۲۰ سالگي دوم خرداد؛ خاتمي و ناطق در كنار هم
آيتالله خامنهاي در سال ۱۳۶۸ به عنوان رهبر جمهوري اسلامي برگزيده شد. در همين دوران هم پست نخستوزيري حذف شد و پس از آن آقاي هاشميرفسنجاني به عنوان نخستين رييسجمهور بدون نخستوزير انتخاب شد. از بعد از سالهاي ترور و اواخر جنگ اينگونه تلقي ميشد كه رييسجمهور بايد از بالا انتخاب شود. كسي كه در ذهن مردم انتخاب بالا بود، رييس مجلس شوراي اسلامي وقت، آقاي ناطقنوري بود. اما جناح چپ كه هنوز اسم اصلاحات نگرفته بود تصميم گرفت كانديداي مستقلي به صحنه بياورد. آن زمانها فضاي جامعه خيلي اخلاقيتر بود. تقريبا در رقابتها بداخلاقي و فحاشي وجود نداشت. كاري كه اتفاق افتاد اين بود كه طرف مقابل در ابتدا اينقدر به آراي خودش اميدوار بود كه تنها براي گرم كردن تنور انتخابات به آقاي خاتمي مجوز حضور دادند. تبليغات دو طرفه شروع شد. براي شماها كه انتخابات اخير را ديدهايد خيلي پديده مهمي نيست. اما براي ما اهميت داشت چون نخستين بار بود كه اين اتفاق ميافتاد و چون شروع يك اتفاق بود، نخستينبار با حضور مردم براي كانديداي غيررسمي بهنام روز حماسه دوم خرداد ثبت شد. وقتي انتخابات جلو رفت، جامعه مدني و هنري و بدنه اجتماعي قهر با انقلاب، تصميم گرفتند از خاتمي حمايت كنند. به موازات قدرت يافتن اين مجموعه، در مقابل، نيروهاي رسمي حكومتي تازه فهميدند بايد تلاش كنند. مهمترين كاري كه كردند، ايجاد اتحاد كامل در بين روحانيون بود. همه ائمه جمعه، جز دو يا سه نفر. همه نهادهاي حكومتي، همه شخصيتهاي سياسي پشت آقاي ناطقنوري آمدند. تلويزيون هم پشتوانه آنان بود. حتي شوراي نگهبان اسامي كانديداها را به ترتيب الفبا منتشر نكرد و اسم ناطق را در بيانيه رسمي و سر صندوقها قبل از خاتمي نوشتند. بدترين اتفاق اين بود كه دين مردم در برابر انتخاب يك فرد به حراج گذاشته شده بود. نخستين بار حس اعتماد به نفس به جوانان دست داده بود. همه فعال شده بودند. هواداران خاتمي فقط نيروي جوان داشتند و پوستر. رسانههاي مجازي به وجود نيامده بود. دسترسي به ماهواره سخت بود و فراگير نشده بود. كانالهاي خبري بيروني نبودند. اما با همه اينها نهايتا آقاي خاتمي با ۲۰۰۰۰۰۰۰ راي موفق به كسب آراي مطلق اكثريت شد. به همين دليل دوم خرداد تنها مناسبتي شد كه در تقويم ذهني و سياسي جامعه باقي ماند. اهميت دوم خرداد در شروع اين محوريت واقعي مردمسالاري بود. 20 سال از آن تاريخ گذشته و ما دوباره انتخاباتي از جنس دوم خرداد برگزار كرديم. بعد از گذشت 20 سال كه دنيا دچار تحولات فراواني شده است، متاسفانه در جبهه اصولگرايان حتي در شيوه تبليغ هم تغييري ايجاد نشده است. اينبار هم تنها روشهاي ۲۰ سال پيش را در حمايت از كانديداي اصولگرايان در پيش گرفتند. اما اصلاحات بارور شد. فشارهاي زيادي را تحمل كرد. به خاطر رشد تحصيلي و علمي و به بركت جهان ارتباطات راهش پر فروغ ماند. مهمتر از همه اينكه بسياري از نخبگان صادق كشور انديشههاي اصلاحي را تقويت كردند. مهمترين و زيباترين آن همپيماني و همفكري ناطقنوري و خاتمي در ۲۰ سال پس از آن رقابت سنگين است. خاتمي و ناطق هردو اصيل بودند. هويت داشتند. به همين دليل در بيستمين سالگرد دوم خرداد كنار يكديگر ايستادهاند.