دروغگويان مقصران فضاي بياعتمادياند
محمد كاظمي
نماينده ملاير
پيش ازاين هم بازار شايعه و اخبار دست و پا شكسته يا شاخ و برگ يافته در جامعه ما داغ بود. اما در حال حاضر به دلايل متعدد ازجمله گسترش حيرتانگيز وسايل ارتباطي يك خبر فارغ از درستي يا نادرستي واقعا بسان برق در جامعه ميپيچد و بازتابهاي خودش را به دنبال ميآورد. اين معنا هنگام شيوع يك خبر منفي و متاثركننده عوارض متعدد و گاه بلندمدتي را به همراه خواهد داشت كه رفع آثار زيانبارش به سادگي ميسر نيست. متاسفانه جامعه ما در شرايطي به فضاي سيال و پيچيده و پر سرعت ارتباطات پا گذاشته است كه از استحكام لازم برخوردار نيست وگاهي توان مواجهه خردمندانه با امواج سهمگين ومنفي را ندارد. ازآن بدتر رفتار و عملكرد نامناسب و ساده و دمدستي «رسمي» كه گاهي به دستوري توقع دارند همهچيز پذيرفته شود وكسي حتي در ذهن خود فكري را نپروراند آسيبپذيري جامعه و حتي حاكميت در اين زمينه را بيشتر كرده است.
مسلما خيلي پيشترها بايد عقلاي قوم مينشستند و حساب اين روزها را ميكردند وجامعه را براي مواجهه با چنين فضايي آماده ميكردند. بايد برنامهريزي اصولي براي زماني كه در چشم بههمزدني يك خبر تمام كشور را فرا ميگيرد از پيش صورت ميگرفت و افزون بر خود جامعه، دستگاههاي مسوول ميدانستند كه چه بايد بكنند وبه مردم چه بگويند. مهمتر و اصوليتر آنكه بايد نسبت به سست شدن اعتماد عمومي بهشدت حساس ميشديم و ميدانستيم كه كمترين بيصداقتيها عاقبت بنيانكن خواهد داشت.
بايد مردم كاملا باور ميكردند كه در كوچكترين و بزرگترين مسائل دروغي در كار نيست حتي اگر صداقت و راست گفتن به مردم هزينههايي در بر ميداشت.
بايد بارها مسوولان بلندپايه رسما و متواضعانه وصادقانه پيرامون حساسترين موضوعات رودرروي مرم مينشستند و سخن ميگفتند و گاهي خطاها و اشتباهات را ميپذيرفتند. با چنين كاري ساختمان بلندي از اعتماد ميان مردم و دولت ساخته ميشد و سرمايههاي اجتماعي فربهتر ميشدند. در اين صورت قطعا در هزار مسالهاي كه پيش آمد و فقط از سر گذرانديم جامعه گوشي شنوا و ذهني پذيرنده پيدا ميكرد و پايههاي ايمان و فرهنگ و اعتماد اجتماعي آسيب نميديد.
چرا بايد جامعه ما پيرامون شايعات و اخبار منفي و حتي القائات رسانههاي بيگانه دست بسته و منفعل عمل كند و در مسائلي حساس واجتماعي باورپذيرانه آسيبهاي موحش آن را بپذيرد ؟ ما با مردم خود چه كردهايم كه اخبار درست را صاف و صادق از خويشان باور نميكنند و گاهي حتي نميشنوند؟ چرا هنگامي كه دروغ در حال باروري بود بر آن چشم بستيم و خيال اين آينده آسيبزا را نكرديم؟ در فضاي شلخته و پيچيده و رها و بدبينانه و پرآسيب كنوني آبروي هيچ كس در امنيت نيست و اگر بدخواهي بخواهد كسي را از هستي ساقط كند امكان آن فراهم است. در چنين شرايطي با همه قصورها و تقصيرها هيچ راهي جز صداقت ، راستگويي وتلاش در جهت بازگرداندن اعتماد عمومي وجود ندارد. آنها كه در دعواهاي جناحي و سياسي از دروغ و نيرنگ و قلب واقعيتها اجتناب ندارند نخستين مقصران فضاي بياعتمادياند. در اين زمينه مسوولان مختلف وظايف سنگيني دارند وخصوصا هنگام سخن گفتن دقت و وسواس در حقيقت گويي داروي درد پيراموني ما است. در ماجرايي كه اين روزها فضاي جامعه را پوشانده است و انواع شايعات و شنيدهها و شاخ و برگ دادن در حساسترين زمينه ممكن بيگانگان هم ميداندار شدهاند آسيبهاي جانكاه و خلأهاي فرهنگي و اجتماعي و اخلاقي كاملا هويدا شد و نشان داد كه براي فضاي ناروايي كه در آن به سر ميبريم بايد چارهاي انديشه شود. در همه جوامع ناهنجاريها هست، در همه جوامع حتي در محافل ارزشي و اعتقادي مسائل منفي پيش ميآيد اما اگر درجامعهاي اعتماد عمومي وجود داشته باشد و مردم به مراجع رسمي اطمينان داشته باشند يك حادثه يا تخلف و اتهام يا وقوع جرمي به ريشههاي اعتقادي و ايماني مردم لطمه نميزند. اين آخرين تير زهرآگين ناهنجاري نيست كه پايههاي ارزشي جامعه را هدف قرار ميدهد و فضا را از سلامت معمول خود دور ميسازد پس بايد از سهلانگاري دستبرداريم و با امواج گوناگوني كه هر از چندي سر ميرسند برخوردي صادقانه، آگاهانه و مسوولانه داشته باشيم و به صيانت از سرمايههاي اجتماعي خود همت كنيم.
اگر در همين ماجرا از ابتدا و هنگامي كه هنوز موضوع رسانهاي نشده بود مسوولان مربوطه با آگاهي ازحساسيت موضوع ضمن حفظ قانون و عدالت و قاطعيت سرعت را قرين كار خويش ميكردند شايد اصلا زمينهاي براي رسانهاي شدن موضوع پيدا نميشد و عدالت كار خود را ميكرد و اقناع عمومي را پيشاپيش فراهم ميآورد. افزون بر درمانهاي ضروري ديگر بايد همه مسوولان و ما خادمان ملت دريافته باشيم كه در زمانه پربلاي كنوني مكتوم كردن مسائل نه شدني است و نه درست و اصولي است. ما در محضر خداوند و ملت خويش راهي جز خدمت و صداقت نداريم و اگر توان آشكاري اعمالمان را نداريم فكر رندي و دور زدن افكار عمومي و جونمايي و گندمفروشي يك ذهنيت سادهانديشانه است.