مراسم اختتاميه يازدهمين دوره مسابقه ميرميران برگزار شد
يادي از عباس كيارستمي، اينبار به بهانه روز معمار
گروه فرهنگ و هنر| مراسم اختتاميه يازدهمين دوره مسابقه طراحي مفهومي جايزه معماري ميرميران با موضوع معماري پاسخگو برگزار شد؛ مراسمي كه بخشي از آن به بزرگداشت، عباس كيارستمي با سخنراني آيدين آغداشلو اختصاص داشت و در نهايت برگزيدگان اين دوره از مسابقه ميرميران هم معرفي شدند و نمايشگاهي از آثار برگزيده اين مسابقه در گالريهاي ميرميران و پاييز خانه هنرمندان ايران افتتاح شد. مجيد رجبي معمار، مديرعامل خانه هنرمندان ايران نخستين سخنران اين مراسم بود. رجبي معمار در صحبتهايش از برگزاري 10 دوره قبلي اين جايزه معماري در خانه هنرمندان و همچنين سيدهادي ميرميران گفت. او در بخش ديگري از صحبتهايش با اشاره به جلسهاي كه در شوراي شهر تهران برگزار شد از تصويب نامگذاري خانه لرزاده به نام «خانه معمار» حرف زد و اين خانه را كه به عنوان ساختمان شماره دو خانه هنرمندان شناخته ميشود محل استقرار انجمنهاي هنري دانست. اين ساختماني است كه قرار است تا ماه آينده بازگشايي شود. در ادامه اين مراسم، پيام عباس آخوندي، وزير راه و شهرسازي به بهانه روز معمار قرائت شد و پس از آن ايرج اعتصام، مديرعامل بنياد معماري ميرميران در مورد اين مسابقه توضيح داد. به گفته او ايده كلي اين بنياد در زمان حيات هادي ميرميران شكل گرفته بوده و در نهايت پس از درگذشت زندهياد ميرميران، اين بنياد در سال 1385 رسما شكل گرفت و نخستين دوره اين جايزه به وروديهاي دانشگاه معماري و نفرات اول تا سوم كنكور و تقدير از آنها اختصاص داده شد. اعتصام در ادامه صحبتهايش به درگذشت عباس كيارستمي و علياكبر صارمي دو تن از اعضاي هياتمديره بنياد ميرميران در سال گذشته اشاره و از اين دو چهره ياد كرد. پيروز حناچي، معاون معماري و شهرسازي وزارت راه و شهرسازي ديگر سخنران اين مراسم بود. او در صحبتهايش از طرح مجموعه فرهنگي تپههاي عباسآباد به عنوان يكي از طرحهاي باقيمانده از ميرميران نام برد و آن را نخستين طرح مصوب شوراي عالي شهرسازي در اواخر دوره اصلاحات دانست. او همچنين با اشاره به حادثه پلاسكو در سال گذشته از طرحي صحبت كرد كه در شوراي عالي شهرسازي تصويب شده است: «پس از فروريزي اين بنا صحبتهاي متعددي پيرامون اين موضوع كه به جاي پلاسكو چه سازهاي بسازيم، در شوراي عالي شهرسازي مطرح شد اما ما در نهايت تصميم گرفتيم براساس فراخواني كه اعلام خواهيم كرد از همه اهل فن بخواهيم كه به ما كمك كنند تا سازهاي بسازيم كه ياد و خاطره واقعه پلاسكو را از طريق معماري در اذهان مردم جاودانه كنيم.»
يادمان عباس كيارستمي و علياكبر صارمي
اما بخش اصلي اين مراسم بزرگداشتي بود كه براي تجليل از عباس كيارستمي و علياكبر صارمي ترتيب داده شده و با سخنراني آيدين آغداشلو درباره كيارستمي همراه بود. آغداشلو با اشاره به اينكه پس از رفتن عباس كيارستمي با خودش عهد كرده كه درباره او صحبت نكند و تنها در فستيوال فيلم تورنتو اين كار را انجام داده گفت: ميخواستم زمان بگذرد و واضحتر او را ببينم. هنوز تصوير كيارستمي براي من واضح نيست. آخرين باري كه او را ديدم ميخواستم به سفر بروم و او در بستر بيماري بود و به خاطر مشكلي كه برايش پيش آمده بود نميتوانست حرف بزند. به او گفتم غذا بخور و او به علامت تاييد سري تكان داد. حيف ديگر فرصتي نشد كه با هم ديدار كنيم. او با اشاره به موضوعي كه براي صحبتهايش درباره كيارستمي در روز معمار در نظر گرفته هم توضيح داد: «من دوست دارم در اين فرصت درباره دوران تكوين شخصيت هنري كيارستمي صحبت كنم. من، كيارستمي، علياكبر صادقي و چند نفر ديگر از بچههاي قلهك بوديم و در آن دبيرستان جم درس ميخوانديم. در آن دوره از امكانات بسيار كمي برخوردار بوديم و محيط پيراموني ما توان اين را نداشت آنچه را ميخواستيم به ما بدهد. در واقع ما خودمان را زاييديم و بزرگ كرديم و از جانب هيچ كسي حمايت نميشديم.» به گفته آغداشلو در آن دوران اصلا به ذهن هيچكدامشان نميرسيد كه عباس كيارستمي چنين آيندهاي خواهد داشت: «پس از ورود به دانشكده هنرهايزيبا مرحله ديگري در زندگي او شروع شد. او در دوران دانشجويي كارهايي حتي بيربط نسبت به هنر انجام داد و پس از اينكه وارد كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان شد فرصتي براي بيان ايدههايش پيدا كرد. در آن دوران ما كمتر با هم مانوس بوديم اما با اين همه از دور كارهاي يكديگر را دنبال ميكرديم.» آغداشلو از گفتوگويي حرف زد كه با ابراهيم گلستان درباره فيلمهاي كيارستمي داشته است: «به او گفتم كه فيلمهاي كوتاهي كه كيارستمي ساخته براي من هيچ جذابيتي ندارد. آن زمان من كيارستمي را درست به جا نميآوردم، اما گلستان نظرش چيز ديگري بود. گلستان به من گفت فيلم «لباسي براي عروس» را ببين. اين فيلم سراسر اضطراب است و من پس از مدتي فكر كردن به نتيجه حرف او رسيدم و همان جا اتفاقي در من افتاد و فرصتي فراهم شد تا عباس كيارستمي و خلاقيت او را كشف كنم. » او با اشاره به شروع فعاليتهاي عباس كيارستمي گفت: «وقتي دوران نوجواني عباس كيارستمي را مرور ميكنم واقعا هيچ بارقهاي نميبينم كه براساس آن بخواهم بگويم كه او از آغاز، انسان خاصي بود. او از همان آغاز آشنايي، آدم آرامي بود و اين آرامش را آنچنان گسترش داد كه در فيلمهايش به جستوجوي واقعيت محض برود. البته سهراب شهيد ثالث نيز در شكلگيري اين تحول در جهان فيلمهاي كيارستمي بيتاثير نبود. هر دوي آنها در فيلمهايشان اعتقادي به موسيقي نداشتند و ميخواستند به جوهره واقعي در فيلمهايشان دست پيدا كنند. كيارستمي آن قدر تلاش كرد تا توانست به مينيماليست مطلق در برخي از آثارش دست پيدا كند.» او از نقدهايي صحبت كرد كه درباره آثار كيارستمي نوشته است و در برخي از آنها به او تاخته است. او بعدتر با اشاره به بناي صخرهاي «معبد داش كسن» در جنوب شرقي شهر سلطانيه زنجان گفت: «روي ديوارههاي صخرهاي اين بنا يك اژدهاي سرخرنگ كنده شده است كه اين اژدها تلفيقي از هنر ايران و چين است. من اگر قرار باشد براي عباس نماد تمثيلي بخواهم فرض كنم، بايد بگويم كه عباس يك اژدها بود. اژدها بسيار باشكوه و با هيبت است و در چين در جشنها همواره حضور دارد، عباس كيارستمي هم چنين بوده و هست. عباس كيارستمي مرد زيبا و با ابهتي بود و جايگاه او در فرهنگ و هنر ما گذرا نيست. اين چيزي است كه من با اطمينان كامل ميتوانم درباره آن حرف بزنم. » بخش پاياني مراسم يازدهمين دوره مسابقه ميرميران به معرفي برگزيدگان اين دوره اختصاص داشت و پس از آن هم نمايشگاهي از آثار جايزه معماري ميرميران در گالريهاي ميرميران و پاييز خانه هنرمندان افتتاح شد.