گسترش احداث سالنهاي تئاتر از شمال تا جنوب كشور
مديران هنرهاي نمايشي
از الگوي ثبات پيروي ميكنند
بابك احمدي
تئاتر ايران رفته رفته روي ريل آرامش ميايستد. سالنهاي خصوصي زيادي در پايتخت فعال شدهاند و هر چند وقت يكبار كلنگ احداث يك مجتمع فرهنگي يا پلاتوي تئاتري در شمال يا جنوبيترين نقطه كشور به زمين ميخورد. مديركل هنرهاي نمايشي در اين زمينه با برنامه پيش ميرود و اينطور نيست كه فقط براي خبرسازي رسانهاي وعده بدهد و بعد از انتشار اخبار همه چيز فراموش شود. وقتي اطلاعرساني صورت ميگيرد كه به زودي شاهد احداث پنج پلاتوي تئاتري در كرمان خواهيم بود، اهالي رسانه طبق زمانبندي اعلام شده شاهد افتتاح پروژه هستند. مثل خبري كه همين چند روز پيش منتشر شد. «در نیمه نخست سال جاری ۷ پلاتوی تئاتر در استانهای کرمان و هرمزگان افتتاح میشود.» حال پرسش اينجاست كه بعد از هشت سال دولتِ التهاب فرهنگي نهم و دهم (اگر نگوييم تمام عرصههاي ملي) چه استراتژي در دولت جديد موجب شد اين هنر نيز –حداقل در بخش زيرساخت- برخلاف آنچه در دولت قبل وجود داشت بر مدار ثبات و پيشرفت قرار بگيرد؟ آنهم در دورهاي كه درآمدهاي كشور از محل فروش نفت حتي با سال نخست دولت نهم قابل قياس نيست. پاسخ جالب و ساده به نظر ميرسد، مديران تئاتري دولت يازدهم چشم خود را بر تجربيات درست و غلط مديران موفق دولتهاي گذشته نبستند و به سياق مديران دولت مهرورز روي همه تلاشهاي قبلي خط بطلان نكشيدند. مهدي شفيعي درست زماني روي صندلي مديركلي هنرهاي نمايشي نشست كه آشفتگيها همچنان پابرجا بود. شفيعي حالا هر روز بيشتر از ديروز گامهاي مديريتياش را بر مسيري استوار ميكند كه سالها قبل و در دولت سازندگي توسط «علي منتظري»، يكي از مديران خوشنام و موفق بعد از انقلاب بنا شد. از اين نظر شباهتهايي بين دو مدير به چشم ميخورد؛ هر دو در جواني عهدهدار مسئوليت ادارهكل هنرهاي نمايشي شدند. در دوره هر دو آشفتگيهاي زيادي وجود داشت و همه چيز بايد از نو پايهريزي ميشد. يكي بهواسطه شرايط پس از انقلاب و جنگ تحميلي و ديگري عبور از دولتِ التهاب. در هر دو دوره تئاتر استانها رونق گرفت و اين برنامهريزيها به سمت سازماندهي و حركت با برنامه سوق پيدا كرد. علي منتظري خودش در گفتگويي درباره سالهاي ابتدايي فعاليتش- دهه 60 و سالهاي جنگ تحميلي- اينطور توضيح ميدهد. «وضعیت تئاتر کشور به دلایل گوناگون مناسب نبود. به اعتقاد من مدیریت تئاتر در آن زمان نقش زیادی در این قضیه نداشت یا نقش بسیار اندکی داشت بلکه بیشتر به دلیل وضعیت کلی کشور بود که تئاتر خیلی سروسامانی نداشت. البته خود من در برگزاری جشنوارههای تئاتر فجر بهعنوان نماینده جهاد دانشگاهی شرکت و مسوولیتهایی هم در ستاد جشنواره داشتم.» مديركل هنرهاي نمايشي نيز در گفتگوي سال گذشتهاش با روزنامه اعتماد در اين باره چنين توضيح داد: «کارهای نیمه تمامی در بخشهای متعدد وجود داشت. فاصله جامعه هنری با دولت در سالهای قبل افزایش یافته بود و هنرمندانی بودند که مدتها فعالیت جدید نکرده بودند. بنابراین به اعتمادسازی و کاهش فاصله ایجاد شده نیاز داشتیم. از طرفی افزایش ورودی دانشگاهها به افزایش کمی اجراها منجر شد که اگر میخواستیم با امکانات دو دهه قبل به استقبال گروهها برویم عملا امکانپذیر نبود.»
نكته جالب ديگر اينكه شفيعي نيز با بهرهگيري از تجربه مديريتي علي منتظري و برخلاف دوران كوتاه حسين طاهري يا مديران دولتهاي نهم و دهم، افراد خارج از مجموعه را با خود به اداره كل هنرهاي نمايشي نياورد و از همان ابتدا چهرههاي آشنا به اين هنر را در بخشهاي گوناگون به كار گرفت. منتظري در اين باره ميگويد: «هنگام ورودم به مرکز فقط دکتر محمود عزیزی را با خود بردم آنهم به این دلیل که تئاتری بود و در واحد فوق برنامه جهاد فعالیت داشت. اما این برایم یک اصل بود که اولا از نیروهای موجودی که در مرکز هستند استفاده کنم و در همین راستا کوشیدم از تواناییها، استعدادها و تجربیاتشان به نحو احسن بهره ببرم. ثانیا مسوولیتها را عمدتا به خود تئاتریها واگذار کنم. اینها برایم دو اصل مهم بود که تا آخر هم به آن وفادار ماندم.» دو رويكردي كه شفيعي نيز در پيش گرفت و البته چنانكه در ابتداي گزارش نيز به آن اشاره شد رسیدگی به تئاتر شهرستانها را با جديت در دستور كار قرار داد؛ نكتهاي كه منتظري نيز بسيار جدي ميگرفت و به حق هم بايد بسيار جدي مورد توجه قرار بگيرد. «با توجه به بهرهمندی از مشورت سرآمدان تئاتر در کنار دیدگاههای خودم درباره تئاتر شهرستانها، فکر کردم باید به تقویت این بخش بپردازیم و ببینیم مشکلات و مسائل تئاتر شهرستانها و کشور چیست. من هنوز هم اعتقاد دارم اگر ما در دهه نخست انقلاب، سینما و تلویزیون مولف و پاکی داشتیم، این به برکت تئاتر و هنرمندان پاک تئاتر به طور اعم و تئاتر شهرستان به طور اخص بود. شما اگر نگاهی به فیلمها و سریالهای دهه 60 بیندازید، میبینید که اکثرا هنرمندان تئاتر آنها را جان بخشیدهاند و اگر به سابقه این هنرمندان دقیق شوید، میبینید که بیشترشان در تئاتر شهرستان بالیدهاند.» انتشار خبرهاي متعدد از حضور پررنگ مهدي شفيعي در استانها و شهرهاي گوناگون براي افتتاح پلاتو و سالنهاي نمايشي در روزهاي اخير حكايت از اتفاقي خوش در آيندهاي نزديك دارد. منطقه جنوب کرمان در روزهاي اخير شاهد حضور مسوولان تئاتر کشور در شهرهای جیرفت، کهنوج و بم بود که علاوه بر آیین کلنگ زنی پلاتوي تئاتر شهر جیرفت، از مراحل آمادهسازی پلاتو کهنوج و مراکز فرهنگی و هنری جدید این منطقه بازدید کردند. اتابك نادري، مدير امور استانهاي مركز نيز گفته است «در استان هرمزگان ۲ پلاتوی تئاتر در دست ساخت است که تا حدود ۹۰ درصد پيش رفته و در نیمه اول سال جاری مورد بهره برداری قرار میگیرند.» اشاره به اين خبر نيز خالي از لطف نيست كه بهزودي در پايتخت نيز شاهد افتتاح سالن تئاتر «شهرزاد» همزمان با آغاز اجراي نمايش «هملت، تهران٢٠١٧» به كارگرداني كيومرث مرادي خواهيم بود. شفيعي همچنين از نهايي شدن توافقهاي اوليه برای برگزاری جشنواره تئاتر خیابانی رضوی در جنوب کرمان خبر داده است. «انشاءالله سال آینده شاهد برپایی یک رویداد ملی تئاتر خیابانی در منطقه جنوب كرمان خواهيم بود.» مجموعه اين اخبار خوش، از استراتژي صحيح ادارهكل هنرهاي نمايشي در گسترش زيرساختهاي تئاتري سراسر كشور حكايت دارد. رويكردي كه گرچه آبشخور اصلي آن نيمنگاهي به گامهاي دقيق مديران دهه شصت به نظر ميرسد ولي با اين وجود برنامهها با توجه به شرايط سخت سالهاي اخير -كمبودهاي اعتباري و افزايش آمار هنرمندان تئاتر - بدون ايجاد التهاب در خانواده نمايشي پيش ميرود. اميد كه به مدد اين رويكرد درست به زودي و بيش از گذشته شاهد گسترش حضور گروهها و هنرمندان تئاتر استانها در جريان تئاتر، سينما و تلويزيون كشور باشيم.