• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3686 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۱۵ آذر

پاسخ وزير بهداشت به «اعتماد» درباره رفتار پزشكان با بيماران ايدز

كم‌بيمار مبتلا به ايدز عمل نكرده‌ام

بنفشه سام‌گيس

 

مسوولان پيشگيري و كنترل و درمان ايدز از اتفاقات خوبي در حوزه مسووليت‌شان خبر مي‌دهند؛ از اينكه ارايه درمان ضد رتروويروسي به بيماران ايدز، طي يك سال گذشته 30 درصد رشد داشته و دولت هر سال 30 ميليارد تومان براي تامين داروي اين بيماران و كنترل شتاب فعاليت ويروس هزينه مي‌كند تا ايران همچنان جايگاه خود را در ارايه درمان رايگان به اين بيماران حفظ كند و با شناسايي 60 زن باردار آلوده به ويروس ايدز از مجموع 156 هزار مادر باردار در سال 94 و انجام سزارين و ارايه ساير خدمات پيشگيرانه براي اين زنان، 93 درصد موارد تولد، سالم و غيرآلوده بوده و ايران به مرحله پذيرش واقعيت ايدز فارغ از نگاه سياسي رسيده و در مسير اجراي برنامه 90-90-90 كنترل ايدز در كشور (شناسايي 90 درصد مبتلايان، ايجاد پوشش درماني براي 90 درصد مبتلايان، موفقيت‌آميز بودن بقاي درمان براي 90 درصد مبتلايان) قرار گرفته و با فعاليت مستمر كلينيك‌هاي مثلثي و مراكز مشاوره بيماري‌هاي رفتاري و خدمات كاهش آسيب اعتياد در زندان‌هاي كشور، شيوع ايدز بين زندانيان از 3/8 درصد در سال 1381 به 1/4  درصد در سال 1393 كاهش يافته و...
مهدي م. يك بيمار ايدز است. پدر يك دختر 3 ساله كه خودش و همسرش مدت‌هاست وارد فاز بيماري شده و تحت درمان دارويي قرار دارند. مهدي روزي را به ياد دارد كه با نامه‌اي از پزشك زنان و زايمان همسرش، 8 بيمارستان دولتي در تهران را زير پا گذاشت تا بتواند براي سزارين همسرش نوبت بگيرد. 8 بيمارستان كه مسوولانش به محض خواندن متن نامه گفتند: «ما اين بيمار (حتي حاضر نبودند اسم بيماري را بياورند) را پذيرش نمي‌كنيم.»  مهدي يك ماه قبل را هم به ياد دارد. وقتي پزشك اطفال بيمارستان، مسافرت رفت و ناچار شدند با همسرش، دخترشان را به يك مطب خصوصي ببرند. دختري كه سالم بود و آلوده نبود اما به دليل آلوده بودن مادر، پزشك حاضر به معاينه كودك نشد. مهدي رنگ درِ مطب تمام دندانپزشكاني كه حاضر به پذيرش او و همسرش نشدند را خيلي خوب به ياد دارد. مي‌شود از مهدي سراغ ايوب و مرتضي و پروانه و نسرين را هم گرفت. بيماراني كه فقط به دليل «ايدز» از محل كارشان اخراج شدند.  «ايوب كارگر ساندويچ‌فروشي بود. هر پنجشنبه مرخصي مي‌گرفت و مي‌آمد تهران دارو بگيرد. كارفرما علت مرخصي‌هاي هفتگي را پرسيد و ايوب هم داستان را گفت و اخراج شد. مرتضي هرجا رفت، بيمار بودنش را اطلاع داد و گفتند تو را لازم نداريم. بعد از يك سال بيكاري، آخرين كارگاهي كه رفت از بيماري‌اش چيزي نگفت. يكي از كارگرها فهميد و مرتضي را لو داد و مرتضي را اخراج كردند. پروانه در كارگاه بسته‌بندي پاي مرغ كار مي‌كرد. بعد از دو سال خواست با وجدان باشد. در موعد تمديد قرارداد، بيماري‌اش را اطلاع داد و بلافاصله اخراج شد. حتي حقوقش را هم ندادند. نسرين هم مربي مهدكودك بود. وقتي كاركنان مهد از بيماري نسرين با خبر شدند، اين زن مجبور شد از آن محل برود.»  خبرهاي مسوولان در زندگي مهدي و همسرش و ده‌ها بيمار مثل آنها هيچ تاثيري ندارد. بيماران ايدز به موفقيت‌هاي مسوولان كاري ندارند. جامعه، رفتارهاي جامعه، اين بيماران را به اقليت منزوي و مهجوري تبديل كرده كه سايه تحقير و تبعيض و طرد را با ثانيه‌هاي زندگي شان همراه مي‌بينند. آنها چيزي نخواستند و نمي‌خواهند جز آنكه در دل همين جامعه‌اي كه زخم بيماري بر دل آنها نشاند، مانند ساير شهروندان و همسايگان و بستگانشان، از حقوق شهروندي برخوردار باشند. ناچيزترين حق يك شهروند، احترام و پذيرش است. مسوولان كه تريبون‌هاي رسمي در اختيار دارند، فاصله شان با واقعيت محروميت‌هاي شبانه‌روزي اين بيماران بسيار است. مسوولاني كه باور نمي‌كنند 30 سال بعد از شناسايي نخستين مبتلاي ايدز در ايران، هنوز كارفرماياني هستند كه يك بيمار ايدز را به دليل يك بيماري غيرقابل انتقال از طريق معاشرت‌هاي روزانه اخراج مي‌كنند و هيچ يك از مفاد قوانين كار هم نمي‌تواند اين كارفرما را مجبور به بازگرداندن نيروي اخراجي كند و هنوز پزشكاني هستند كه به دليل ناآگاهي از واقعيت‌هاي ايدز، سوگندنامه خود را زير پا گذاشته و از پذيرش و معالجه بيمار ايدز خودداري مي‌كنند. وزير بهداشت هم باور نمي‌كرد و وقتي روز گذشته با پرسش‌هاي «اعتماد» مواجه شد ابراز اميدواري كرد كه اين پرسش‌ها از مبنا اشتباه باشد.
 بيشترين اعتراض بيماران اچ‌آي‌وي ايدز درباره رفتار پزشكان است و بسياري از بيماران به اين نتيجه رسيدند كه در مراجعه به مطب پزشكان، بيماري‌شان را عنوان نكنند چون در غير اين‌صورت پزشك از پذيرش اين بيمار به دليل آلودگي به ويروس اچ‌آي‌وي خودداري مي‌كند. آيا دستورالعملي براي برخورد با اين رفتار پزشكان در مقابل بيماران اچ‌آي‌وي ايدز وجود دارد؟
ترجيح مي‌دهم معاون بهداشت به اين سوال شما پاسخ بدهد چون من واقعا تا به حال با اين سوال مواجه نشدم كه همكاران من نسبت به اين بيماران كم توجهي داشته باشند. اگر اين اتفاق واقعيت داشته باشد كه جاي تاسف دارد ولي در عين حال من در اين باره هيچ اطلاعي ندارم. (معاون بهداشت در پاسخ به «اعتماد» گفت كه خودداري پزشك و پرستار و بيمارستان از پذيرش بيمار ايدز به دليل اين بيماري، تخلف و قابل پيگيري صنفي، قضايي و قانوني است.)
 شما جراح هستيد و با خون سروكار داريد. اگر بيمار ايدز پيش خودتان بيايد و بگويد من آلوده هستم، شما او را مي‌پذيريد؟
من، كم بيمار ايدزي  عمل نكرده‌ام.
 بيمار اچ‌آي‌وي ايدز.
بيمار اچ‌آي‌وي ايدز كم عمل نكردم. دوستانم مبتلا بودند و بيمار مبتلا هم دارم و عمل كردم. اصلا فرقي نمي‌كند با ساير بيماران. شايد حتي به بيمار ايدز توجه بيشتري كردم چون اين بيمار واقعا مستحق توجه بيشتر بوده، فردي كه بدون اينكه اطلاع داشته باشد يا تقصيري داشته باشد، فقط به دليل عدم آگاهي‌بخشي مبتلا شده. به نظر من، پزشك و جامعه پزشكي به اين گروه توجه بيشتري دارند تا اينكه بخواهند از آنها فاصله بگيرند.
 اين بيماران مواردي از پذيرش نشدن، به خصوص در دندانپزشكي‌ها را گزارش داده‌اند.
من نشنيدم ولي اگر پزشكان اين كار را كرده باشند، نشان مي‌دهد كه مطلع نيستند و آنها هم نمي‌دانند كه اچ‌آي‌وي و ايدز چيست و ناشي از اين است كه در اين باره مطالعه نكردند ولو اينكه پزشك يا پرستار يا ماما يا شاغل در گروه پزشكي هستند. اگر از اين بيماري اطلاع داشتند قطعا اضطراب و هراس نداشتند. من در عين حال حرف شما را تاييد نمي‌كنم و آرزو مي‌كنم اين خبر يا اين سوال از مبنا درست نباشد ولي اگر هم درست باشد، متاسفم چون نشان مي‌دهد كه پزشكان كم اطلاع هستند و لباسي كه پوشيدند حكم مي‌كند نه تنها به اين بيماران خدمت بدهند بلكه خدمت ويژه هم بدهند.
 اين بيماران مشكلي هم با قانون كار دارند. اگر در محل كارشان بيماري شان را اعلام كنند كارفرما آنها را اخراج مي‌كند و هيچ حمايت قانوني هم براي بازگشت اين بيماران وجود ندارد. شما مي‌توانيد در جلسات هيات دولت با وزير تعاون اين را مطرح كنيد يا از رييس‌جمهوري بخواهيد كه اين مشكل را حل كند؟
مگر قانوني داريم كه اجازه دهد اين بيماران را اخراج كنند؟
 خير ولي كارفرما در صورت اطلاع از اين بيماري، اخراج مي‌كند.
ما قانون حمايت از كاركنان و كارگران داريم كه چنين اجازه‌اي را از كارفرما مي‌گيرد.
 ولي بيماران اخراجي بازگشت به كار نداشتند.
اگر موردي هست به من اطلاع بدهيد. من در هيات دولت مطرح مي‌كنم.
 آيا ممكن است هيات دولت براي حمايت از اين بيماران تصميمي بگيرد و مصوبه‌اي داشته باشد؟
وقتي منعي براي اشتغال اين بيماران وجود ندارد و از آن طرف، قانون حمايت از كارگر و ادامه فعاليت اين بيماران وجود دارد، ديگر نياز به مصوبه جديدي نيست. اگر خطايي صورت گرفته و كارگري به دليل ابتلا به اين بيماري اخراج شده، طبق قانون كار بايد توسط قاضي و دستگاه قضايي احقاق حق شود و وزارت تعاون هم با ساز و كارهاي خود از اين بيمار حمايت كند. من مي‌توانم اين مساله را به همكارم آقاي دكتر ربيعي؛ وزير تعاون  منتقل كنم و اگر ايشان تشخيص داد كه در اين باره نياز به مصوبه جديدي هست، پيشنهادي به كميسيون اجتماعي دولت برود و در هيات وزيران تصويب شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون