چرا ليگ فصلي كشتي با تمام خوبيهايش نازيباست
راههاي رسيدن به رقابتي داغ و مهيج
گروه ورزش
برگزاري ليگ كشتي به صورت رفت و برگشت ظاهري فريبنده و زيبا داشت؛ اما در باطن آنقدرها هم به نفع كشتي و كشتيگيران نبود، ضمن اينكه شكل برگزاري آن همواره در تداخل با برنامهها و تقويم فدراسيون بود؛ اما خب همان طور كه اشاره كرديم، جذاب بود و داغ و هيچ كس نميتواند منكر اين جذابيت شود. در مقابل برگزاري ليگ باشگاههاي كشور به صورت متمركز و فصلي بيشتر به نفع كشتيگيران است و با برنامهها و تقويم فدراسيون همخواني مناسبي دارد و اين امكان را به فدراسيون كشتي ميدهد تا بهترين و بيشترين بهره را از اين رقابتها برده و برنامههاي خود را پيش ببرد؛ اما شواهد نشان ميدهد كه جذابيت رقابتهاي رفت و برگشت را ندارد.
در ليگ فصلي ديگر لازم نيست كشتيگيران هر هفته وزن كم كنند و هر هفته در رشتهاي انفرادي كه ذاتا به دور از برگزاري ليگهاي رشتههاي تيمي است در رشته سنگيني چون كشتي به ميدان بروند و در حالت فرسايشي اين مبارزات قرار گيرند. بايد توجه داشت كه كشتي يك رقابت سنگين است نه يك بازي، پس نبايد انتظار داشت كه ليگي همچون رشتههاي تيمي و توپي داشته باشد، براي همين هم در هيچ يك از كشورهاي صاحب كشتي شاهد برگزاري ليگ نيستيم و اگر هم در ايران برگزار شده و ميشود براي اين بوده كه كشتيگيران با برگزاري اين رقابتها درآمدي داشته باشند و مزد گوشهاي از زحماتي كه در طول سال ميكشند را دريافت كنند.
با اين وجود امروز اين ايراد از ليگ كشتي گرفته ميشود كه جذاب نيست و مخاطبان زيادي را با خود همراه نميكند، در حالي كه در سالهايي كه ليگ به صورت رفت و برگشت برگزار ميشد، تماشاگران بيشتري راهي سالن برگزاري مسابقات ميشدند و رقابتها از حساسيت و جذابيت بالاتري برخوردار بود. براي همين شايد بهتر است حالا كه مسابقاتي تحت عنوان ليگ برگزار ميشود چارهاي انديشيد تا مسابقات جذابتر دنبال شود و تماشاگران بيشتري را با خود همراه كند.
نحوه برگزاري ليگ به شكل جام جهاني كشتي است؛ مسابقاتي كه جذابيت و حساسيت لازم و كافي را دارد و هر كجاي دنيا برگزار شده، هواداران كشتي با عشق آن را دنبال كردهاند، به خصوص در چند سال اخير كه در ايران و امريكا برگزار شده است.
واقعا چرا ليگ ايران كه همچون جام جهاني برگزار ميشود، حساسيت و جذابيت كافي را ندارد؟ شايد گفته شود چون جام جهاني با حضور هشت تيم برتر دنيا دنبال ميشود، براي همين نتايج آن براي علاقهمندان به كشتي اهميت دارد، بله اين درست است؛ اما خب ليگ كشتي ايران كه كوچك شده اين مسابقات است بايد به اندازه خود جذب مخاطب كند يا نه؛ كه متاسفانه اين طور نيست، تا علاوه بر تماشاگران حتي خود مسوولان فدراسيون هم به اين موضوع اعتراف كنند كه برگزاري ليگ به اين شكل با تمام خوبيهايي كه داشته و دارد جذاب نيست، در صورتي كه ميتوان تمهيداتي انديشيد تا همين ليگ را نيز جذاب و حساس كرد براي مخاطبان.
تبليغات
دنياي مدرن دنياي تبليغات است، قدرتي كه الگوريتمها دارند هيچ گروه و سازماني ندارد. بازيگردانان اصلي هشتكگذاران هستند، آنهايي كه ميتوانند با يك خبر ساده كوچك يك موج بزرگ راه بيندازند. به نظر ميرسد تبليغات و اطلاعرساني مناسبي از ليگ فصلي كشتي نميشود. با اطلاعرساني و تبليغات ميتوان مخاطبان را همراه كرد و ليگ را حساس. چرا بايد تازه فرداي مسابقات مشخص شود كه چه افرادي در ليگ به ميدان رفتند و چه كسي با چه كسي رقابت كرد. چرا تيمها روي نفرات و ستارههاي حاضر در تركيب خود مانور نميدهند و به آنها نميپردازند تا هواداران كشتي ترغيب شده و به سالن بيايند.
چهرهها
كشتي هوادار خود را دارد؛ اما خب هوادار دوست دارد ستارهها را در ميدان ببيند و شاهد رقابت چهرههاي مطرح باشد. بايد قوانين ليگ به شكلي باشد كه پاي كشتي گيران محبوب داخلي و خارجي به ليگ باز شود. با حضور ستارهها علاقهمندان به كشتي خود به خود راهي سالن شده و بر حساسيت مسابقات خواهند افزود.
رسانه ها
ايجاد حس رقابت و كري خواني جزيي جدانشدني از ليگهاي ورزشي است؛ اما خب با اين وجود در ليگ فصلي كشتي شاهد اين موضوع نيستيم. در واقع بايد گفت كه ليگ باشگاههاي كشتي كشور كالبد بيروح و سردي است كه نياز به دميدن روحي تازه در آن احساس ميشود تا شاداب و با نشاط شود. شايد رسانهها بتوانند با پرداختن به اين مسابقات قبل از شروع رقابتها اين كمبود را جبران كنند. همراه كردن هر باشگاه با يك رسانه و داشتن تيم و مشاوره رسانهاي براي هر تيم بتواند اين نقطه ضعف را برطرف كند. روابط عمومي فدراسيون با توجه به مشغله فراوان و تعدد مسابقات، نميتواند به تنهايي جور رسانهها و خبرنگاراني كه بايد در ليگ و در كنار تيمهاي شركتكننده باشند و البته نيستند را بكشد.
زمان، مكان و جايزه
برگزاري مسابقات در زمان مناسب كه چهرهها هم بتوانند در آن به ميدان بروند و در مكاني مناسب كه مردم بتوانند راحتتر در آن حضور پيدا كنند، ميتواند به هرچه بهتر برگزار شدن اين رقابتها كمك كند. مراكز شهرها بهترين محل براي برگزاري ليگ كشتي است. بايد تماشاگران كشتي را جزيي از كشتي دانست و همان طور كه براي كشتي گيران و قهرمانان جوايزي در نظر گرفته ميشود، براي تماشاگران هم جوايزي در نظر گرفت و با قرعهكشي در اختيار آنها گذاشت. با اين روش ميتوان بليت فروشي كرد و از پول بليتفروشي به تماشاگران جايزه داد.
تمهيدات
كشتيها را بايد جذابتر كرد وگرنه مخاطب ترجيح خواهد داد تنها اخبار مسابقات را دنبال كند و توسط اخبار مطلع شود كه كدام تيم يا كشتي گير برده يا باخته است. بايد تمهيداتي انديشيده شود تا مخاطب علاوه بر ديدن كشتيهاي زيبا بين افراد شاخص و رد و بدل شدن فنون، در كنار جوايز بهانه ديگري براي حضور در سالن داشته باشد. آيتمهاي متنوع، دعوت از چهرههاي مطرح كشتي براي حضور در سالن و صحبت كردن در مورد اين مسابقات. هدف از برگزاري ليگ كسب درآمد است و به نظر ميرسد به اندازه كافي پول در اين مسابقات باشد، چرا نبايد بخشي از اين پول به عواملي غير از كشتي گيران و مربيان برسد؟! افرادي كه ميتوانند با همراهي خود تنور ليگ را داغ كنند. دعوت از هنرمندان و سلبريتيها براي حضور در حاشيه مسابقات و اجراي برنامه ميتواند به اين مهم كمك كند. تيمهاي شركتكننده ميتوانند هزينه اين بخش را برعهده بگيرند و سود آن را ببينند.
پيش بيني
سازمان ليگ بايد فعالتر عمل كند و اطلاعرساني و تبليغات بيشتري روي اين مسابقات داشته باشد. زمان پخش تلويزيوني بايد بيشتر و در زمان بهتري باشد. بايد تماشاگران حاضر در سالن و آنهايي كه توسط رسانهها مسابقات را دنبال ميكنند با ليگ همراه كرده و حس رقابت را به آنها نيز انتقال داد. شايد با راهاندازي بحث پيشبيني مسابقات بشود تنور مسابقات را داغتر كرد، اين كار دير يا زود بايد انجام شود؛ پيشبيني نتيجه كشتيگيران و تيمها. بحث اقتصادي بهترين راه براي همراهي علاقهمندان به كشتي است و ميتواند انگيزه لازم براي مشاركت را بين افراد ايجاد كند. با اين حال همچنان بهترين و موثرترين راه همان اطلاعرساني و تبليغات، تبليغات و تبليغات است و بس. به هر حال خروجي اين مسابقات ورودي به ليگ جهاني است و انتظار ميرود با اين تفاسير توجه بيشتري به اين رقابتها شود. چرا نبايد تبليغات تا ليگ جهاني كه حالا صادر شده و كشورهاي خارجي ميزبان آن هستند كش آمده و ادامه داشته باشد؟!