داستان دو رييس دانشگاه در شيراز
رييس همسو با دولت رفت
رييس ناهمسو همچنان ميماند
سيد سبحان تقوي
اسفندماه سال ٩٣ علي مطهري به دعوت انجمن فرهنگ و سياست، به قصد سخنراني به شيراز آمد و راهي دانشگاه شده بود كه مورد حمله جماعتي «ماموريت يافته» قرار گرفت. حواشي حادثه تلخ اسفند شيراز و التهابات پس از آنكه فرونشست با پيگيري مطهري و برگزاري چندين جلسه دادگاه در شيراز، عاملان حمله شناسايي و محكوم شدند. در اين ميان اما رييس دانشگاه شيراز، قائم مقام وي و دبير انجمن دعوتكننده از مطهري به دانشگاه نيز مقصر شناخته شدند.
با وجود آنكه مطهري و وكيلش بارها اعلام كردند شكايتي از مسوولان دانشگاه ندارند، اما حكم انفصال از خدمات دولتي (كه براي رييس دانشگاه با تعليق همراه بود) براي رييس و قائم مقام دانشگاه و جريمه نقدي براي دبير انجمن در دادگاه تجديد نظر نيز قطعي شد. پيشتر اعلام شده بود رييس دانشگاه شيراز اول دي ماه از سمت خود كنارهگيري خواهد كرد، اما از آنجا كه حكم دادگاه تجديدنظر زودتر از آنچه انتظار ميرفت به دانشگاه ابلاغ شد، مجيد ارشاد لنگرودي كه گويي نميخواسته حكم را خودش جهت اجرا در دانشگاه امضا و ابلاغ كند، روز دوشنبه رسما بازنشستگي پيش از موعد خويش را اعلام كرد و از رياست دانشگاه شيراز كناره گرفت.
ارشاد در قالب پيامي از طريق اتوماسيون، اعضاي هيات علمي دانشگاه را در جريان اين كنارهگيري گذاشت. شايد بتوان كنارهگيري زودهنگام ارشاد را گلايه از اجراي حكمي دانست كه براي دانشگاهيان همچنان پذيرفتنش ساده نيست.
پايداري رييس دانشگاه علوم پزشكي شيراز حتي در سال انتخابات
مجيد ارشاد از سال ٩٢ كه به پيشنهاد فرجي دانا، وزير علوم وقت، به شوراي عالي انقلاب فرهنگي معرفي شد و از آن شورا راي اعتماد گرفت و رسما رييس دانشگاه شيراز شد، در همراهي با سياستهاي دولت روحاني و نشاندن «تدبير» به جاي بيخردي و كاشتن «اميد» به جاي نوميدي در دلهاي دانشجويان و استادان دانشگاه كارنامه خوبي بر جا نهاد؛ هرچند نهايتا مورد كم لطفي قرار گرفت واي بسا رنجيده خاطر از رياست دانشگاه كناره گرفت.
دوران مديريت ارشاد در دانشگاه شيراز با وجود بسياري كارشكنيها، مچگيريها و سنگاندازيها در خارج و داخل دانشگاه از سوي مخالفان دولت، دورهاي نسبتا آرام و كم حاشيه بود و روي هم رفته «خوش درخشيد ولي دولت مستعجل بود. »
داستان متفاوت علوم پزشكي شيراز
در دانشگاه علوم پزشكي شيراز اما داستان، داستان ديگري است. محمد هادي ايمانيه در سال نخست دولت اول محمود احمدينژاد با حمايت كامران باقري لنكراني، وزير بهداشت دولت مهرورزي و عضو شاخص اين روزهاي جبهه پايداري، فرمان هدايت يكي از مهمترين دانشگاههاي علوم پزشكي كشور را به دست گرفت.
دولت كه نو شد و روحاني بر سر كار آمد، خواست همراهان دولت در شيراز و فارس آن بود كه فردي همسو با دولت و معتقد به وعدههاي رييسجمهور به جاي ايمانيه بر سر كار بيايد، اما رييس سابق ماند و در همچنان بر همان پاشنه چرخيد. دولت عوض شده بود اما هنوز فضاي امنيتي دوران احمدينژاد در علوم پزشكي شيراز باقي ماند و دانشجويان حامي دولت، حتي بيشتر از آن سالها در مضيقه افتادند؛ تا آنجا كه بهرام پارسايي، نماينده اول شيراز در مجلس، دانشگاه علوم پزشكي شيراز را امنيتيترين دانشگاه كشور خواند؛ و فرجالله رجبي، نماينده دوم شيراز در مجلس، وقتي در جمع تشكلهاي دانشجويي دانشگاههاي شيراز با اصرار زياد دانشجويان براي پيگيري وضعيت علوم پزشكي و رفتن ايمانيه روبهرو شد، از پيگيري نمايندگان و فشار به وزير بهداشت و نقدناپذيري وزير و بيتوجهي وي به خواست نمايندگان و حاميان دولت در شيراز گفت!
كمتر از پنج ماه به انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي شهر باقي مانده؛ رييس دانشگاهي كه در مسير سياستهاي دولت تدبير و اميد قدم برميدارد، به حكم دادگاه گرفتار شده و كناره ميگيرد و در همان شهر، رييس دانشگاهي كه خود و همراهانش كمر به زمينگيري دولت و فشار بر حاميان دولت بستهاند، بيترس از پاسخگويي يكّه ميراند.
چنين وضعيتي بيترديد موجب دلسردي حاميان دولت و نااميدي بدنه اجتماعي حامي روحاني خواهد شد؛ آنهم در استاني چون فارس و شهري مثل شيراز كه مردمانش دل با روحاني و دولتش داشته و دارند.