• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3670 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۰ آبان

رسانه‌ها پيام ترامپ را به دوردست‌ترين مناطق امريكا حمل كردند

رضا نصري كارشناس ارشد مسائل امريكا

بسياري معتقدند كه «سيستم سياسي» امريكا - با تمام امكاناتي كه در اختيار دارد - در مجموع پشتيبان هيلاري كلينتون بود و به همين خاطر هم با قاطعيت پيش‌بيني مي‌كردند كه نامزد حزب دموكرات پيروز انتخابات شود. اما اگر «رسانه» را بخشي از ساختار «سيستم» تصور كنيم، در‌مي‌يابيم كه از سال گذشته تاكنون پوششي كه عمده‌ترين رسانه‌ها به اظهارات و شعارها و برنامه‌هاي دونالد ترامپ اختصاص دادند، چندين برابر پوششي بود كه به ساير رقباي جمهوريخواه و نامزد حزب رقيب او اختصاص دادند. به واقع شايد بتوان گفت كه اين رسانه‌هاي «استپليشمنت» بودند كه خود - به صورت خزنده و نامحسوس - او را نامزد «ضد استيليشمنت» معرفي كردند و پيام او را با خود تا دوردست‌ترين مناطق امريكا حمل كردند. براي كساني كه مانند پروفسور هلموت نورپوث و تعداد معدود ديگري از تحليلگران اين فرآيند را مشاهده مي‌كردند و مولفه‌هايي غير از مولفه «نظرسنجي» را در پيش‌بيني‌هاي خود لحاظ كرده بودند، پيروزي دونالد ترامپ چندان هم شگفت‌آور نبود.
از طرف ديگر، حقيقت اين است كه پس از فروپاشي بلوك شرق، مباحث نظري، فكري و ايدئولوژيك - و حتي مباحث عميق‌تر اجتماعي و فرهنگي - تقريبا از صحنه‌ سياسي امريكا رخت بربسته‌ است و فضاي سياسي و افكار عمومي امريكا تدريجا با سطحي‌نگري، بي‌اطلاعي و پوچي بي‌سابقه‌اي همراه شده است. در همه حوزه‌ها - اعم از هنر، سينما و ادبيات - نيز اين سطحي‌نگري فراگير شده و تبعات آن قابل مشاهده است. اين فضاي اجتماعي  طبيعتا مجال رشد عوام‌گرايي و صعود سياستمداران «شعار محور» را فراهم كرده است. دونالد ترامپ نيز - كه سال‌ها در حوزه «سرگرمي» تجربه كار دارد، نبض سليقه‌ مردم را در دست دارد و نسبت به سياستمداران حرفه‌اي ديگر با تبحر بسيار بيشتري با افكار عمومي تعامل مي‌كند - طبعا از اين فضا نيز بهترين بهره‌برداري را كرد. او موفق شد با همان شيوه‌هاي سرگرم‌كننده تلويزيوني، مردمي را كه از بسياري مواهب اقتصادي و اجتماعي دوران اوباما (از جمله وضعيت نسبتا مناسب شغلي و نظام بهداشت همگاني او) بهره‌هاي فراوان برده بودند و در يك امنيت نسبي و بدون توسل به «جنگ»، هشت سال را سپري كرده بودند، متقاعد كند كه در يك وضعيت بحراني و غيرقابل تحمل به سر مي‌برند و از اين رو نيازمند يك تغيير بنيادين در ساختار سياسي خود هستند. نكته ديگر اينكه انتخاب اوباما به عنوان نخستين رييس‌جمهور سياهپوست و برخي سياست‌هاي او در درازمدت تبعات عميق و سنگين رواني و اجتماعي براي قشر بزرگي از مردم امريكا به همراه داشت و اين نيز در انتخاب نامزد «هويت‌گرايي» مانند ترامپ بي‌تاثير نبوده است. در هر حال، تنش فزاينده‌اي كه در سال‌هاي اخير با جامعه سياهپوستان شاهدش بوديم و شعارهايي از قبيل «سفيد» را به «كاخ سفيد» برگردانيم فقط محدود به دعواهاي خياباني نبود و در صحنه سياست نيز در نهايت نمايان شد. از طرف ديگر، جمهوريخواهان نيز در هشت سال گذشته موفق شدند رشد گروه‌هاي افراطي و خشني مانند داعش را به پاي سياست‌هاي «سازش‌گرايانه» اوباما بنويسند و افكار عمومي را به تدريج به اين نتيجه برسانند كه با يك خطر جدي از جانب مسلمانان مواجه هستند. مجموع اين شرايط، راه را براي آقاي ترامپ هموار كرد و او را نهايتا - در برابر كسي كه سكون و ادامه گذشته را تداعي مي‌كرد- به كاخ سفيد رساند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون