گزارش اقتصادي خواستن احمدينژاد طنز است
جدي نگيريد!
سودابه رادفرد
دكتراي مديريت دانشگاه تهران
مشكلاتي كه در هشت سال، 84 تا 92 بر اين كشور رفت بسيار زياد بود. آنچه در اين سري يادداشتها ميآيد تبيين احمدينژاديسم است مستقل از ارتباط به يك فرد خاص. از سرمايههاي مادي و معنوي احمدينژاديسم بيش از اينكه بر اثر ناپاكدستي يا تعمد بر جرايم و مفاسد حاصل شده باشد در اثر سوءمديريت و عطش قدرتطلبي ايجاد شد.
درباب مشكلات اقتصادي دولت احمدينژاد كه بر تمام عرصه هاي زندگي مردم تاثير مستقيم داشت نبايد از اين نكات غفلت كرد كه رييس دولت نهم و دهم برنامههاي اقتصادي خود را بر اساس آنچه اقتصاد اسلامي و اقتصاد عدالت محور خوانده بود، پايهريزي و با شعار «آوردن پول نفت بر سر سفرههاي مردم» نظر مردم را به خود جلب كرد. اجراي طرحهاي احداث بنگاههاي زودبازده، طرح تحول اقتصادي، طرح مسكن مهر، طرح هدفمندسازي يارانهها و صندوق مهر امام رضا را در اولويت كاري در اين هشت سال قرار داد. اما برخلاف شعارها و عملكرد دولتها در مدت ۸ سال زمامداري محمود احمدينژاد، اكثر شاخصهاي كلان اقتصادي ايران تنزل پيدا كردند. شاخصهاي اقتصاد خرد و كلان از جمله موارد انتقادي در دوران دولت نهم و دهم محسوب ميشود. كارشناسان اين عدم موفقيت احمدينژاد در تحقق وعدههايش را تحت تاثير چند عامل ميبينند: سياستهاي اقتصادي نادرست، فقدان انضباط مالي و تحريمهاي عليه ايران. در باب مشكلات و مفاسد اقتصادي دولت نهم و دهم، موارد ذيل قابل تامل است:
1-رشد نقدينگي، تورم و افزايش پايه پولي: ميزان نقدينگي كشور از زمان آغاز به كار دولت نهم تا زمان اتمام دولت دهم به ميزان شش برابر افزايش يافت. نقدينگي و پايه پولي به حدي رشد كرد كه اقتصاد كشور با وضع تقريبا بحراني روبهرو شد. رشد نقدينگي طبق فرمولهاي اقتصادي باعث افزايش تورم ميشود. لذا تورم افزايش بيسابقهاي پيدا كرد و قدرت خريد مردم كاهش بيسابقهتر. طبق آمارهاي رسمي بانك مركزي، تورم در ايران از 4/10درصد در سال 84 به 5/30درصد در پايان سال91 و 7/34درصد در سال 92 (در هنگام اتمام دولت احمدينژاد رسيد) كه به همت تيم اقتصادي دولت تدبير و اميد در سال 93 بهشدت سير نزولي داشته و به 6/15درصد رسيده است.
2- عدم استقلال بانك مركزي: زماني كه طرح استقلال كامل بانك مركزي و خروج آن از زير مجموعه دولت در مجلس مطرح شد نخستين فردي كه منافع خود را در خطر ديد و به ايراد سخنراني پرداخت كسي نبود جز رييس دولت و سخنانش مثل هميشه مفهوم استفاده ابزاري از ارزشها در جهت مطامع را به ذهن متبادر مينمود؛ كاري كه مشي اصلي دولت نهم و دهم بود.
3- سهام عدالت: بخش بزرگي از سهام عدالت در واقع سهام شركتها و صنايع بزرگ بودند كه با توزيع آن اولا از نظارت دولتي خارج شدند و ثانيا در اختيار عدهاي قرار گرفتند كه نه در خصوص توزيع آن پاسخگو شدند و نه در مورد عوايد آن. در اين مورد هم تنها به بهانه برقراري عدالت سعي در جلب آراي مردم شد؛ كمااينكه بخش بزرگي از سهام عدالت درست زمان قبل از انتخابات 88 توزيع شد و اين باز هم يعني استفاده ابزاري از بيتالمال.
4- مسكن مهر: صرف هزينه چهل هزار ميليارد توماني براي طرح ابتر مسكن مهر و تحويل خانههايي غير قابل سكونت در مناطق بدون آب و برق و... نيز از طرحهاي اقتصادي دولت بود كه با شكست نسبي مواجه شد و اين ميزان پول باز هم بر تورم افزود و بيشترين بهرهاش را دولت و دولتيان بردند.
5- خصوصيسازي: به موجب اصل 44 قانون اساسي خصوصيسازي در دستور كار دولت قرارگرفت اما حاصل «خصولتيسازي» بود نه خصوصيسازي؛ به اين معنا كه سهام سازمان و شركتهاي دولتي مانند مخابرات ايران؛ ايران خودرو و... عملا به بخش ديگري از نهادهاي دولتي سپرده شد و خروجي آن طبق شاخصهاي استاندارد مانند سود و زيان؛ بهرهوري، سهم بازار و... نشاندهنده اين است كه اين شركتها در وضعيت مناسبي قرار ندارند كمااينكه هفته گذشته مخابرات رسما فروش بخشي از سهام شركت را اعلام كرد.
6- مفاسد اقتصادي:
6-1- اختلاسهاي كلان: يك قلم از فساد اقتصادي تنيده با رانت باندي، اختلاس سه هزار ميلياردي بود، سه هزار ميليارد تومان ميشود يك عدد ۳ و ۱۲ صفر جلوي آن. طنز تلخ ماجرا اينكه پرونده 3 هزار ميلياردي در حال دفن شدن زير پروندههايي است كه هر كدام در دنبالهاي تصاعدي با اختلاس قبلي از نظر رقم رقابت ميكنند! اقتصاد چپ و سوسياليستي عدالت در فقر به بار ميآورد. اقتصاد سرمايه داري اگر بيعدالتي به بار ميآورد در عوض به توسعه اقتصادي منجر ميشود. اما اگر شرايط رقابت آزاد در بازار نباشد از سرمايه داري فقط چهره زشت بيعدالتي باقي ميماند و روياي توسعه هم محو ميشود. اگر سرمايه داري شر ضروري است، سرمايهداري رانتي عين نكبت است.
6 -2- سوءاستفاده از ارز دولتي: اختصاص ارز واردات دارو به لوازم آرايش و اينكه مقاومت وزير بهداشت وقت در برابر آن منجر به عزل وي شد؛ تاسفبار است. در اين ماجرا تمام ويژگيهاي احمدينژاديسم مشهود است، از سوء مديريت تا مقاومت در برابر تصميم صحيح، از تلاش براي كنار زدن افراد خدوم تا نحوه انتقامگيري در هنگام عزل. به نظر ميرسد از اين دست فسادها كه هنوز بر ملا نشدهاند؛ بسيارند و بر ما واجب است براي جلوگيري از پنهان شدن آنها پشت گاه مظلوم نمايي و گاه دست پيش را گرفتن، به نقد منصفانه آنها بپردازيم.