• ۱۴۰۳ شنبه ۲۲ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3774 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۱۵ فروردين

اجلاس جديد اتحاديه عرب و ايران

صلاح الدين هرسيني مدرس علوم سياسي و روابط بين‌الملل

اگر چه بيست و هشتمين نشست سران اتحاديه عرب در امان پايتخت اردن حول موضوعاتي چون: فلسطين، سوريه، ليبي، يمن، مبارزه با تروريسم، وحدت دنياي عرب و مساله آوارگان در خاورميانه برگزار شد، اما با مجموعي از شواهد و قراين اين گونه به نظر مي‌رسيد كه اين نشست قبل از آنكه براي موضوعات فوق باشد، بيشتر تلاشي براي تعريف نظم جديد محافل عربي براي مقابله با ايران و آنچه را كه آنان تهديدات فزاينده آن خوانده‌اند، شكل گرفت. البته اين تلاش‌ها با توجه به سطح نازل مناسبات ديپلماتيك ايران با محافل عرب امري عادي و طبيعي بوده و با صف‌آرايي‌هاي پيوسته‌اي كه هرازگاه در اين گونه نشست‌ها يا نشست‌هاي مشابه عليه ايران شكل مي‌گيرد، به داستان مكرر محافل تبديل شده است. طبق انتظار و پيش بيني‌ها در اين نشست ملك سلمان پادشاه عربستان و عبدالله دوم پادشاه اردن با انتشار بيانيه‌اي مشترك، ايران را به دخالت در امور داخلي كشورهاي منطقه، به شعله‌ور كردن فتنه، فرقه‌گرايي و حمايت از تروريسم متهم كردند. مساله آن است كه صف آرايي ضدايراني نشست امان در شرايطي رقم خورده است كه بارقه‌هاي اميد به بهبود در روابط ايران با محافل عرب با پيام وزير امورخارجه كويت به دستگاه ديپلماسي ايران در ماه ژانويه و متعاقب آن با سفر دكتر روحاني به كويت و عمان در ماه فوريه وارد فاز تازه‌اي شده بود. اما با اعلام مواضع و رفتاري كه در نشست امان از سوي ملك سلمان كه همه نگاه‌هاي نشست تحت سايه مواضع او قرار داشت، اميد به اين بهبود در روابط را همچون نشست منامه و نظم پسا مونيخ كمرنگ كرد. در يك نگاه واقع‌بينانه بايد گفت كه اتهام گرايي و رويكرد‌هاي ضدايراني محافل عربي در دو علت اساسي ريشه دارد: علت اول ناشي از نگاه سنتي و كلاسيك محافظه‌كارانه دنياي عرب نسبت به ايران است. در اين رويكرد ايجابي محافل عربي اساسا با نقش‌يابي منطقه‌اي ايران مخالفند و از تعيين‌كنندگي نقش ايران در منطقه هراس دارند. چراكه تعيين‌كنندگي نقش ايران موجب محاق نقش‌هاي راهبردي آنان در مناسبات منطقه خواهد شد. اين رويكرد در دوران متاخر با نقش كشورهاي محوري محافل عرب مانند عربستان، قطر و امارات باز توليد شده است و با رقابت‌هاي ژئوپولتيكي آن هم بر سر برخي مناطق مشترك مناطقي چون: يمن، بحرين و جزاير سه‌گانه وضعيت فزآينده به خود گرفته است. علت دوم نيز ريشه در تحولاتي دارد كه در بستر مذاكرات ايران با اعضاي 1+5 در حل مذاكرات هسته‌اي رقم خورده است. به واقع مذاكرات ايران با اعضاي 1+5 موجب نزديكي ايران به غرب و النهايه دوري محافل عرب از امريكاي عصر اوباما شده است. در حال حاضر محافل عرب از نزديكي ايران به غرب نگران هستند، لذا راهبرد‌هاي ضد ايراني را عاملي اصلي براي دوري غرب از ايران مي‌دانند. مزيد بر آن همين محافل از شروع شدن پروسه مذاكرات ايران با غرب، درك تهديدات را بر اساس درك امنيتي تصور مي‌كنند و عامل اصلي راديكاليزه شدن تحولات امنيتي و سياسي در غرب آسيا را ناشي از رفتار‌هاي مداخله جويانه ايران مي‌دانند. البته علت دوم همانند عامل شتابزا عمل كرده و دستاويزي براي تصاعد بحران در مناسبات ايران با محافل عربي شده است. در مجموع آنچه را كه محافل عربي تحت عنوان تهديدات ايران در نشست‌هاي خود ياد مي‌كنند، بيشتر از علت دوم ناشي است. به همين علت است كه محافل عربي و كشور‌هاي حوزه خليج فارس رفتار‌هاي ايران در كانوني بحراني همانند يمن، بحرين، سوريه و عراق به رفتار‌هاي بي‌ثبات‌كننده، بحران‌ساز و مخرب تعبير مي‌كنند. در چنين فرآيندي محافل عربي و در راس همه آنها عربستان تلاش داشته تا با اتكا به الگوي گسترش بحران فضاي منطقه را ملتهب كرده و در اين فرآيند از ادبيات تحريك‌آميز براي متهم‌سازي ايران و النهايه ايجاد يكپارچگي جهان عرب عليه ايران استفاده كند. در نشست اردن هم كه در فرآيند آن جديد‌ترين صف‌آرايي محافل عربي عليه ايران به نمايش درآمد، ضمن ارتقاي موقعيت عربستان، ضرورت‌هاي مقابله با ايران بار ديگر در دستور كار قرار گرفت. اين وضعيت را بايد به معناي شروع فاز جديدي از اقدام‌هاي بازدارنده اتحاديه عرب و شوراي همكاري خليج فارس براي مقابله قدرت سياسي و محدودسازي تعيين‌كنندگي نقش ايران در منطقه دانست. چنين فرآيندي نشان مي‌دهد كه سنگربندي‌هاي كشور‌هاي محافظه‌كار عرب به رهبري عربستان در حال گسترش و افزايش است. واقعيت‌هاي سياست منطقه‌اي هم نشان مي‌دهد كه جهت‌گيري و الگوي كنش سياست خارجي ايران رويكرد ژئوپولتيكي عربستان را تغيير داده و آن را در جهت مقابله با ايران سازماندهي كرده است. مجموع اين شرايط نشان مي‌دهد كه روابط ديپلماتيك ايران با اتحاديه عرب و كشور‌هاي حوزه خليج فارس براي روزگاران آينده مبتني بر الگوهاي راديكال و پرشدت خواهد بود. نكته آنكه چنين الگويي در روابط آينده ايران و كشور‌هاي خليج فارس بدون حمايت و خارج از نفوذ امريكا نخواهد بود. محققا با توجه به سياست‌هاي اعلامي ترامپ كه همسو با مواضع محافل عربي است، بخش قابل توجهي از الگو‌هاي راديكال و پرشدت در مقابله با ايران توسط امريكا مديريت و سازماندهي مي‌شود. تنها مسير عقلايي براي برون‌رفت از چنين وضعيتي گفت‌وگو و مذاكره مستقيم از طرف كارگزاران دستگاه ديپلماسي اين كشور‌ها با ايران خواهد بود. چراكه مسير گفت‌وگو و مذاكره مستقيم خواهد توانست از ميزان تنش ميان ايران و محافل عربي بكاهد. هم‌اينك شرايط براي به كار‌گيري گفت‌وگو و مذاكره براي كاهش تنش وجود ندارد و اساسا با توجه به در ميان بودن الگوي بازي قدرت از طرف عربستان، امكان به كار‌گيري گفت‌وگو امري دشوار و دير ياب است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون