جاي خالي سلامت روان
در برنامه كانديداها
انصار خوگر
عضو كميته سلامت روان و رسانه انستيتو روانپزشكي تهران
نخستين مناظره ۶ نامزد انتخابات رياستجمهوري با محوريت مسائل اجتماعي در حالي برگزار شد كه كمترين صحبتي درباره مباحث مرتبط با سلامت روان شد. متاسفانه باوجود اينكه تمامي سوالات مطرحشده در مناظره اول به موضوعات سلامت روان مرتبط بودند اما هيچ سوالي درباره برنامههاي كانديداها براي افزايش شاخصهاي سلامت رواني افراد و جامعه پرسيده نشد. حاشيهنشيني، فاصله طبقاتي، بيكاري، ازدواج و پيامدهاي آن، بروكراسيهاي روزمره، مشكلات زيستمحيطي و... مسائلي هستند كه بطور مستقيم و غيرمستقيم بر سلامت روان افراد و بهتبع آن كارايي و عملكرد آنها تاثير ميگذارد. جاي تعجب است كه چرا هيچكدام از كانديداهاي رياستجمهوري در پاسخ به سوالي در مورد راهكارهاي افزايش نرخ ازدواج پايدار به برنامههاي مشاوره ازدواج اشارهاي نكردند. در كنار اشتغال و مسكن و ديگر شرايط ازدواج، آموزش مهارتهاي زندگي و آزمونهاي روانشناختي يكي از مهمترين پيششرطهاي ورود به زندگي مشترك است. از اين نكته كه بگذريم انتظار ما اين است در مناظرهاي كه با محوريت مسائل اجتماعي برگزار ميشود به آموزشوپرورش به عنوان يكي از مراكز رشد افراد و جامعه بيش از اين پرداخته شود. مدرسه نخستين مواجهه جدي هر انساني با جامعه و بهترين زمان براي افزايش مهارتهاي اجتماعي و آموزش مفاهيم شهروندي است. در اين مساله هم تنها دكتر ميرسليم اشارهاي كوتاه به بها دادن به آموزشوپرورش و اصلاح ساختار آن كرد و در تمامي زمان مناظره كانديدها صحبتي درباره برنامههاي مدنظر خود براي رشد و پرورش كودكاني مسووليتپذير و آگاه نكردند. درواقع مشكلات جسمي و رواني بهطور متقابل بر يكديگر تاثير ميگذارند و هردوي آنها ميتوانند بر ارتباط سالم فرد با جامعه تاثير بگذارند. برنامههاي بهداشت رواني به دليل ارتباط مستقيم با عملكرد فردي و آسيبهاي رواني اجتماعي، جايگاه بسيار ويژهاي در كشورهاي توسعهيافته دارند، به همين دليل توان دولتها معطوف به افزايش كيفيت زندگي است تا بهتبع آن سلامت رواني-اجتماعي ارتقا يابد. لازم است كانديداهاي محترم انتخاباتي براي ارتقاي سلامت رواني جامعه برنامههاي بهداشت رواني در پيشگيريهاي سهگانه داشته باشند. در پيشگيري نوع اول، آموزش مفاهيم اوليه بهداشت روان و آموزش مهارتهاي زندگي در كودكان و نوجوانان، آموزش مهارتهاي فرزندپروري به والدين، شناسايي عوامل زمينهساز مشكلات رواني، در پيشگيري نوع دوم اقدامات مناسب درماني براي همه افراد و ارايه خدمات مراقبتي و در پيشگيري نوع سوم برنامههاي توانبخشي و تجهيز و نوسازي بيمارستانهاي روانپزشكي از برنامههاي مناسب براي ارتقاي سلامت روان است. به گواه بسياري از متخصصين بهداشت ِ روان جامعهنگر تمركز بايد بر پيشگيريهاي نوع اول باشد كه متاسفانه در حال حاضر كمترين توجه به اين سطح ميشود. هدف از پيشگيري در اين سطح جلوگيري از بروز بيماري و آسيبهاي رواني- اجتماعي است. بهطور مثال در زمينه اعتياد با آموزش از سنين پايين ميتوان از بسياري از آسيبهاي اجتماعي در آينده جلوگيري كرد. اگرچه طرح تحول سلامت شروع خوبي براي ارتقاي سلامت روان بود و بسته خدمات سلامت روان تا حدودي مشكلات اين حيطه را پوشش داد اما كماكان درصد بسيار كمي از اعتبارات اين طرح به بهداشت رواني اختصاصيافته است. به دليل گران بودن خدمات روانشناسي متاسفانه عده بسيار كمي از افراد به اين تسهيلات دسترسي دارند، حال آنكه بخش بزرگي از جامعه كه نيازمند دريافت خدمات روانشناسي هستند از طبقه كمدرآمد هستند و اين وظيفه دولتهاست كه خدمات مختلف را براي افراد آسيبپذير مهيا كنند.