• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3798 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۴ ارديبهشت

حرف‌هاي صادق تبريزي درباره گالري‌ها و اقتصاد بازار هنر

فقدان نقد هنر گريبان هنرهاي تجسمي را گرفته است

حسين رسولي

صادق تبريزي از پيشروان مكتب سقاخانه در هنرهاي تجسمي ايراني و از هنرمندان مهم جريان «سقاخانه» شناخته مي‌شود. او از سال‌هاي ۱۳37 آثار خود را در نمايشگاه‌هاي مختلف به نمايش گذاشته است. آمريكا، سوئد، فرانسه، چك و ‌اسلواكي، ايتاليا، استراليا، دوبي و... كشورهايي هستند كه آثار او را نمايش داده‌اند. بسياري از گالري‌دارها و كلكسيونرها تلاش دارند كه توليدات هنري صادق تبريزي را خريد و فروش كنند. نصرالله‌ افجه‌اي در گفت‌وگويي اعلام كرده بود كه صادق تبريزي نخستين كسي است كه هنر نقاشي‌خط را به‌شكل امروزي و معاصرش ابداع كرد و براي جامعه به‌نمايش گذاشت و در بروز و ظهور آن نقش مهمي ايفا كرد. بنابراين او اينك از مهم‌ترين هنرمندان معاصر ايران به شمار مي‌رود و در حضور جهاني نقاشي‌خط نقش مفيدي داشته است. اين روزها رشد روزافزون گالري‌ها و حضور حراج‌هاي مختلف آثار هنري مانند «حراج تهران» و «حراج كريستيز» در هنر ايران مورد توجه كارشناسان قرار گرفته است. گفته مي‌شود بالاي ۲۰۰ گالري در شهر تهران فعاليت دارند كه شكل كار آنها و نوع فعاليت‌شان شفاف نيست. با صادق تبريزي اين موضوع را در ارتباط گذاشتيم كه در ادامه مي‌خوانيد.

 

در حال حاضر بسياري از جوانان به سوي هنرهاي تجسمي گرايش پيدا كرد‌ه‌اند. آيا بازار اين حرفه پاسخگوي نياز آنها خواهد بود؟

اين گرايش بيشتر به خاطر حراجي‌ها بوده و هدف اصلي اين جوانان كسب درآمد بوده است. در واقع انتخاب هنر براي ايشان به منزله انتخاب شغل محسوب مي‌شود. ارقام بالاي فروش برخي آثار نيز در بازارهاي بين‌المللي هم براي هر كسي مي‌تواند وسوسه‌انگيز باشد. لذا با استفاده از تكنولوژي جديد (ديجيتال پرينت و امكان دستيابي به تازه‌ترين پديده‌هاي هنري از طريق اينترنت و تقليد كردن) امكان ساخت اثر را ساده كرده است. از طرف ديگر فقدان نقد هنر و گوش شنوا، همچنين روابط استاد شاگردي و به جاي آوردن حق همسايگي آفت‌هاي ديگري است كه گريبان هنرهاي تجسمي كشور را گرفته است. نشانه بارز آنها نمايشگاه دهه فجر امسال است كه با ارايه اثري تقليدي از يك هنرمند ترك توسط يك نقاش بي‌مايه و مقلد رقم خورد كه در نهايت جايزه طوباي زرين را هم به او اهدا كرده‌اند. فاجعه آنجا به اوج خود رسيد كه با برداشتن پرده از اين سرقت هنري و رسوايي باز هم مقامات مسوول حاضر به پس گرفتن اين جايزه و ابطال مسابقه نشده‌اند. وجود انجمن خوشنويسان نيز آفت ديگري بر سر راه هنرهاي تجسمي به شمار مي‌رود. به گفته خود مسوولين سالانه ۲۰ هزار خوشنويس در سراسر كشور توليد مي‌شوند كه بي‌هدف، بي‌برنامه و بدون نياز جامعه به خوشنويس؛ سرگردان با آينده‌اي نامعلوم در جامعه رها شده‌اند. اين جماعت ناگزير به سوي بازار هنري روي آورده‌ و با بزرگ نمايي سياه‌مشق‌هاي خود در صف هنرمندان خط‌ نقاش درآمده‌اند. لازم به ذكر است كه براي به دست آوردن تبحر در امر خوشنويسي فقط شش ماه زمان لازم است كه خوشنويس به درجه ممتاز نايل شود. بي‌دليل نيست هم‌اكنون هزاران خوشنويس در مسلك خط نقاش مثل قارچ بر بدنه هنرهاي تجسمي كشور روييده‌اند.

گفته مي‌شود كه بيش از ۲۰۰ گالري در سطح شهر تهران فعال هستند كه شكل كار آنها شفاف نيست. نظرتان چيست؟

شكي نيست كه عملكرد اين گالري‌ها يكسان نبوده است. تعدادي گالري فعال داريم كه بيشتر آنها در همين سال‌هاي اخير تاسيس شده‌ است و كارنامه درخشاني هم دارند. بي‌گمان بازتاب حراجي‌هاي معتبري مانند «كريستيز» و... جهت معرفي و فروش آثار هنرمندان ايراني نقش بسزايي داشته‌اند و در ادامه حراج تهران را مي‌توان مولود اين حراجي‌ها دانست كه با حضورش در اين چند دوره خوش درخشيده است. هرگز نمي‌توان كتمان كرد كه نقش اين حراجي‌ها در توجه صاحبان سرمايه و موسسات مالي به هنر نقاشي و ميل به خريد اين آثار بي‌تاثير بوده است. در واقع اين حراجي‌ها بودند كه اين باور را در مردم به وجود آوردند كه كالاي هنري مي‌تواند يك رشته سودمند را در چرخه اقتصادي ايفا كند. اگر به خاطر بياوريم كه در سال‌هاي قبل از انقلاب و تا سه دهه بعد نقاش ايراني مهجور بوده و براي گذران زندگي شغل ديگري داشته است.

براي رفع اين معضل چه راهي هست و چگونه مي‌توان جلوي اين نابساماني را گرفت؟

تا زماني كه مسوولين از هنر درك كافي ندارند و هنر را نمي‌شناسند؛ به تعبيري ديگر نمي‌خواهند كه بشناسند؛ اين وضع ادامه دارد. زيرا وقتي بهشت در آثار فرشچيان و ناسا با غلامحسين اميرخاني مقايسه شود؛ انتظار رفع اين مشكل آب در هاون كوبيدن است. اما اگر به كاتالوگ‌هاي گذشته نگاه كنيد مشاهده مي‌شود كه صدها نقاش پديدآمده ناپديد شده‌اند. مسلما اين وضع ادامه پيدا نخواهد كرد. چنانچه بازار اغلب نقاشاني از اين دست از رواج افتاده است. همواره و طي قرون گذشته، هنر پس از گذراندن يك دوره تلاطم در راستاي مسير اصلي خود قرار مي‌گيرد. از آنجا كه بار اصلي هنر بر دوش هنرمندان راستين است. هنگامي كه اين دوران مانند وزش بادهاي موسمي سپري مي‌شود نهال ديرپاي هنر قد افراشته خواهد شد. اگر به تاريخ بنگريم كشور ما هرچند يك بار صحنه يورش بيگانگان بوده است. اما با گذشت هر يك از اين تاخت و تازها هنر اين سرزمين در جايگاه خود همچون ستوني استوار ايستاده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون