرد. پررنگترين خصلتهاي او انزواطلبي و گوشهنشيني بود و نوعي تنزه در زندگي داشت. جرداق از دنيا به دور بود و تنهايي و مشغوليت با كتاب را ترجيح ميداد. از او پرسيدم ورزش مورد علاقه شما چيست؟ پاسخ داد كه گاهي 40 روز از خانه بيرون نميروم. كتابخانه جرداق كامل بود و اكثر مراجع و كتب مهم را در كتابخانهاش داشت. عزلت جرداق باعث شده بود كه تمايلي به مطرح شدن در رسانهها نداشته باشد. به همين خاطر كمتر مورد توجه رسانهها قرار گرفت. پس از مصاحبه با من گفت كه اگر گفتوگو منتشر نشود راحتتر است و به همين دليل من آن مصاحبه را هيچگاه منتشر نكردم.
جرداق شيفته علي(ع) بود با اين حال تا آخر عمر مسيحي ماند. برخي انتظار داشتند كه چنين شخصي مسلمان شود اما اين توقع چندان صحيح نيست. به گفته قرآن همه اديان اسلامند و اسلام هم مثل مسيحيت، دين صلح و صفاست. همه اديان نوعي از اسلام هستند و در برخي موارد مسيحيان، اسلام را بهتر از مسلمانان ميشناسند و معرفي ميكنند. جرج جرداق را ميتوان همرديف با جرجي زيدان دانست. جرداق نيز مثل زيدان از مشهورترين نويسندگان عرب زبان لبنان است. شبهات اين دو نويسنده از اين جهت است كه هردو مسيحي هستند و در جهان عرب شهرت زيادي دارند. آثار جرداق به جز لبنان در عراق، مصر، تونس و يمن هم خوانندگان بسياري داشت. جرداق معتقد بود جامعه لبنان نمونهيي از همزيستي مسالمتآميز اديان و فرقههاي مختلف است. به گمان او جامعه تكثرگراي لبنان امكان زندگي آرام افراد با دين، مذهب، زبان و گرايش سياسي متفاوت را براي افراد فراهم كرده است. در چنين جامعهيي متفكري مسيحي به يكي از رهبران بزرگ دين اسلام علاقه ژرفي پيدا ميكند تا جايي كه زندگي خود را وقف پژوهش در خصوص اين شخصيت مذهبي كرده است. البته تفكر جرداق فراتر از مرزهاي لبنان بود و خوانندگان بسياري در كشورهاي عربي و غير عرب داشت. آثار او كه خود به زبان فرانسه ترجمه كرد در اين كشور اروپايي به پرفروشترين آثار مبدل شده بود. البته در جامعه لبنان پژوهشگران عموما در دستهبنديهاي سياسي قرار نميگيرند و جرداق نيز عضو هيچ گروه سياسي يا حزبي نبود. همانطور به هيچ كدام از گروهبنديهاي سياسي ايران هم نزديك نشد. از استاد پرسيدم چطور شد كه وارد موضوع نهجالبلاغه شديد؟ او گفت علي(ع) يكي از شخصيتهايي است كه همواره دغدغه ذهني من بود و همين درگيري ذهني مرا وادار كرد در مورد او و عدالتش تحقيق كنم و پژوهشهايم دريچهيي به سوي نهجالبلاغه گشود. تدوين نهجالبلاغه توسط سيدرضي كه فقيهي ايراني بود طبيعي است، اينكه شيعههاي جبل العامل هم بنويسند طبيعي است اما شيفتگي و ممارست يك مسيحي براي كند و كاو در نهجالبلاغه امري طبيعي نيست و همين مساله به ارزش كار او ميافزايد. جاذبه شخصيت جرداق به جاذبه آثارش برميگردد. مولف از اثر جدا نيست و همانقدر كه اثر جذاب باشد، مولف هم براي خواننده جذاب خواهد بود. جرداق ميگفت كه براي نوشتن شگفتيهاي نهجالبلاغه هفت سال مطالعه كرده است. او هفت سال از عمرش را صرف فيشنويسي و موضوعبندي در خصوص نهجالبلاغه كرده بود تا شان نزول خطبههاي نهجالبلاغه را تحقيق كند.
مرگ جرداق آنطور كه انتظار ميرفت رسانهيي نشد. ممكن است علت آن باشد كه جرداق به خاطر پژوهشهايش در مورد حضرت علي(ع) چندان مورد عنايت بزرگان اهل سنت قرار نگرفته باشد و در نتيجه رسانههاي جهان عرب هم توجه خاصي به او نداشته باشند. جرداق يك مسيحي شيعه بود و مشخص است كه در چنين شرايطي جهان اسلام آنقدرها نسبت به او واكنشي نشان ندهد. سرنوشت شخصيتهاي نامدار در زمان حياتشان تعيين نميشود و پس از مرگ آنها تلألو پيدا ميكند. همانطور كه مولا علي هم در زمان حيات مورد غفلت و دشمني قرار گرفت و شخصيتي ناشناخته بود. اما جرداق بعد از 14 قرن به علي(ع) پرداخت و اثري جاودانه بر جا گذاشت. افراد در طول زمان شناخته ميشوند و اين به خاطر روند طبيعي تكامل عقل است. خرد و عقل بشري آرام آرام رشد ميكند و به ويژگيهاي اشخاص پي ميبرد، جرداق هم در آينده باز شناخته خواهد شد.
اديب برجستهيي بود
محمدعلي ابطحي
جرج جرداق يكي از مشهورترين شخصيتهاي فرهنگي و مذهبي معاصر بود. مسيحي بود و كتاب امام علي صداي عدالت انسانيت را نوشته بود كه بارها دكتر شريعتي، آيتالله طالقاني و شخصيتهاي ديني ديگر از او ياد ميكردند. اديب برجستهيي بود. شاعر بسياري از اشعاري كه توسط خوانندگان معروف عرب و از جمله امكلثوم خوانده شده، او بود. در لبنان كه بودم بارها با او ديدار داشتم. بسيار خوشمجلس بود.