8نكته و سوال مهم
پيرامون بحران ريزگردها
جعفر گلابي
روزنامهنگار
پيرامون مشكل حاد وبزرگ ريزگردهاي خوزستان سخن و سوال بسيار است، اما چند نكته مهم وجود دارد كه پرداختن به آنها ضروري مينمايد:
1- بيش از 10 سال است كه پديده گردو غبار چندين استان كشور از جمله خوزستان را درگير خود ساخته است، چرا تاكنون گامهاي بلند وقاطع و موثري براي رفع اين مشكل برداشته نشده است ؟ اگر گفته شود بخشي از اين معضل منشا خارجي دارد آيا در تمام اين سالها آن قسمت كه منشا داخلي داشته است كاملا برطرف شده است؟
2- چرا در بسياري از زمينهها بلكه همه مشكلات و معضلات حتما بايد كارد به استخوان برسد واوضاع بحراني شود تا مسوولان در دقيقه 90 آستين بالا بزنند و وارد ميدان حل مشكل شوند؟ چند ده و چند صد نمونه را بياوريم كه ما ايرانيان شديدا به اين رفتار خو كردهايم و حوادث سنگين و دلخراش هم نتوانسته است اين رفتار مالوف ما را برطرف سازد؟
3- دو روز پيش معاون اول رييسجمهور طي نامهاي وبا مصوبه هيات دولت مبلغ 30 ميليارد تومان براي اجراي برنامه كوتاهمدت تثبيت كانونهاي بحراني گردوغبار با منشا داخلي استان خوزستان در سطح 30 هزار هكتار، در اختيار وزارت جهاد كشاورزي قرار داده تا برابر قوانين و مقررات مربوط هزينه شود. آيا واقعا با اين مقدار پول حتي بهصورت كوتاهمدت مشكل حل ميشود؟ اگر جواب مثبت است چرا تاكنون اين بودجه كم اختصاص نيافته است و اگر پاسخ منفي است چه بايد بشود و مردم خوزستان چگونه زير توفان بحران بايد قرار گيرند كه بودجه لازم در اين زمينه تخصيص يابد؟
4- اگر پديده خردكننده و دلخراش ريزگردها زندگي چند ميليون از هموطنانمان را به خاك خاكستري نشانده و به نقاط حساس و خطرناك و غير قابل تحمل رسيده است واقعا يكي از مسوولان محترم توضيح بفرمايد كه رفع خطر اين هيولا در كجاي ليست اولويتهاي كشور قرار دارد ؟ اگردرجه اولويت بالايي به آن دادهاند چرا اخيرا معركه گرفت و چنگ بريك استان انداخت و آب و برق را براي مدت طولاني قطع كرد و...؟ آيا ما در اين زمينه هم دچار عيب اساسي نيستيم و در اولويتبنديها مقهور جو و فضا و شعار و رودربايستي و روزمّرگي و سياستزدگي قرار نميگيريم؟
5- اگر دولت براي درمان اين درد جانكاه بودجه لازم در حد 30 ميليارد تومان نداشته لطفا بفرمايند هزينه انواع كنفرانسها، همايشها، سمينارها و جشنوارهها كه معمولا ميهمانان پرخرج خارجي هم دارند و همهروزه با سخاوت برگزار ميشوند چقدر ميشود و چرا جلوگيري از شلاق گرد و غبارها برجان و تن ميليون هموطن بر آن رجحان نداشته است؟
6- خوب ميدانيم كه در دولت گذشته چه سان امور مملكت رها شد و حالا يكي پس از ديگري عواقب آن همه سهلانگاري و ماجراجويي و شلختگي و سوء مديريت را ميبينيم. آيا اكنون كه پديدههايي چون ريزگردها جان برخي از هموطنان صبورمان را به لب رسانده است بهتر نيست سهم دولت گذشته و حاميان پرتريبونش در بياعتنايي به اين معضلات مشخص شود و جفاكارانه همه كاسه وكوزهها بر سر دولت يازدهم خراب نشود؟
7- مسوولان و شخصيتها و نمايندگان محترم استان خوزستان و ديگر استانهاي درگير با اين پديده خطرناك چرا تاكنون اقدامات اساسي در اين زمينه نكردهاند؟ اگر مركزنشينان به هشدارهاي آنان بيتوجه بودهاند چرا موضوع را رسانهاي نكردهاند؟ چرا فرياد نزدهاند و اگر هيچ كاري از دستشان بر نميآمده است چرا استعفا ندادهاند تا حداقل پيش خدا و مردم حرف و عذر داشته باشند؟
8- بهنظر ميرسد موضوع آنقدر حساس و خطرناك و تند و فراگير شده باشد كه دولت نهتنها از قويترين مديران خود بلكه از تواناترين مديران كشور كه در كنترل و حل بحرانها كارنامه موفقي از خود بجا گذاشتهاند استفاده كند. كساني كه بعضا با زرنگي و تعاريف عجيب از هر رييسجمهوري كه بر سر كار است پست و مقام ميگيرند بعيد است كه مرد بحرانها باشند و توانايي برداشتن باري از دوش مردم را داشته باشند.
8-به عنوان يك شهروند خوزستاني كه بارها از نزديك شاهد جولان ديو ريزگردها بوده است و چنگال اين هيولا را بر جان خود و خانواده و دوستان و همشهريان لمس كرده و چشيده است از خواهران و برادران اصولگرا خاضعانه تقاضا دارد حداقل اين موضوع را سياسي نكنند و بر مردم خوب خوزستان رحم فرمايند كه موضوع قطعا باسياسي شدن كم بها و بياثر خواهد شد و كمك ميكند تا مقصرين از هر جناح و گروه پشت دعواهاي سياسي قايم شوند و همچنان ريزگردها تا عمق جان مردم جولان دهند. مطمئنا هيچ انسان دلسوزي به خاطر هم جناحي بودن مسوولان مربوطه به زحمت و شماره افتادن نفس هموطنان خود رضايت نميدهد و اگر حاميان دولت گذشته اجازه دهند اصلاحطلبان با صداي رساتر و انتقاد نافذتر و موثرتر از حقوق خوزستانيها، كرمانشاهيها، ايلاميها و بوشهرهاي عزيز دفاع خواهند كرد كمااينكه تاكنون هم در اين رابطه سنگ تمام گذاشتهاند.