جهان غمانگيز شده است
مترجم
غمانگيز، وحشتناك و آزاردهنده، واژههايي است كه ميتوانم براي توصيف وضعيت فعلي جهان استفاده كنم. من اما چنين تصوري از جهان فعلي نداشتهام كه روزي بخواهم براي آن چنين واژههايي به كار ببرم. اين روزها وقتي اخبار را از رسانههاي مختلف نگاه ميكنم بيشتر ذهن و نگاهم به مساله داعش و عراق است. حتي شايد بايد بيان كنم كه اين دو دغدغههاي اصليام هستند. حالا كه صحبت از دغدغه شد بايد به مساله درگيري بين شيعه و سني هم اشاره كنم كه اين موضوع هم از ديگر دغدغههايم است. درگيري بين شيعه و سني در سالهاي كنوني شدت گرفته است. من اما تصور ميكردم بعد از مساله صدام، عراقيها باهم كنار ميآيند اما بلافاصه درگيريهايشان شروع شد كه اين موضوع بهشدت تاسفآور است چرا كه از اين درگيريها نه شيعه نفع ميبرد و نه سني. اما چه فايده كه اين صحبتها را سياستمداران نميتوانند بفهمند. اين درگيريها ظلم به اسلام است و چهره اسلام را در جهان مخدوش ميكند. حالا كه از مساله خاورميانه گفتم بايد از سياست جهان هم بنويسم. شايد نخستين مسالهاي كه درباره سياست جهان به ذهن برسد، رياستجمهوري در امريكا است. اما براي من مساله متفاوت است. مسالهاي كه برايم وحشتناك و آزاردهنده بوده جامعه امريكا است. امريكا جامعهاي پيشرفته است اما نوع تبليغاتي كه كانديداها انجام دادند و لجنپراكنيهايي كه انجام دادند بهشدت غمانگيز بود. از آنجايي كه امريكا براي اروپاييها الگو است، حالا در فرانسه، هلند و آلمان چنين چيزي را داريم مثل امريكا ميبينيم و آن هم رواج پوپوليستها است و اين موضوع براي تمام دنيا غمانگيز است. البته مانند اين فضا را در ايران هم داشتهايم اما اين افراد در امريكا روي افراد مشابه خود در ايران را هم سفيد كردند. حالا در اين وضعيت اسفبار در اين جهان شلوغ، من ترجيح ميدهم به ترجمه و ادبيات پناه ببرم. براي همين اين روزها در حال ترجمه كتابي به اسم ميدان الكساندر هستم. موضوع كتاب درباره شهر برلين است. صنعتي شدن، شلوغي، مترو، آمد و رفت مردم، فقر و بيكاري از مسائل اصلي مطرح شده در اين كتاب است. به همين جهت آدمهايي كه در شهر تهران در حال زندگي هستند به خوبي ميتوانند اين كتاب را درك كنند.