دايره.. المعارف حاكمان جديد يا روساي جمهور جديد
محمد سلطانيفر
استاد ارتباطات
روز پنجشنبه دونالد ترامپ، رييسجمهور تازه به قدرت رسيده امريكا، در كنفرانس مطبوعاتي خود با ادبيات تكراري همه روساي جمهوري كه طي دو يا سه دهه اخير در همه جاي دنيا به قدرت رسيدهاند، ادبياتي تكراري را مطرح كرد؛ اينكه او وارث يك خرابه به ارث رسيده از گذشته است، اينكه او در صد روز اول چه اقداماتي را براي نجات امريكا به كار ميگيرد و اينكه او به دنبال يك دشمن فرضي ميگردد تا اعمال آينده خود را از همين حالا توجيه كند و... هيچكدام موضوع تازه و رفتار تازه از يك رييسجمهور تازه برسركار آمده نبود. چون اكثر رييسجمهورهاي تازه به دنبال يافتن دشمن فرضي براي ادامه مسير هستند و همه روساي جمهور دنيا در سه دهه گذشته از همين ادبيات استفاده كردهاند.
نكته ديگري كه در طول اين چند هفته اخير باراك اوباما و همه روساي جمهور ديگر كشورها از آن بهره گرفتهاند تضاد و تعارض با رسانههاي مخالف است. دونالد ترامپ سعي كرده است، همانند همه روساي سه دهه قبل به جاي استفاده از پتانسيل همه رسانهها با مظلوم نمايي در مقابل افكار عمومي، رسانهها را دشمن خود نشان دهد. همين استراتژي باعث ميشود كه چنانچه رسانهها بخواهند اعمال و رفتار دونالد ترامپ را نقد كنند، در تاكتيك دو قطبيسازي قرار گيرند و به نوعي ترامپ با استفاده از اين تاكتيك ميتواند مقابل افشاگريها و روند انتقادهاي رسانهاي بايستد و با آنها مقابله كند. همچنان اين تاكتيك نيز تاكتيك و ادبياتي تكراري است.
دونالد ترامپ به خوبي ميداند كه تمام رسانههاي جريان اصلي چه در امريكا و حتي در غرب، پيش از روي كار آمدن او با ايشان مخالف بودهاند و روند اين مخالفت نيز تاكنون به جايي نرسيده كه او بتواند با اعمال خود اين رسانهها را توجيه كند. او به خوبي ميداند كه منطق رسانهها به خصوص در غرب نگاهي انتقادي است و با رفتارهايي كه در مقابل اين رسانهها اعمال كرده نه تنها نخواهد توانست آنها را راضي كند، بلكه بر بيشتر شدن انتقادات رسانهها از او نيز ميافزايد. به همين دليل ترامپ اينبار با استراتژي خاص خود سعي در ايجاد رسانههاي خودي و غيرخودي كرده است و رسانههاي اصلي را كه مخالف او باشند از خود ميراند. اين تاكتيك اشتباه دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا نه تنها باعث نميشود كه اين رسانهها به سمت و سوي او رجعت پيدا كنند بلكه باعث شكاف و دو قطبيگري افراطي ميشود و اين همان چيزي است كه ترامپ به دنبال آن است. او در آينده به مردم خواهد گفت كه همانطور كه در ابتداي صد روز اول كار خود اعلام كرده، رسانههاي عديدهاي مخالف او هستند و اگر نواي انتقادي از آنها بيرون آيد با اعمال افشاگري كه در روزهاي گذشته انجام داده، آنها را با همان چوب ميراند. اما دامي را كه ترامپ به شيوه خود براي رسانهها گسترانيده است، نه تنها راه فراري براي او ندارد، بلكه در آينده اجماعي از افكار عمومي و رسانههاي مخالف را عليه تصميمها، رفتارها و برخوردهاي او شكل خواهد داد. البته ترامپ نيز مانند بسياري از روساي جمهور دهههاي اخير ميخواهد متفاوت از ديگران عمل كند.
اين روند متفاوت را در سالهاي اخير در كشورهايي نظير فرانسه، بوليوي، مكزيك و تايلند شاهد بودهايم. روندي كه در آن سياستمداران دست به اقدامات و تصميماتي ميزنند كه متفاوت از ديگران و متفاوت از روند ديپلماسي عادي باشد. اينان با اين نوع ادبيات جديد قصد دارند خود را نسبت به گذشته و ديگران شاخصتر جلوه دهند، غافل از اينكه تاريخ نشان داده است، بعد از دوران حكومتشان چيزي به غير از استهزا، طنز و نگراني از تكرار تجربه آنان باقي نخواهد ماند.