عزت فلسفه ايران
محسن آزموده
نام عزتالله فولادوند در ميان اهل فرهنگ و فلسفه در ايران با ترجمههايي دقيق، روان، منسجم و اثرگذار از آثار فلسفي گره خورده است. نويسنده و مترجمي با بيش از 50 كتاب و صدها مقاله منتشر شده در زمينههاي متنوع و به هم پيوستهاي چون فلسفه، جامعهشناسي، تاريخ، تاريخ انديشه، ادبيات و سياست كه برخي تاثيرات ژرف و ماندگاري در ذهن و ضمير اهالي انديشه در ايران به جاي گذاشتهاند تا جايي كه به اذعان بسياري از پژوهشگران ميتوان آقاي مترجم را در كنار برخي اصحاب فكر از موثرترين چهرهها در پيشبرد اصلاحات فكري در ايران پس از انقلاب خواند.
انتخابهاي هوشمندانه، سنجيده و موثر از آثار و موضوعات حساس، ترجمه امانتدارانه و دقيق آنها و نثر محكم و روان فارسي تنها برخي از ويژگيهاي مثبت كار استاد فولادوند است. نويسندهاي كه در طول نيم سده قلم زدن همواره با حفظ فاصله از كار روشنفكري صرف و فعاليت آكادميك محض، نسبت به تحولات سياسي و اجتماعي بيتفاوت نبوده و مرزهاي ميان اين دو را در هم نورديده، تا جايي كه امروز آثار متنوع و متعدد او را ميتوان هم در دانشگاهها و نزد دانشوران دانشگاهي ديد و هم در كتابخانههاي شخصي علاقهمندان عمومي به حوزههاي متنوع علوم انساني، كتابهايي كه هم از حيث آموزشي مفيد و پر سود هستند و هم از نظر ادبي لذت بخش و خواندني، آثاري از متفكراني روان نويس و ژرف انديشي چون كوئنتين اسكينر، كارل پوپر، برايان مگي، اريش فروم، پيتر سينگر، فردريش فون هايك، آيزايا برلين، مارتا نوسباوم و باربارا تاكمن. بالاتر از همه اين اسامي اما بايد از ايمانوئل كانت ياد كرد، بزرگترين فيلسوف عصر جديد كه ترجمه استاد از «نقد عقل عملي» او هنوز منتشر نشده، اما همه اهل فلسفه در ايران با ترجمه ايشان از كتاب «فلسفه كانت» نوشته اشتفان كورنر آشنا هستند. كار فكري استاد فولادوند در زبان فارسي بيش از هر انديشمندي با دعوت كانت به روشن انديشي قابل قياس است، متفكري كه به خردورزي فرا ميخواند و روشننگري را خروج از نابالغي خودكرده فكر انسان ميخواند.