• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3157 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۲۷ دي

ماموريت خطير اصلاح‌طلبان

جواد دليري

جنبش اصلاحات در مقياس جهاني از زماني آغاز شد كه روشنفكران، سوداي ساختن «بهترين جهان ممكن» را از سربه در كردند و فروتنانه و واقع‌بينانه، تنها به ايجاد يك «جهان بهتر» رضايت دادند. آشكار است كه فاصله ميان «بهترين جهان ممكن» تا «جهاني بهتر»، فاصله بين مطلق انگاري تا واقع‌نگري است. براين اساس، الگوي نويني از كنش روشنفكري ظهور يافت كه با باور عميق به مقوله «اصلاحات»، التزام اصولي به «روش‌هاي» اصلاحگرانه را از بن‌دندان باور داشت. بر اين اساس آنچه «روش اصلاحي» را بيش از روش‌هاي ديگر ممتاز و متمايز مي‌كند، پايبندي به اصل پايه‌يي مسالمت‌جويي و سازشگري و سرسپاري به آرمان صلح‌طلبي و آرامش‌خواهي است. معتقدان به روش‌هاي اصلاحي، برخلاف جزميون كه به سازش‌ناپذيري، ابرام و افتخار مي‌كنند، همواره آماده‌اند تا در سايه عقلانيت حسابگر و در چارچوب حفظ منافع جمعي با رقيب به گفت‌وگو، چانه‌زني و دادوستد همت كنند، چرا كه مشي معقول و متوازن اصلاح‌طلبان، نخست ريشه در بنيان‌هاي فكري اصلاحات دارد و دوم به مقتضاي روش‌هاي اصلاحي است. به همين دليل خصلت آرامش‌طلب، صلح‌جو، تدريجي و مفاهمه‌يي اصلاحات، تبعات و اثرات فرخنده‌يي در پي خواهد داشت كه به خودي خود بستري فراهم مي‌آورد تا به جاي تكيه بر سرعت اصلاحات، تمامي تاكيدها، مصروف عمق و غناي اصلاحات شود. اين جنبش پيش از آنكه وسوسه تحقق سريع آرمان‌هاي اصلاحي را در سرداشته باشد،بايد دغدغه استقرار اين آرمان‌ها را در اعماق وجدان عمومي توده‌ها داشته باشد. جايگزيني عمق اصلاحات به جاي سرعت اصلاحات، هم آرايش پيش‌برندگان و نيروهاي اثرگذار اصلاحات را تغيير مي‌دهد و هم گستره و دامنه بسط آن را افزون‌تر مي‌كند .علاوه بر اين، روش‌هاي مدني، سطح مطالبات عمومي را در سقفي معقول و ميزاني موزون باقي نگه مي‌دارد. تزريق مطالبات متراكم و در پاره‌يي موارد غيرواقعي، آسيب محتملي است كه در مسير جنبش‌هاي اصلاحي همواره به كمين نشسته كه در اين صورت با تحول در زبان اصلاحات، تحول در گفتمان عمومي اصلاح‌طلبي را مي‌توان دنبال كرد و به مجموعه حجيم از مطالبات ملي دامن زد، جنبش‌هاي اصلاحي، غاياتي كوتاه و به دست آمدني دارند و مطالباتي معقول و متوسط مي‌طلبند. تصديق هويت مستقل و مستمر اصلاحات از ديگر فوايد و بركاتي است كه بر روش‌هاي اصلاحي مترتب است. پايبندي به روش‌هاي اصلاحي، جنبش اجتماعي اصلاحات را از توليت يك دولت خاص رهايي خواهد بخشيد و آن را در موضعي استقلالي و در حلقه استمرار جنبش تاريخي اصلاحات خواهد نشاند. جنبش اصلاح‌طلبي، پديده و مقوله‌يي نيست كه حاصل نضج يك نهادسياسي باشد بلكه ريشه در شكوفايي آگاهي و شكفتگي وجدان قومي يك ملت دارد.  در اين ميان «روش»هايي كه آدميان در تمشيت امور خود برمي‌گزينند، آرام آرام، رنگ خود را بر «بينش»ها و «باور»هايشان خواهد نشاند. چندان مهم نيست كه برزبان كنشگران سياسي ـ فرهنگي، شعار مدنيت جاري باشد يا نباشد!  آنچه اهميتي مضاعف و مكرر دارد «روشي» است كه اين كنشگران در ابلاغ و اجراي آرمان‌هاي خود دارند. تغيير روش‌ها، به تحول گفتمان بينشي خواهد انجاميد. از اين جهت مي‌توان اولويت مهم اصلاح‌طلبان را بازشناسي و سپس التزام وسواس‌گونه به روش‌هاي اصلاحي و شيوه‌هاي كنش مدني دانست.


بر اين اساس هم اينك كل جبهه اصلاح‌طلبان دست به دست يكديگر داده‌اند تا سرمايه گراني را كه به دلايل مختلف دستخوش يغما شد در انتخاباتي ديگر احيا كنند. اصلاح‌طلبان به برپا داشتن عمارت اصلاحات براساس تجربيات انتخابات خرداد 92به انتخاباتي چشم دوخته‌اند كه از خرداد 84 به اين سو دچار آسيب شده بود. خاتمي، هاشمي و ياران‌شان زير عنوان و علم «ماموريت اجماع » شانه‌هاي خود را زير اين‌بار خطير خم كرده‌اند. بر آگاهان سياست پوشيده نيست كه زنده كردن و نشاط دادن به فضاي حزبي سهل‌تر از حيات‌بخشيدن به اصلاحات نيست اما گو اينكه اصلاح‌طلبان در راهي بي‌بازگشت، آينده اصلاحات را تنها در گرو پويايي انتخابات مي‌بينند و هيچ مجرا و معبري جز راي مردم براي عبور از پيچ و خم‌هاي مسير اصلاحات نمي‌بينند و چنين است كه به ما مي‌گويند صندوق راي تابوت راديكاليسم است. اين نكته را اما نبايد فراموش كنيم كه سخن گفتن از آينده هر پديده‌يي، نشان بروز همزمان تعليق و تعلق است حتي اگر آن پديده، اصلاحات باشد. پرسش از «فردا»، سوال امروز اصلاح‌طلبان است. فقط هنگامي سوال از سرنوشت، درصدر سوالات ذهني كسي خواهد نشست كه او در آستانه كهولت و مرگ قرار گرفته باشد. هيچ‌وقت نبوده است كه پرسش از سرنوشت، از خاطر آدمي زدوده شده باشد اما زمان و زمينه كهولت است كه اسباب آن را فراهم مي‌آورد تا اين پرسش، از تمامي پرسش‌هاي ذهن آدمي پيشي بگيرد و اصالت و اعتباري مضاعف پيدا كند و امروز سوال از سرنوشت، سوال اول اصلاح‌طلبان است. آيا اصلاحات در فصل سرد كهولت ايستاده كه پرسش از سرنوشت، آينده و فردا به اصلي‌ترين پرسش آن مبدل شده است؟ اصلاحات ايراني حتي اگر در ايام كهولت و پيري هم نباشد، نشانه‌ها و علايم رواني ايام پيري را از خود بروز مي‌دهد: از يك سو حس منتشر اضطراب در برابر آينده و سرنوشت آزارش مي‌دهد؛ و از سوي ديگر به خاطرات فخيم و فاخر روزگار جواني‌اش دلبستگي و سرسپاري و پايبندي دارد. از يك طرف احساس تعليق مي‌كند و از طرف ديگر به ايام سرخوشي‌اش تعلق خاطر دارد. شيوع نشست‌هاي مختلف با عنوان آينده سياسي ايران و نيز تشكيل و برگزاري همايش‌ها و كنگره‌هاي حزبي در ميان اصحاب اصلاحات، آميزه‌يي از همين تعليق و تعلق است. لحن و طعم آنچه در نشست‌ها و همايش‌ها از جمله نشست روز پنجشنبه به كار گرفته مي‌شود، گوياي حس و حال كسي نيست كه به برزخ پس از مرگ مي‌انديشد و در انديشه جمع حسنات و خيرات است. از زندگي دل نبريده و با نشاط و خلاقيت، بيگانه نمانده است. تنها چيزي كه به دامانش چنگ زده، «بازسازي تشكيلات و انسجام سازماني» است. گويي يقين دارد كه آنچه روزگار جواني‌اش را تباه كرد، بي‌بهره‌گي از انضباط سازماني بود. اين بي‌گمان در چنان عارضه و نقيصه‌يي دخيل بود اما بي‌شك همه ماجرا نبوده و نيست. اهل اصلاح، در ظاهر به آينده مي انديشند اما به واقع به گذشته نظر دارند. به ترسيم فردايي نو همت مي‌كنند و به زيستن با تجربيات ديروز خود سرخوش هستند، بر اين اساس همايش روز پنجشنبه يك اتفاق مهم و رويدادي ارزشمند است كه مي‌تواند گامي مهم در جهت تشكيل جبهه واحد اصلاحات يا به تعبيري پارلمان اصلاحات باشد. بدون ترديد در اين مسير شكل برگزاري، وزن شركت‌كنندگان و مسائل حاشيه‌يي همايش آنچنان اهميت ندارد كه لفظ برگزاري همايش مهم و اثرگذار است. ميان پير بودن و احساس پيري كردن فاصله‌يي شگرف است و اين حقيقت دارد كه اصلاحات را تا زمان پيري فاصله‌يي است دراز. آنچه هست احساس پيري است كه در جان پاره‌يي از فعالان سياسي رسوب كرده. چاره اين عارضه را جاي ديگري بايد جست. مايه مباهات نيست اما تقديرجامعه سياسي ايران آن است كه تحولات بيش از آنكه بر مدار احزاب و تشكيلات شكل بگيرد برحسب افراد و خلاقيت‌هاي بازيگران عرصه قدرت صورت مي‌پذيرد. بر توسعه تشكيلات و سازماندهي حزبي هر قدر فضيلت و ضرورتي بار باشد، فضيلت پيراستن اردوي اصلاحات از افرادي كه معيار تصميم‌هاي‌شان بر مدار اصلاحات نيست، اولي و اشرف است. خاتمي و دوستانش درست هنگامي گام‌هاي تازه خود را براي غبارروبي از چهره اصلاحات و شفاف كردن مسير آينده برمي‌دارند كه استراتژيست‌هاي اصولگرا در تريبون و رسانه خود آشكارا فراخوان مصادره اصلاحات مي‌دهند. دغدغه مرزباني اصلاحات هرچند با تاخير در ذهن بزرگان احيا شده اما اتفاقي مبرم و راهگشا است، اصلاحات براي اثربخشي در باقيمانده عمرحكومتي خود ناگزير از تكيه بر اقدام‌هايي است كه راه سودجويي را بر فرصت‌طلبان ببندد. همايش‌هايي به مانند گردهمايي روز پنجشنبه، تدبير و گامي نخستين در اين راه است؛ راه پايين آوردن تابلوي اصلاح‌طلبي از پيشاني جريان‌هايي كه قرابتي با آن ندارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون