انتخابات 96؛ تحليل اوليه و گذرا
علي شكوهي
نتيجه انتخابات اعلام و دولت روحاني هم مانند دولتهاي قبل 8 ساله شد. درباره اين انتخابات قطعا بايد مطالعات عميق جامعهشناختي صورت بگيرد و افراد صاحبنظر درباره تاثير عوامل گوناگون داخلي و خارجي و نيز اقتصادي و اجتماعي بر نتيجه اين انتخابات مطالعه كنند و سخن بگويند.
در عين حال برخي نكات درباره اين انتخابات در همان نگاه گذراي اوليه قابل بيان است كه در اين مختصر مطرح ميكنم.
اول- جمهوري اسلامي ساختار خاص خودش را دارد و به شكلي با دموكراسي و مردمسالاري پيوند خورده است.
در اين ساختار برخي از مفاهيم محوري دموكراسي مورد تاييد و حمايت قرار گرفته است (مانند مبنا بودن قانون به جاي شخص، وجود اشكالي از انتخاب شدن و انتخاب كردن، مشروعيت يافتن اركان نظام با راي مردم، چرخش نسبي قدرت، پذيرش نسبي حق مخالف، سطحي از آزادي براي نقد قدرت، احزاب سياسي و...) و همين امر ميتواند حكومت ما را يك نظام مردمسالار معرفي كند.
دوم- در بستر ساختار اين نظام، چند جريان و جبهه سياسي فعالند كه در درون خود داراي تكثر حزبي و تشكيلاتي هستند و در عين حال حول چند اصل و اعتقاد معين تفاهم دارند.
از نظر اعتقادي و مواضع سياسي و نگرش اقتصادي و سبك مديريتي حتما ميان احزاب و گروههاي هر جبهه سياسي، اختلافات جدي وجود دارد ولي عملگرايي حاكم بر آنها باعث شده است كه هر كدام از اين جبهههاي سياسي از ورود به مباحث اختلافي پرهيز كنند و حول برخي افراد يا ليستها يا برنامهها به تفاهم و وحدت رويه برسند.
در اين انتخابات هم پيرامون انتخاب رييسجمهور، كساني در كنار هم قرار گرفتند و عملا دو جبهه سياسي فراگير ايجاد شد كه در درون بهشدت متكثر بود.
البته اين كثرت در جريان حاميان دكتر حسن روحاني بيشتر مشاهده ميشد اما در جبهه حاميان رييسي هم اين فراواني احزاب و گرايشهاي سياسي قابل شناسايي و معرفي است.
به نظر ميرسد حاميان دكتر روحاني را همه كساني تشكيل ميدادند كه براي نفي نامزد اصلي جريان رقيب، توافق داشتند و در واقع يك موضعگيري سلبي موجب ايجاد اين وحدت عملي شده بود. آنان شايد در توصيف اينكه «چه ميخواهند» با هم اختلاف داشته باشند اما در معرفي «آنچه نميخواهند»، توافق قطعي داشتند.
سوم- حاميان دكتر روحاني در معرفي رقيب به مثابه يك «تهديد» براي آينده كشور موفق عمل كردند. البته رقبا نيز همين هدف را پي ميگرفتند تا تداوم فعاليت دولت را از جهات گوناگون «تهديد» قلمداد كنند اما حاميان دولت در اين زمينه موفقتر بودند. در رسيدن به اين هدف، عملكرد دولت احمدينژاد و دولت اول روحاني نقش جدي بازي كرد. در واقع كارنامه دولت نهم و دهم به حدي زير سوال بود كه بخش بزرگي از مردم حاضر به بازگشت به آن دوران نبودند.
از سويي دستاوردهاي دولت روحاني نيز به قدري شاخص و چشمگير بود كه تداوم فعاليت آن را نزد بخش بزرگي از جامعه به خصوص نخبگان و خواص توجيهپذير ميساخت. اين بود كه در اين انتخابات هيچكس نتوانست بيطرف بماند و فقط تماشاگر رقابت باشد.
وقتي بدانيم كه همه اعلام موضع كردند آنگاه بهتر ميتوانيم به اين جمعبندي برسيم كه هراس از تكرار دولت قبل يك امر فراگير بود و اين در حالي است كه رقباي دكتر روحاني نتوانستند باور به تهديد بودن بقاي دولت روحاني را فراگير كنند.
چهارم- اصولگرايان نشان دادند كه قادر به درك شرايط اجتماعي و نياز جامعه و تحولات بيننسلي نيستند و بدون ايجاد تغييرات جدي در نگرش و مواضع و عملكرد خود، نبايد انتظار داشته باشند كه مردم به سوي آنان بيايند و از نامزد مورد حمايت آنان دفاع كنند. آنان عمدتا به بازسازي ظاهر سازمان انتخاباتي خود دست ميزنند و ابزارهاي جديد را براي رسيدن به هدف استخدام ميكنند و در مواقعي روشهاي موفق ديگران را هم به كار ميگيرند اما بعيد است اين شيوه آنان را در نزد مردم محبوب كند. اصولگرايان بايد صادقانه به تجديدنظر در فهم خود از قدرت و ساختار نهادهاي مردمي بپردازند و جايگاه مردم در حكومت را نه به مثابه ابزاري براي رسيدن و حفظ قدرت بلكه به مثابه عنصر مشروعيتبخش به نظام سياسي باور كنند و حقوق آنان را در همه حوزهها به رسميت بشناسند. آنان بايد اطمينان در قدرت بودن بهواسطه نهادهاي حاكميتي را از خود دور كنند و اصليترين راه رسيدن به مناصب حكومتي را همين راه توسل به مردم بدانند. در آن صورت به تدريج به لوازم اين نگاه هم تن خواهند داد و با باور كردن مردم، به مردم هم اين فرصت را ميدهند كه آنان را باور كنند.
متاسفانه آنان چنين نكردند و دست به اقداماتي زدند كه بخش ديگري از سرمايه اجتماعي را هم از آنان گرفت. وعدههاي پوشالي يارانه و اشتغال، تهييج و تحريك احساسات مذهبي مردم، بد معرفي كردن سند٢٠٣٠، طرح اتهامهاي مالي به رقيب، درصدبندي و قطبي كردن جامعه، دست به دامن رفتارهاي پوپوليستي شدن، به سراغ خوانندگاني بدسابقه براي جلب راي رفتن و... هرگز موجب اعتماد مردم به آنان نميشود تا وقتي نگاه آنان به مردم تغيير نكند.
فردا هم نكات ديگري را مطرح خواهم كرد.