• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3670 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۰ آبان

نامه‌ها- 9

هنري ميلر، فرار از خوفناكي‌هاي جامعه مدرن امريكايي

توني تنر ترجمه: بهار سرلك

 

 

شايد فكر كنيد هنري ميلر آنقدر در كتاب‌هايش ناخودآگاه از افكار و عقايد و انگيزه‌هاي شخصي‌اش نوشته است كه ديگر احتياجي به انتشار كتاب نامه‌هايش نيست. با اين حال مجموعه نامه‌هاي او به آناييس نين خوانشي جذاب براي طرفداران اين نويسنده امريكايي است. چرا كه اين نامه‌ها مفهوم كهن‌الگويي شكل زندگي اين نويسنده را نمايان مي‌كنند. هنري ميلر نوشتن نامه‌ها را سال 1931 زماني آغاز كرد كه همانند نويسنده‌هاي امريكايي، از خوفناكي‌هاي جامعه مدرن امريكايي فراري بود و نامه‌ها نخستين حس هيجان، تولد دوباره و رهايي در اروپا («روزهاي تاريخ‌ساز») را منتقل مي‌كنند.
از آنجا او در نامه‌هايي كه سرانجام به رمان «پيكره ماروسي» ختم مي‌شود به كشف بيشتر جهان باستان يونان مي‌پردازد: «فكر مي‌كني تا ابد ادامه دارد، هميشه بكر و هميشه سرشار از غافلگيري.» سپس زماني كه اروپا در برابر جنگ تسليم مي‌شود، ميلر مايوس مي‌شود: «به تاب آوردن تا آخرين لحظات ايمان ندارم... به نوعي اروپا بهبودم داده است.»
پيش از اين در امريكا سفري را آغاز كرده بود و مسحور چشم‌اندازها شده بود و از مردم وحشت‌زده. «اين سرزمين عالي است، اين مردم هستند ‍[كه ترسناكند]؛ غيبت محزون هر چيز ماندني و بامعنا. » از آن پس افسوني شوربخت گريبان هاليوود را كه براي ثروت مي‌جنگيد، مي‌گيرد. در نهايت، كمي شبيه به «هرتزاگ»، ظاهرا ميلر صلحي خوشايند مي‌يابد كه زماني از آن او مي‌شود كه تقلا و مقاومت را رها مي‌كند و در طبيعت بيگ‌سور مامن مي‌گيرد.
حالا پاريس راه دوري است و ميلر خانه‌اش را در غرب پيدا كرده است. «پس شايد در جواب سوالي كه تازگي‌ها از من پرسيده‌اي، چيزي كه در حال يادگيري آن هستم معناي «خانه» است، چيزي كه هرگز از آن اطلاعي نداشتم. »به نظر مي‌رسد زندگي امريكايي است كه به شكلي نامتعارف غني است و در عين حال به‌شدت نمايانگر اين زندگي است.
ميلر در اين نامه‌ها درباره تصورش از خود و آثارش مي‌نويسد. او از انگيزه‌هاي دروني و عطش‌هاي بي‌اميد خود كه به نوشته‌هايش «خشم و انحراف» مي‌دهند، نوشته است- «من كسي هستم، يك نيرو، يك احتياج هستم. » او به «آساني» اعتقاد دارد و به ندرت زماني براي مكث و انضباط پيدا مي‌كند. «به هر راهي [كه بشود] فكر مي‌كنم- به برون‌ريزي تازه.»
او گرايشي به نفْس‌گرايي در آثارش مي‌بيند و به بحث درباره استفاده‌اش از [راوي] شخص اول مي‌پردازد. «برملا كردن افكار و احساسات يك فرد به اندازه كافي دشوار هست... به زبان اول شخص مي‌نويسم تا به احتمال نزديك‌تر شوم. » بعدها اين جذبه به خود ارزشي عميق‌تر مي‌گيرد. «با توجهي مصمم به نفس يك فرد، اين فرد آنقدر با جهان سازگاري مي‌يابد كه ديگر مجبور نيست به مسووليتش در قبال ديگران فكر كند.»
در اين موضوع يك ويژگي امريكايي در باور به فوايد نارسيسيم وجود دارد، احساس بدون مانع راز دل با خود گفتن است. با اين حال در يكي از آخرين نامه‌هاي خود مي‌نويسد: «غافلگير مي‌شوي اگر بهت بگويم تنها نويسنده‌اي كه نگران رقابت با او هستم يا اگر امكانش باشد از او عبور كنم، رمبو است. اين جمله يادآور آن است كه ميلر هميشه خود را با نابغه جوان و عجيبي كه او هم «اختلال ذهن مقدس» را پيدا كرده است، يكي مي‌شناسد.
Guardian

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون