زبان مادري كليد مطالبات اقوام
امين فضلي
كارشناس مسائل قومي
در ايامي كه روحاني در كمپين انتخاباتي خود جايي را براي حقوق فرهنگي اقوام ايران باز كردهبود بيشتر افراد آن را تنها شعاري انتخاباتي كه تاريخ انقضاي آن فرداي انتخابات است، ميپنداشتند ولي همين شعارها توانست بخش قابل توجهي از آراي اقوام را با نام روحاني راهي صندوقهاي راي كند.
توجه روحاني به مطالبات قوميتهاي مختلف به خصوص آموزش زبان مادريشان كليد پيروزي وي در انتخابات بود. انتخابات دولت دهم را ميتوان تصويري شفاف از انباشت مطالبات قومي در ايران دانست كه در شعارها و قولهاي انتخاباتي تجلي پيدا كرد. كانديداهايي كه برنامهاي جدي براي تكيه بر صندلي رياستجمهوري داشتند تاثير سرنوشتساز آراي قوميتي را احساس كرده و سعي در انعكاس مطالبات آنها داشتند. اين روند به شكلي متفاوت در انتخابات مجلس يازدهم نيز قابل رصد بود. پررنگتر شدن مطالبات فرهنگي اقوام ايران در انتخابات سالهاي اخير را ميتوان درك بهتر نامزدهاي انتخاباتي از حقايق موجود دانست.
حدود دو دهه است كه 21 فوريه از طرف يونسكو براي كمك به تنوع زباني و فرهنگي به عنوان روز جهاني زبان مادري نامگذاري شده است. زبان يكي از مهمترين و حتي با اهميتترين نمود هويت فرهنگي افراد است. اهميت زبان با مطالعه كاركردهاي متنوع آن بيشتر لمس ميشود.
زبان گاه قرارداد اجتماعي مجموعهاي از انسانها است براي برقراري ارتباطات خاصي مانند تجارت كه زبان مشترك نام ميگيرد و گاهي زبان منتخب قانون است براي انجام امور اداري و پل ارتباطي حاكميت، قانون و جامعه كه زبان رسمي ناميده ميشود؛ گاه اشتراكات به حدي ميرسد كه ميتوان زبان فرهنگي جامعه را منطبق بر زبان رسمي خواند و جايگاه زبان را در جايگاه زبان ملي ديد؛ و زبان گاهي در جايگاه زبان مادري است؛ زبان مشترك انسانهايي است با هويت فرهنگي و قومي يكسان كه انتقالدهنده كلمات و نشانهها، مفاهيم و معاني و حتي سنن و نظام ارزشي قوميتي خاص از نسلي به نسل ديگر است.
ماهيت زبان مادري جايگاه غيرقابل جايگزيني به آن ميبخشد كه در هيچ يك از كاركردهاي ديگر زبان قابل مشاهده نيست.
مطالبات اقوام مختلف ايران از گذشته تاكنون بيشتر حول مطالباتي از جنس فرهنگ و هويت فرهنگي بوده است.
زبان مادري به عنوان ابزاري كه نقش بسزايي در انتقال گنجينه فرهنگي اقوام از نسلهاي گذشته به نسلهاي آينده دارد، توانسته است جايگاه ويژهاي براي خود در مطالبات اقوام بازكند. حتي مذهب كه از گذشته وجههاي پررنگ از هويت برخي از اقوام ايران بود با گذر زمان جاي خود را با هويت زباني تقسيم كرده است.
با وجود تنوع مطالبات با رويكرد دولت تدبير و اميد، زبان در حال تبديل به نقطه مشترك مطالبات اقوام و اقدامات دولت است. پذيرش دانشجو در رشتههاي زبان و ادبيات تركي آذربايجاني و كردي در دانشگاهها و افتتاح بنياد فرهنگ، هنر و ادب آذربايجان را ميتوان اقدامي حداقلي در پاسخ به خواستهها و جامه عمل پوشيدن بخشي از شعارهاي روحاني دانست.
به اذعان بسياري از كارشناسان تدوين منشور حقوق شهروندي در صورت انتشار در سالهاي نخست تشكيل دولت ميتوانست چتري وسيع براي پاسخگويي به مطالبات متنوع بخشهاي مختلفي از جامعه ايران به خصوص اقوام باز كند. انتخاب مجلسي همسوتر با دولت و مردم در كنار اقدامات دولت يازدهم ميتوانست بستري مناسب براي توجه بيش از پيش قواي سه گانه به مساله اقوام و خواستههاي آنها فراهم كند ولي فرصتهاي اندك پس از استقرار دولت يازدهم به صورت بهينه مورد بهرهبرداري قرار نگرفت و امكانها متمركز در مطالبات زباني و محدود به تاسيس رشتههاي دانشگاهي شد. مطالبات زيست محيطي در خوزستان عرب نشين، آذربايجان و حتي بلوچستان و تركمن صحرا هنوز به قوت خود باقي است. بهبود وضعيت اقتصادي و توسعه اقتصادي مناطق پيرامون كه مناطق قوميتي نيز هستند مطالبهاي است كه منتظر برنامهريزي دقيق و تخصيص بودجه است. رشد شاخصهاي اجتماعي و توسعه اجتماعي مناطق قوميتي متناسب با بافت فرهنگي خاص اين مناطق از مواردي است كه كمتر مورد بحث قرار گرفته است. حتي مطالبات زباني اقوام نيز در پلههاي نخست قرار دارد و ابهام در مورد چگونگي اجراي اصول معطل مانده قانون اساسي توسط دولت به عنوان مجري قانون اساسي و عدم شفافيت برنامههاي آتي دولت در اين خصوص اقدامات انجام شده را تحت الشعاع قرار داده است. بهطور حتم آراي قوميتي در انتخابات پيش رو به ويژه در انتخاب رييسجمهور آينده نقش بسزايي خواهد داشت و كانديداهايي موفق به جذب اين آرا خواهند بود كه جنس مطالبات قوميتهاي مختلف را بهتر درك كرده و برنامهاي مدونتر ارايه دهد. در بين خواستههاي مختلف اقوام بهطور حتم تدريس زبان مادري يكي از درخواستهاي شاخص قوميتهاي ايران خواهد بود.