• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3714 -
  • ۱۳۹۵ يکشنبه ۱۹ دي

اولياي دم: در صورت واگذاري خانه، گذشت مي‌كنيم

قتل همسر با «سوءظن خيالي»

اعتماد| سوءظن خيالي مرد نانوا به همسرش باعث شد تا او را پيش چشم دو كودك خردسالش به قتل برساند. اولياي دم پرونده، چهار فرزند متهم هستند كه پيش از اين خواستار قصاص پدرشان شده بودند اما اكنون گفته‌اند كه اگر متهم خانه‌اش را به نام آنها بزند، از قصاصش گذشت مي‌كنند.
8 خرداد پارسال، پسري جوان در تماس با كلانتري ملارد از درگيري شديد پدر و مادرش خبر داد. او گفت: «امروز پدرم، بي‌دليل مرا از خانه بيرون انداخت طوري كه مجبور شدم در پشت بام بخوابم. دقايقي پيش صداي داد و فرياد او و مادرم و جيغ‌هاي خواهر و برادر خردسالم را از داخل خانه شنيدم اما هرچه در را كوبيدم كسي آن را باز نكرد براي همين مجبور شدم به پليس زنگ بزنم.»
با اين اظهارات، ماموران به محل اعزام و با ورود به خانه متوجه شدند كه پدر خانواده، همسرش را پيش چشم دو كودك خردسالش با ضربه‌هاي چاقو كشته است. او پس از انتقال به كلانتري، انگيزه خود از قتل را «سوظن به همسرش» اعلام كرد تا پرونده‌اش براي رسيدگي در اختيار شعبه دهم دادگاه كيفري استان تهران به رياست قاضي محمدباقر قربانزاده قرار گيرد. صبح ديروز، جلسه دادگاه در حالي برگزار شد كه اولياي دم به شكل غيابي خواستار قصاص شدند و در جلسه حضور نيافتند. آنها دو پسر بزرگسال و دو كودك (دختر و پسر) خردسال مقتوله هستند كه رييس قوه قضاييه به عنوان ولي آنها نيز تقاضاي قصاص كرده است.
متهم 49 ساله پس از شنيدن اين درخواست، درباره روز حادثه گفت: «مدتي قبل از قتل، يكي از پسرهايم سر پول مواد با همسرم درگير شده بود. او با داد و فرياد مدعي بود كه مادرش (مقتوله) مشكلات غيراخلاقي دارد. با شنيدن اين حرف، به همسرم سوءظن پيدا كردم و حتي چند بار سر اين موضوع با هم درگير شديم كه او سرانجام قبول كرد كه با مردان غريبه ارتباط دارد. چند بار به خواهرها و برادرهايش ماجرا را گفتم اما آنها توجهي نكردند تا اينكه روز حادثه، وقتي از نانوايي به خانه برگشتم و شام خوردم، از همسرم خواستم كه به من نزديك شود اما او گفت تو شوهر من نيستي. عصباني شدم. او را به زور به اتاق خواب بردم و چند بار سرش را به ديوار كوبيدم. سپس او را به حمام كشاندم و با چاقويي كه از قبل آماده كرده بودم، چند ضربه به بدنش زدم كه باعث فوتش شد. آن زمان دختر و پسر خردسالم در خانه بودند و صحنه قتل مادرشان را ديدند و جيغ كشيدند كه براي ساكت كردن‌شان، آنها را در اتاق خواب انداختم و در را روي‌شان قفل كردم. چند دقيقه بعد هم مامورها آمدند و دستگيرم كردند.»
ادعاي متهم درباره مشكلات اخلاقي مقتوله در حالي است كه تحقيقات پليس از همسايه‌ها نشان مي‌دهد كه او زني سر به زير بوده و آزارش به كسي نمي‌رسيد. همچنين متهم مدتي پس از دستگيري از داخل زندان شماره مردي را در اختيار دادگاه قرار داد و مدعي شد كه همسرش با او ارتباط داشته اما بررسي پرينت تماس‌ها نشان داد هيچ ارتباطي ميان صاحب شماره و مقتوله وجود نداشته است. پس از پايان دفاعيات او، وكيلش با بيان اينكه اولياي دم حاضر شده‌اند در صورت واگذاري سند خانه به نام‌شان، از قصاص گذشت كنند، درخواست مهلت كرد. قضات نيز پس از مشورت، جلسه دادگاه را تجديد و به روزهاي آينده موكول كردند.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون