گلايه ابراهيم حاتميكيا از نرگس آبيار و دفاع از عنوان «فيلمساز ارزشي»
فيلمساز «ارزشي بودن» بد نيست
الهام نداف
ابراهيم حاتمي كيا بعد از اظهارنظر درباره بياخلاقي نشريه يالثارات در جشن انجمن منتقدان و همچنين تشويق احمدرضا درويش به فيلمسازي با وجود مشكلات پيش روي «رستاخيز»، اين روزها با برپايي كارگاهي در حاشيه جشنواره فيلم مقاومت، تجربيات خود را در اختيار دانشجويان و علاقهمندان فيلمسازي قرار داد.
او در اين كارگاه با مقايسه الفباي فيلمسازي و الفباي زبان فارسي، صبر و تحمل مدرسان فيلمسازي را در بروز ايدههاي جوانان موثر دانست: «اگر اساتيد صبر و تحمل داشته باشند، دانشجو ميتواند خودش و ايدههايش را در اين الفبا بروز دهد و به خوبي ايدههايش را پياده كند و جهاني را كه درون خود دارد، چه خوب و چه بد، به نمايش برساند. اما اگر اساتيد از همان ابتدا به ما ديكته كنند كه چهره مرد آفتاب سوخته بود، لباسش آبي بود و اسبش ابلق بود، ديگر ما چيزي از خودمان نداريم و همه شبيه به هم ميشويم. »
كارگردان فيلم «باديگارد» در اين جلسه به نحوه ورود خود به دنياي فيلمسازي و كارگرداني اشاره كرد. او كه با فيلمسازي آماتور به سينما وارد شده است، تاكيد كرد در اين سالها ياد گرفته به قاب، تصوير و دوربين احترام بگذارد و همهچيز به صورت پله پله براي او اتفاق افتاده است. حاتميكيا نخستين فيلم سينمايي خود را با عنوان «هويت» بعد از سه سال تجربهاندوزي در سينماي مستند و فيلم كوتاه ساخت و معتقد است يكباره به سينماي حرفهاي پرتاب نشده و براي اين كار زمان و انرژي صرف كرده است.
اما يكي از بارزترين ويژگيهاي كارنامه كاري اين كارگردان، كارگرداني فيلمهاي مستند در حوزه جنگ است. شايد همين مساله حاتمي كيا را نسبت به جواناني كه بدون تجربه مستندسازي وارد سينما ميشوند، مشكوك ميكند: «خيلي از دوستان از كار دستياري به سينما ميآيند يا سينماي مستند را تجربه نميكنند، من به اين دوستان مشكوك هستم، مشكوكم كه آيا توانستهاند الفباي شخصي خود را پيدا كنند يا نه؟ نا خودآگاه وقتي با بزرگان سينما همراه ميشوي رنگ و بوي آنان را ميگيري و از خودت هويت نداري. من به فيلمسازاني كه كودكي كردهاند و الفباي سينماي خود را دارند بيشتر اعتماد دارم.»
حرفهاي حاتميكيا ميتواند دامن خيلي از جوانان فيلمسازي كه اين روزها در سينما فعاليت ميكنند و فيلمهايشان روي پرده ميروند، بگيرد. واقعيت اين است كه بسياري از فيلم اوليها از راه دستياري به سينماي حرفهاي پا گذاشتهاند و در سالهاي اخير دستياري كارگردان، يكي از جديترين راههاي ورود علاقهمندان به حوزه كارگرداني است.
در ادامه اين كارگردان سينماي جنگ توضيحات خود را كاملتر كرد. به نظر او كساني كه از سينماي مستند پا به سينماي حرفهاي ميگذارند، عميقتر هستند و اصوليتر جلو ميروند. در نهايت ميتوانند نگاه خود را داشته باشند. حاتمي كيا كه يك دوره داوري در جشنواره سينماحقيقت (فيلم مستند) را داشته، معتقد است مستند ادب و آداب فيلمسازي به آدم ياد ميدهد. همچنين افرادي كه از سينماي مستند به داستاني ميآيند نگاه محترمانهاي نسبت به سوژههاي اطراف خود دارند. همين نظرات او سبب شده تا پسرش يوسف نيز همين مسير را طي كند و به تازگي از نخستين مستند خود با عنوان «چشم جنگ» رونمايي كرده است.
در ادامه اين جلسه، حاتمي كيا به مساله هويت فيلمساز و ردپا و نگاه او در آثارش اشاره كرد. او با تقدير مجدد از «شيار 143» به كارگرداني نرگس آبيار، آن را نمونهاي از فيلمهايي ميداند كه هويت دارد: «ما به كرات ميبينيم فردي فيلمي ميسازد كه هيچ سنخيتي با او و تفكرات او ندارد يا دوستاني از نقاط ديگر كشور فيلمساز ميشوند و فيلمهايشان يك فيلم بيرنگ و بو و بيخاصيت تهراني است. اما همين فيلم خانم آبيار، فيلم «شيار ۱۴۳» يك فيلم هويتدار است و چه زيبا لهجه كرماني را و فضاي كرمان را نشان داد. اين فيلم هويت دارد. فيلمهاي زيادي را ميبينيم كه اثر با اثرگذار هيچ ربطي ندارد، متوجه ميشويد كه اين فيلم برگرفته از خود كارگردان نيست. بايد نسبت به آنچه ميسازيم ادعا داشته باشيم.»
در بخش ديگري از اين كارگاه، حرفهاي حاتميكيا سمت و سوي شخصيتري پيدا كرد. او با بيان دنياي شخصي خود، از روزهايي گفت كه فكر ميكرده نبايد ردپا و اثري از نامش در تيتراژ باشد: «بعدها فهميدم سينما، نفس انسان است و هرچقدر اين نفس تراشيدهتر و بر پايه اصول اخلاقي باشد فيلمي كه ميسازيد، زيباتر است. چند سالي است كه احساس ميكنم سنم بالاتر رفته و در تمام اين مدت هميشه در فيلمسازي مشغول خودم بودم و به بيرون توجهي نداشتم. هيچوقت سعي نكردم براي كسي بازي كنم. ترجيح ميدهم فيلمي بسازم كه جهان من است و پلان به پلان به آن قسم بخورم.»
ابراهيم حاتميكيا از معدود كارگردانهاي سينماي ايران است كه با اعتقاداتش در سينما معني پيدا ميكند. در واقع عقايد حاتميكيا جداي از فيلمسازي او نيست و به همين خاطر در هر محفلي ترجيح ميدهد از آنها حرف بزند. در اين نشست نيز او پاي ايدئولوژي را به ميان آورد: «هر كس ايدئولوژي مختص خود را دارد. اصلا مگر ميشود بدون ايدئولوژي بود؟اين حرف چرت است كه ميگويند سينماگر بايد بدون ايدئولوژي باشد. اين حرف كه نبايد ايدئولوژي داشت، نگاه افراد را سركوب ميكند و باعث ميشود در قاعده سينما همه شبيه به هم شوند. هركسي نگاه سياسي خود را دارد چه خوب چه بد اما همه بايد اين نگاه را داشته باشند.»
او در ادامه با تعريف از فيلمساز ارزشي، اين عبارت را عنواني دانست كه به آن افتخار ميكند. او بدون اسم بردن از شخص خاصي، به اعلام برائت يكي از كارگردانها از عنوان «فيلمساز ارزشي» انتقاد كرد: «چند وقت پيش عزيزي گفت من خودم را فيلمساز ارزشي نميدانم و اين حرف من را كلافه كرد. اين حرف چه معنياي دارد؟ مگر ارزشي بودن بد است؟ مگر بد است كسي ارزشهاي خود را داشته باشد؟ ما را به سمتي هل ميدهند كه خطرناك است. چرا اگر من از مدافعان حرم حرف بزنم، بد است؟ بر چه اساسي ايراد ميگيرند؟»
اين در حالي است كه چندي پيش نرگس آبيار در گفتوگويي عنوان كرده بود: «تاكيد ميكنم هرگز خود را كارگردان و نويسنده ارزشي ندانسته و نميدانم؛ چراكه تا مادامي كه از ارزشها تعريف درست وجود نداشته باشد نميتوان به آن استناد كرد و خوشحالم كه هرگز داعيه نويسنده يا كارگردان ارزشي را نداشتهام. »
در پايان اين جلسه حاتمي كيا نام سينماگراني چون ملاقلي پور و سلحشور را زنده كرد. او تاكيد كرد با اين فيلمسازان هم سليقه نبوده اما هميشه به نگاه و جهان شان احترام گذاشته است. به عقيده او آنها هميشه خودشان بودند و براي كسي بازي نميكردند: «مسعود دهنمكي، «اخراجيها» را كه ساخت خيليها از او ايراد ميگرفتند اما هميشه گفتهام اين نگاه دهنمكي است. دهنمكي فيلم ميسازد، حتي اگر فحش هم بخورد باز خودش است.»
حاتمي كيا به اين مساله تاكيد كرد كه فيلمساز بايد درباره اعتقاداتش فيلم بسازد و نه خوشامد ديگران. او از كارگردانهايي است كه با وجود انتقاد به آثارش هميشه راه خودش را رفته است. البته هميشه ميگويد كه براي تثبيت تفكرات و تكتك فيلمهايي كه ساخته، هميشه مبارزه كرده است.