با ترانه ها زنده مي‌ماني ...

مرگ دكتر افشين يداللهي خيلي زودهنگام بود و همين باورش را سخت‌تر و تلخ‌تر مي‌كند. افشين يداللهي را مي‌توان به عنوان يكي از ترانه‌سراهاي خيلي جدي روزگارمان قلمداد كرد. او كسي بود كه با پشتوانه شعر كلاسيك كار مي‌كرد و در كنار آن به واسطه اينكه نوازنده بسيار خوبي هم بود با موسيقي آشنايي كامل داشت. همه اينها دست به دست هم مي‌داد تا در نهايت بتوانيم از افشين يداللهي به عنوان يك شخصيت موفق در ترانه امروز نام ببريم. ترانه‌هاي او چه در حوزه موسيقي ايراني و چه در حوزه موسيقي كلاسيك و پاپ نشان داده كه افشين يداللهي يك ترانه‌سراي تمام‌عيار است. از همه اينها مهم‌تر همان‌طور كه همه اذعان دارند شخصيت آقاي دكتر يداللهي بود. او انسان بسيار دوست‌داشتني‌اي بود. افشين به‌شخصه براي من رفيق بسيار خوبي هم بود و با درگذشت او احساس كردم كه يك رفيق و دوست بسيار خوب را كه مي‌شد به او اتكا كرد از دست دادم. من با افشين سال‌ها زيستم و زندگي كردم. با كمك همديگر انجمن ترانه‌سرايان را ايجاد كرديم. زيباترين خاطراتي كه از افشين يداللهي دارم به‌واسطه همين رفاقتي بود كه بين ما موجود بود و در اين سال‌ها ادامه پيدا كرده بود. با هم زياد شوخي مي‌كرديم؛ شوخي‌هايي كه گاهي اوقات به پشت تريبون هم كشيده مي‌شد. در برنامه‌هايي كه اجرا مي‌كردم و او هم در آنها حاضر بود به روي سن دعوتش مي‌كردم يا گاهي اوقات به جلسات او مي‌رفتم. در خلال همين برنامه‌ها بين ما يكي دو شوخي هم ردوبدل مي‌شد كه همين موضوع هميشه ديدارهاي ما را شيرين‌تر مي‌كرد. او در وجودش طنزي داشت كه بسيار سنجيده و ظريف بود همين طنز خاص او براي من هميشه دلنشين و ماندگار بوده و خواهد بود. ما روزگار واقعا خوبي با همديگر داشتيم و همين، ضايعه نبود افشين را برايم خيلي سخت و تلخ مي‌كند.اعتقاد دارم كه افشين يداللهي با كارهايش زنده است. كارهاي بسيار خوب و دلنشين او را مردم ما زمزمه مي‌كنند و همين كارها به عنوان خاطرات آهنگين جامعه امروز ما هميشه مانده و خواهد ماند.