سال 2020 درآمدهاي نفتي به 63 ميليارد دلار ميرسد
براساس محاسبات انجام شده درآمدهاي حاصل از صادرات نفت از حدود 44 ميليارد دلار در سال 2014 به 63 ميليارد دلار در سال 2020 افزايش مييابد. برآوردها نشان ميدهد كه در سال 2020 درآمد مذكور بين 92 تا 36 ميليارد دلار در نوسان باشد. طبق پيشبينيها درآمدهاي حاصل از صادرات گاز از 8/2 ميليارد دلار در سال 2014 به 4/9ميليارد دلار در سال 2020 افزايش مييابد. همچنين برآورد ميشود كه درآمدهاي حاصل از صادرات گاز نيز بين 3/6 و 9/12 ميليارد دلار در نوسان باشد. مركز پژوهشهاي مجلس پيشبيني كرد بين سالهاي 2016 تا 2020 افزايش بالقوهاي در توليد نفت (نفت و ميعانات گازي)، شامل افزايش 300 هزار بشكه در روز در سال 2016 و 600 هزار بشكه در روز در سال 2017 به وجود آيد. بنابراين انتظار ميرود در سال 2017 ايران توليد نفت 2/4 ميليون بشكه در روز خود را در زمان قبل از تحريمها، يعني زماني كه ظرفيت توليد نفت شامل 5/3 ميليون بشكه نفت خام و 7/0 ميليون بشكه ميعانات گازي بود، دوباره به دست آورد. اگرچه ممكن است ظرفيت توليد 2/4ميليون بشكه در روز تا پايان سال 2017 محقق شود، اما چهار تحول مهم وجود دارد كه ميتواند ظرفيت توليد در طول سالهاي 2018 تا 2020 را تحت تاثير قرار دهد. 1- شركت ملي نفت ايران در نظر دارد كه ميادين جديدي را در منطقه غرب كارون توسعه دهد. اين ميادين شامل برخي ميادين بزرگ مانند آزادگان، ياران، يادآوران و دارخوين و نيز بعضي از ميادين كوچكتر مانند جفير، بند كرخه و سوسنگرد است. ميادين غرب كارون تنها 100 هزار بشكه در روز نفت توليد ميكنند. شركت ملي نفت ايران انتظار دارد كه توليد نفت را از اين ميادين تا نزديك به يك ميليون بشكه در روز افزايش دهد. پيشبيني شده است كه با توجه به توانايي شركت ملي نفت در تامين سرمايهگذاري مورد نياز، ظرفيت توليد اين ميادين در سال 2020 به 400 الي 800 هزار بشكه در روز برسد. 2- برنامهاي براي سرمايهگذاري اولويتدار بهمنظور افزايش ظرفيت توليد نفت در ميادين بالغ نفتي نظير اهواز، گچساران و مارون و نيز براي عملياتي كردن بعضي از ميادين نفتي كه پيشتر مسدود شده، اجرا خواهد شد. انتظار ميرود كه توليد ميدان اهواز تا حدودي به مقدار اوليه خود برسد در حالي كه توليد ساير ميادين بهتدريج افزايش مييابد. ممكن است ميزان افزايش در توليد كل نفت در سال 2020 بين 200 تا 400 هزار بشكه در روز باشد. 3- با وجود سرمايهگذاري فوق، ممكن است هر سال يك كاهش طبيعي (روزانه به ميزان هزار بشكه) در توليد بعضي از ميادين بسيار قديمي، رخ دهد. 4- با توجه به بهرهبرداري كامل از فازهاي جديد پارس جنوبي انتظار ميرود كه توليد ميعانات گازي افزايش قابل توجهي داشته باشد و تا سال 2020 به 300 الي 500 هزار بشكه در روز برسد. براي ارزيابي چشمانداز افزايش درآمدهاي حاصل از صادرات نفت، در اين بخش براي توسعه و گسترش نفت (نفت خام و ميعانات گازي) و فرآوردههاي نفتي براساس تحليلهاي مذكور محدودهاي تعيين شده است. در اين طرحها سه سناريو (محتملترين حالت، بدبينانه و خوشبينانه) به همراه فروض اصلي كليدي كه درخصوص حجم صادرات و قيمتهاي بينالمللي نفت است، براي هريك از سناريوها در نظر گرفته شده است. فروض اصلي اين سناريوها به اين شرح است: 1- در سناريوي حالت پايه (محتملترين سناريو) فرض ميشود كه ظرفيت توليد نفت از حدود چهار ميليون بشكه در روز در سال 2015 به 5/4ميليون بشكه در روز در سال 2020 افزايش يابد. تقريبا نيمي از افزايش ظرفيت بهدليل بازده اضافي ناشي از توليد ميعانات گازي پارس جنوبي و ساير ميادين گازي است. در اين سناريو فرض ميشود كه قيمت بينالمللي نفت خام (براساس شاخص برنت) در سالهاي 2015 و 2016 در محدوده 50 تا 60 دلار بهازاي هر بشكه (بهطور ميانگين 55 دلار براي هر بشكه) نوسان خواهد كرد. قيمت نفت بعد از سال 2016 بهتدريج افزايش مييابد و تا سال 2020 به بشكهاي 70 دلار ميرسد. 2- در سناريوي خوشبينانه (حد بالا) فرض شده است كه ايران تا سال 2020 به اهداف توسعهاي خود براي توليد نفت خام (3/4ميليون بشكه در روز) و ميعانات گازي (930هزار بشكه در روز) دست يابد. در اين سناريو روند خوشبينانهاي براي قيمت نفت فرض شده است كه بر اين اساس در سال 2017 به 70 دلار و تا سال 2020 به 80 دلار بهازاي هر بشكه خواهد رسيد. 3- در سناريوي بدبينانه (حد پايين) چند نو ريسك فرض شده است. الف: ظرفيت توليد نفت تا سال 2017 به سه ميليون بشكه در روز خواهد رسيد، اما ممكن است تا سال 2020 در همان سطح باقي بماند، كه به اين نكته اشاره دارد كه سرمايهگذاريهاي انجام شده ممكن است فقط براي جبران كاهش توليد ميادين نفتي قديمي كافي باشند. ب: توليد ميعانات گازي همچنان حدود 700 هزار بشكه در روز باشد ج: قيمت بينالمللي نفت در سالهاي 2015 تا 2020 در محدوده بشكهاي 50 الي 55 دلار باقي خواهد ماند. درخصوص برآوردهاي بهعمل آمده و بهمنظور تعيين ميزان تحققپذيري درآمدهاي حاصل از صادرات نفت و گاز مركز پژوهشهاي مجلس پيشنهادهايي مطرح كرده است: 1- مدل جديد قرارداد بخش بالادستي موسوم به قرارداد نفتي ايران (IPC) - كه اخيرا توسط هيات دولت به تصويب رسيد - ممكن است برخي از مشكلات قراردادهاي قبلي را رفع كند و حتي شايد انگيزه قويتري براي بازگشت شركتهاي بينالمللي نفتي IOC به بخش نفت و گاز ايران را فراهم سازد. نكته مهم اين است كه مديريت قراردادهاي نفتي منعطفتر، مستلزم ايجاد بدنهاي قوي و با مهارت است. 2- چشمانداز بلندمدت بخش هيدروكربن ايران عمدتا بهجاي توليد نفت به گاز وابسته است. بر اين اساس، چارچوب راهبردي جديد دولت با تغيير رويكرد از نفت به گاز و افزايش ارزشافزوده بخش پاييندستي و فعاليتهاي پتروشيمي هدفگذاري شده است. با اين حال، مصرف داخلي گاز بسيار زياد است (سومين مصرفكننده گاز دنيا) كه ناشي از انواع ناكارآمديها است. با يك استنباط درست درباره كارايي حاصل از انتقال، توزيع و مصرف گاز طبيعي ميتوان به سياستهايي دست يافت كه با ايجاد سود قابل توجه داخلي به صادرات و درآمد گازي بهتر منجر شود.