كشمكش بين ترامپ و اروپا به كجا ميرسد؟
مرتضي خوانساري
ديپلمات سابق ايران در آلمان
امريكا و اروپا 70 سال در هم پيماني دست در دست هم از ارزشهاي مشترك خويش درقالب آزادي بيان و عقيده، حقوق بشر، موازين دموكراسي و جهانيسازي دفاع كردند و در عرصه سياستهاي امنيتي استراتژيك و همچنين در مقابله با هرگونه تهديد جدي متحد يكديگر بودند. منشأ تنش جدي امروز امريكا و اروپا را بايد در بين مقامات سياسي و رسانههاي معتبر اروپا جستوجو كرد كه نه تنها شانسي براي پيروزي ترامپ در نظر نگرفته بودند، بلكه موضعي جانبدارانه نسبت به كانديداي رقيب ترامپ اتخاذ كردند. از اينرو انتخاب ترامپ براي اروپا كه دموكراتهاي امريكا را پيروز حتمي انتخابات ميدانست و از ترامپ به عنوان مروج خشونت و نفرت ياد ميكرد، «بدترين گزينه» شد. ترامپ كه با پيروزي خود نتوانست توجه مقامات و افكار عمومي جهانيان را به خود جلب كند، راهبرد سياسي وارونه را در دستور كار خود قرارداد و با بهم ريختن توافقات بينالمللي و مخالفت با روند جهانيسازي و چندجانبهگرايي همه مشكلات كشورهاي جهان را روكرد و در نخستين گام نسبت به توافق برجام، موافقنامه ترانس پاسيفيك و «ارزشهاي مشترك» امريكا و اروپا واكنش نشان داد و در گامهاي بعد، موضوعات مربوط به ديوار مكزيك، انتقال سفارت امريكا به قدس و ممنوعيت ورود اتباع هفت كشور به امريكا را مطرح ساخت. ترامپ در ادامه روند اقدامات و تصميمات خود، با وجود اينكه هنوز دورنماي يك سياست خارجي واقعي و شكل گرفتهاي را نشان نداده، اما با فرمانهاي متعدد داخلي و خارجي و اتخاذ سياست ايجاد هراس و اميد، كه همان راهبرد سابق ريگان، «سياست چماق و هويج» است، مصمم است در گام اول روند جهانيسازي را كه نهايتا به سمت نظام چندقطبي پيش ميرفت و در خلاف جهت منافع و هژمون امريكا در حال تكوين است، متوقف كند و در مرحله بعد با اجراي «سياست اميد» براي كشورهاي بزرگ جهان به تدريج مهره چيني براي بازي واقعي و ايجاد ساختار در عرصه سياست خارجي را براي تحقق اهداف مركانتليستي و سياستهاي يكجانبه مبتني بر روابط خاص و همراه با سود تضمين شده را خارج از توافقات جهاني و بينالمللي به پيش ببرد. بر اين اساس براي ترامپ كه وزير خارجهاي با سابقه نفتي را انتخاب كرده، مطمئنا اروپا اولويت نخست نيست و خاورميانه با ذخاير نفت و گاز خود، با هدف كنترل كشورهاي بزرگ مصرفكننده نفت، به مركز ثقل سياستهاي امريكا مبدل خواهد شد.
وضعيت روابط امريكا با قاره اروپا
خروج انگليس از اتحاديه اروپا، بركناري رنتسي نخست وزير ايتاليا در همه پرسي، دعوت مجارستان از پوتين، اظهارات خانم لوپن كانديداي رياستجمهوري فرانسه در خصوص خروج از اتحاديه اروپا و ناتو و همچنين بحران مهاجرين، اروپا را در وضعيت دشواري قرار داده و ترامپ و دستيارانش نيز با رويكردهاي متفاوت نسبت به روسيه و تحولات اروپا بر دشواريهاي اين قاره افزودهاند. آقاي مالاك مشاور ترامپ در امور اتحاديه اروپا گفته است كه رييسجمهور جديد امريكا طرفدار اتحاديه اروپا نيست چون اين نهاد را «فرامليتي و غيرانتخابي» ميداند. نامبرده از منتقدان سرسخت يورو است و بارها تاكيد كرده كه اين واحد پولي بايد از بين برود. مقامات اتحاديه اروپا هم در اظهارات خود تاكيد دارند كه دولت ترامپ مواضع «نگرانكنندهاي» دارد كه آينده اروپا را «شديدا غيرقابل پيشبيني ميكند.» با وجود اينكه رويكرد كارزار انتخاباتي ترامپ نسبت به ناتو تغيير كرد و بعد از ديدار با نخستوزير انگليس حاضر شد كه در نشست آتي ناتو شركت كند، اما در خصوص ادامه همكاري با اتحاديه اروپا با توجه به شرايط موجود، رويكردش تغيير نكرده و همچنان بر سياست حمايت از كشورهاي خواستار خروج از اتحاديه اروپا، حداقل تا قبل از مشخص شدن نتيجه انتخابات در آلمان و فرانسه پا فشاري خواهد كرد. ترامپ اتحاديه اروپا و به ويژه آلمان را با ظرفيتهايي كه در بخشهاي سياسي، اقتصادي و فناوري ايجاد كرده، رقيبي جهاني تلقي ميكند و براي برتري و حفظ هژمون امريكا در كمين فروپاشي اتحاديه اروپا و مهار ژرمنها نشسته است. پوتين نيز براي رهايي ازكمند سياستهاي مشترك و تحريمهاي اتحاديه اروپا، سالها است كه با سرمايهگذاريهاي كلان بر روي احزاب چپ اروپا، به اميد بازگشت اروپا به مرزهاي ملي خود، منتظر نتيجه انتخابات در فرانسه، آلمان و هلند است.
در انتظار انتخابات آلمان و فرانسه
در حال حاضر امريكا، روسيه، كشورهاي عضو اتحاديه اروپا، همه در انتظار نتيجه انتخابات در آلمان و فرانسه هستند، زيرا نتيجه اين انتخابات با توجه به اينكه چه سهمي از قدرت در دست نيروهاي چپ يا محافظهكار قرار خواهد گرفت، تعيينكننده سرنوشت اتحاديه اروپا، ناتو، روابط ترانس آتلانتيك و تنظيم روابط اروپا با امريكا و روسيه خواهد بود. بنابراين وجه مشترك قدرت احزاب در انتخابات آتي اروپا كه شاكله ساختار قدرت در اروپا را رقم خواهد زد، در آينده مشخصكننده ماهيت و سطح روابط اروپا با امريكا و روسيه خواهد شد. در صورت پيروزي جناحهاي چپ در انتخابات آتي اروپا، موج جديد مخالفتها با اتحاديه اروپا و يورو و همصدايي با ترامپ در اسلامستيزي و خارجي ستيزي به اوج خود خواهد رسيد و متعاقب آن ديوار كشيهاي مبتني بر منافع ملي منجر به ايجاد دولتهاي ملي خواهد شد. اروپاي چپ يعني اروپايي به بنبست رسيده و با اقتصادهايي شكننده و در حال ركود كه از دشمني و ادامه تحريم عليه روسيه دست خواهد كشيد و در آن طرف نيز تنها يك قبله به نام امريكا براي نجات اقتصادي و امنيتي آنها وجود خواهد داشت. نتيجه انتخابات در آلمان مشخص است. هر يك از دو حزب قدرتمند اين كشور، سوسيال دموكرات يا دموكرات مسيحي حزب خانم مركل، كه پيروز انتخابات شوند يا با يكديگر ائتلاف كنند، موافق بقاي اتحاديه اروپا و ناتو هستند. اما نتيجه انتخابات در فرانسه سرنوشت اتحاديه اروپا و روابط اروپا با امريكا را رقم خواهد زد. اگر آقاي ماكرون پيروز شود اتحاديه اروپا و روابط فرانسه با آلمان تقويت خواهد شد و باد بادبان ترامپ را در مخالفت با اتحاديه اروپا منحرف خواهد كرد. اما در صورت پيروزي خانم لوپن كه شعار خروج از اتحاديه اروپا و ناتو را ميدهد، اتحاديه اروپا بعد از خروج انگليس به پايان عمر خود خواهد رسيد و ترامپ را يك گام به آرزوهاي خود نزديك ميكند. البته آلمان به عنوان پيشران اتحاديه اروپا و قدرت ژئو اكونوميك به همراه برخي كشورهاي موافق بقاي اتحاديه اروپا، براي بدترين شرايط و وحشتناكرين سناريو خود را آماده كرده است. بدترين سناريو براي آلمان، فرانسه و اتحاديه اروپا اين است كه مخالفان اتحاديه اروپا در فرانسه و هلند پيروز انتخابات شوند و اروپا را دو دستي در مقابل يا در تقابل با امريكا و روسيه قرار دهند، در چنين وضعيتي اروپا به شرايط سياسي و امنيتي بعد از جنگ جهاني دوم رجعت خواهد كرد.
تهديدهاي جدي اروپا عليه امريكا
در حال حاضر اروپا و امريكا در دو طرف مواضع خود را حفظ كردهاند و براي نخستين بار بعد از جنگ جهاني دوم آلمان و برخي كشورهاي اتحاديه اروپا در قبال امريكا موضعگيري تلافيجويانه اتخاذ كردهاند و هشدارهاي لازم را دادهاند. معاون كميسيون اروپا، پيمان شراكت تجاري و سرمايهگذاري امريكا و اتحاديه اروپا را به مثابه يك واحد و نه مجموعهاي از كشورهاي عضو دانست و در عين حال به تمايل هند، كشورهاي حوزه خليج فارس و همچنين چين براي گسترش مناسبات تجاري با اتحاديه اروپا اشاره كرد و گفت كه اين كشورها از سياستهاي دولت ترامپ در مناسبات بازرگاني دچار نگراني شده و از اينرو بيشتر به افزايش مناسبات تجاري با كشورهاي اروپايي روي خواهند آورد و اروپا استقبال ميكند. در اجلاس گذشته سران اتحاديه اروپا اعلام شد كه تعامل با دولت جديد امريكا به چالش نگرانكنندهاي براي كشورهاي اروپايي تبديل شده و اين كشورها خواستار پيگيري راهبردي هستند كه زمينه استقلال كامل اروپا از امريكا را فراهم كند. فرانسوا اولاند پيشنهاد داد كه بايد به فكر تضمين امنيت مستقل خودمان باشيم و از منافع اقتصاديمان كه با تهديد روبهروست حمايت كنيم. كاودر، رييس فراكسيون حزب دموكرات مسيحي در مجلس آلمان براي نخستينبار بهطور علني امريكا را تهديد به برقراري عوارض متقابل كرد و اعلام نمود كه هرچه زودتر دست به اجراي نقشهاي خواهد زد كه از مدتها پيش درباره آن صحبت شده است. آلمان پيشنهادهاي انديشكده جهاني ديپلماسي عمومي و بنياد علم و سياست آلمان را عملي خواهد كرد كه توصيه كردهاند كه با توجه به اختلافات عديدهاي كه ميان ترامپ با اكثريت دموكراتها و برخي جمهوريخواهان در كنگره امريكا وجود دارد، اكثريتي كه خواستار آزادي بازرگاني است، بايد مناسبات با آنها را تعميق كرد و هند و مكزيك ميتوانند مد نظر قرارگيرند. هفتهنامه اشپيگل در پاسخ به سخنان ترامپ در مورد بيمصرف بودن ناتو نوشت: اگر ضرورت حكم كند حتي «بحث درباره تسليح اتمي آلمان غير ممكن نيست» انديشكدههاي آلمان نيز با چاپ مقالاتي در «فارن افرز» نوشتند در صورت ضرورت، آلمان بايد بر اساس مهارتهاي فرانسوي و انگليسي، درصدد ايجاد سپر اتمي اروپايي باشد. كيزه ورتر، سياستمدار حزب دموكرات مسيحي آلمان هم اعلام كرد كه او از مدتها پيش خواستار ايجاد «بازدارندگي اتمي» تحت نظارت اتحاديه اروپا براي آلمان بوده است.
متعاقب تهديدات در هفته جاري آلمان 800 تن از ذخاير طلاي خود در امريكا را خارج ساخت و وزير اقتصاد آلمان دولت ترامپ را تهديد و از پاشنه آشيل امريكا رونمايي و تاكيد كرد كه در صورت برقراري عوارض گمركي جديد بر محصولات صادراتي آلمان به امريكا، آلمان مستقيم با ايالاتهاي امريكا وارد همكاري تجاري خواهد شد. به عبارتي تهديد مستقيم جهت تجزيه امريكا. هر چند كه اروپا و امريكا تا مرز تهديدات جدي پيش رفتهاند اما نبايد از نظر دور داشت كه ثمره وابستگي اقتصادي اروپا و امريكا به يكديگر كه در برگيرنده بخش بزرگي از اقتصاد و فناوري جهان است، در كنار وابستگي امنيتي متقابل در چارچوب ناتو كه متضمن روابط فرا آتلانتيك هم است، به راحتي قابل چشمپوشي نيستند. مراودات تجاري و سرمايهگذاريهاي خارجي چندين هزار ميليارد دلاري طرفين كه بخشي از سرمايههاي جهاني محسوب ميشود، در هر شرايطي كه دچار تغيير و تحول يا تحت تاثير شوكهاي هيجاني قرار گيرند، بهشدت بر بازارهاي جهاني و داد وستدهاي بينالمللي و دلار تاثيرگذار خواهد بود و بازنده اول آن امريكا خواهد شد.