مريم وحيديان
بارها و بارها از زبان اصلاحطلبان شنيده شده است كه سال 92 آغاز سياستورزي اصلاحطلبانه در هيئت ديگري بود كه با قرار گرفتن حسن روحاني در راس قوه مجريه بروز پيدا كرد. با رحلت آيتالله هاشمي اين سوال در ذهن ميآيد كه دولت روحاني به چه سرنوشتي دچار خواهد شد؟مرتضي حاجي، وزير دولت اصلاحات معتقد است كه در انتخابات رياستجمهوري دوازدهم بيش از آنكه حمايت شخصيتها بر راي آوري روحاني تاثير داشته باشد، عملكرد او نقشي اساسي را ايفا ميكند.
آيا اصلاحطلبان با رحلت آيتالله هاشمي و ممنوعالفعاليت بودن رييس دولت اصلاحات دچار گرفتاري سياسي خواهند شد؟
حضور مرحوم آيتالله هاشمي به عنوان استوانههاي انقلاب اسلامي، نيروي موثر در تغيير فضاي سياسي و پشتيبان فعاليتهاي قانوني در كشور كاملا موثر بود. ايشان به رحمت خدا رفتند و از اين جهت خلايي احساس ميشود. ليكن نگراني جدي از ادامه سياستورزي اصلاحطلبان وجود ندارد چرا كه بناي اصلاحطلبان فعاليت در چارچوب قانون و مقررات است. از اين جهت قانون احزاب تكليف را مشخص كرده است. ممكن است رحلت آيتالله هاشمي در كوتاهمدت اثر رواني بر فعاليتهاي اصلاحطلبان داشته باشد اما بعيد است كه اين تاثير طولاني مدت باشد و جاي نگراني از اين جهت وجود ندارد.
نقش حمايتي آيتالله هاشمي از اصلاحطلبان و اعتدالگرايي تا چه اندازه مهم و حايز اهميت بود؟
آيتالله هاشمي با شناختي كه به طور خاص از آقاي روحاني داشت، او را حمايت ميكرد. اين جمله به اين معنا نيست كه اگر نقشي حمايتي آقاي هاشمي از دولت نبود، كار دولت زمين ميماند و نميتوانست اهداف خود را پيش ببرد. البته ايشان كمك و دلگرمي خوبي براي دولت يازدهم بود و عاملي بود براي اينكه بتواند نظرات و اقدامات دولت را بهتر در سطح جامعه تبيين كند؛ ارتباط نزديكتري بين مردم و دولت ايجاد كند و حمايتهاي عموميتري را نسبت به دولت فراهم كند اما اين مساله انحصاري نيست. اينطور نيست كه با فقدان ايشان خلل جدي در طي طريق دولت ايجاد شود. قضاوت مردم نسبت به آقاي روحاني و دولت تدبير و اميد ارزيابي عملكردش خواهد بود. انتظارات مردم از دولت در اين قضاوت نقشي اساسي خواهد داشت. شرايط راي آوري آقاي روحاني در سال 96 خيلي متكي به نظرات شخصيتهاي برجسته كشور نخواهد بود.
آيا فقدان آيتالله هاشمي ميتواند اثر مثبتي بر مشاركت بيشتر مردم در انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي سال آتي داشته باشد؟
در اين باره قضاوتي نميتوانم بكنم. در اينكه حضور آيتالله هاشمي موجب افزايش مشاركت مردمي بود، شكي نيست اما در مورد تاثير عدم حضورشان در مشاركت مردمي انتخابات آتي نميتوان قضاوت كرد. البته مراسم تشييع و ترحيم ايشان مخالفان و موافقان را به هم نزديكتر كرد اما در مورد اينكه در مقطع انتخابات نيز اين موج ايجاد شده به همين شكل در حمايت از دولت به صحنه بيايد، قضاوتي ندارم.
آيا ممكن است كه خللي به سياستورزي اصلاحطلبان به دليل نبود يكي از مهمترين حاميانشان ايجاد شود؟
دليلي وجود ندارد كه اصلاحطلبان يا معتدلين نگرانياي از باب فعاليت و سياستورزي پس از فوت آيتالله هاشمي پيدا كنند و تصور كنند كه وضعيتشان در عرصه قدرت دچار اختلال ميشود. اين مساله وابسته به اشخاص نيست بلكه اين احزاب، تشكلها و فعالان سياسي هستند كه مادامي كه راهشان و فعاليتشان روشن است، ميتوانند به مسير خود ادامه دهند.
آيا توان تاثيرگذاري اصلاحطلبان در عرصه قدرت با رحلت آيتالله هاشمي كم خواهد شد؟
با رحلت آيتالله هاشمي يكي از استوانههاي جدي نظام از دست رفته است. ولي اينطور هم نبوده است كه آقاي هاشمي گوش به اين داشته باشد كه اصلاحطلبان چه ميگويند و نظر اصلاحطلبان را در قدرت اعمال كند. اركان قدرت هر يك وظيفهاي دارند. درست است كه وجود آيتالله هاشمي بدون ترديد براي اصلاحطلبان مفيد و موثر بود اما همه مولفهها وابسته به حضور ايشان نبود كه در فقدانشان ضربه سنگيني وارد شود.
ادامه رياستجمهوري آقاي روحاني را براي تداوم راه اعتدال يا اهدافي كه اصلاحطلبان از سال 92 دنبال كردند، چقدر ضروري ميدانيد؟
آقاي روحاني برنامهها و شعارهايي داشت كه مقبوليت خوبي در بين مردم پيدا كرده بود. تحقق برنامهها عموما زمانبر هستند. برجام يكي از مهمترين دستاوردهاي دولت آقاي روحاني است. تا بخواهد گفتوگوها به نتيجه برسد و دستاوردهاي توافق به بار بنشيند، زمان لازم است. شايد بايد زمان بيشتري به آقاي روحاني داده شود تا او بتواند با موانع و مشكلاتي كه وجود دارد، برنامهها را محقق كند. به نظر من يك دوره چهار ساله براي تحقق برنامههاي رييسجمهور كفايت نميكند. با توجه به اينكه آقاي روحاني همچنان به برنامههايي كه اعلام كرده وفادار است؛ در مسير اجراي آن برنامهها قدم برميدارد و از هيچ كدام عدول نكرده است، خوب است كه فرصت ديگري به آقاي روحاني براي به ثمر نشاندن برنامههايش داده شود. البته اين مساله مستلزم اين است كه دولت در چهار ساله دوم با سرعت بيشتري حركت كند. امروز خيلي از موانع پيش پاي دولت شناخته شده است؛ موانعي كه در گذشته چندان شناخته شده نبود و دولت راهكارهايي براي عبور از اين موانع دارد. انتظار اين است كه دولت آقاي روحاني با سرعت بيشتري به سمت تحقق اين برنامهها حركت كند.
بعد از سال 92 و به خصوص در سال 94 اصلاحطلبان بسيار تلاش كردند كه به نيروهاي معتدل جريان اصولگرايي نزديك شوند. رخدادي چون فوت آيتالله هاشمي چه تاثيري بر اين روند دارد؟
فضاي رواني ايجاد شده در اين ايام پس از فوت آيتالله هاشمي نزديكي بيشتر بين نيروهاي اصلاحطلب و اصولگرا را نشان ميدهد. دو جناح بايد با خوشبيني بيشتري با هم گفتوگو كنند. مسائل مشترك را به بحث بگذارند و هدف اصلي نظام كه سربلندي، توسعه و حل مشكلات معيشتي مردم است، در افق ديدشان باشد. در مورد راهكارهاي رسيدن به اين اهداف نيز ميتوان بحث و گفتوگو كرد. تفاوت در روش را ميتوان با گفتوگو به هم نزديكتر كرد. فضاي رواني كه پس از فوت آيتالله هاشمي ايجاد شده است، به نزديكتر شدن دو جناح كمك ميكند. مصلحت كشور و هر دو جريان سياسي اين است كه با تعامل بيشتري با هم كار كنند.
چه چهرههايي هستند كه بتوانند در نبود آيتالله هاشمي براي نزديكتر شدن دو جريان سياسي كشور نقش داشته باشند؟
در هر دو جريان سياسي شخصيتهايي كه معتدل و مقبول هستند كه بتوانند باعث همگرايي دو جريان سياسي شوند. اميد است كه اين شخصيتها نيز اين رسالت را متقبل شوند.