• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3851 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۰ تير

حق با كيست؟ كي‌روش يا اسدي؟

وحيد ذوالاكتاف

حقوق و مسووليت‌هاي سرمربي
1- نخستين قرباني شكست ورزشي سرمربي است.
مسابقات ورزشي در جلوي چشم هزاران نفر انجام مي‌شود و علاقه‌مندان به طور زنده نتيجه را مي‌بينند. نخستين قرباني شكست ورزشي معمولا سرمربي است. در اين مورد رحمي هم وجود ندارد، حتي اگر اسطوره‌اي ملي مثل علي دايي باشي.
2- مربي حق دارد تمام اعضاي تيم و همكارانش را انتخاب كند.
از آنجا كه مربي نخستين فرد پاسخگو در برابر شكست‌هاست، پس حق دارد كه براي انتخاب اعضاي تيم و همكارانش اختياراتي همه‌جانبه داشته باشد. او حق دارد كه تمام حمايت معنوي كادر مديريتي را بخواهد و حمايت مادي را هم در حد مقدورات طلب كند.

حقوق و مسووليت‌هاي كادر مديريتي
1- كادر مديريتي بايد يكپارچه باشد و يكپارچه حامي كادر مربيگري باشد.
هواداران معمولا برآورد صحيحي از جايگاه تيم خود در مسابقات دارند. آنها همواره انتظار حفظ يا ارتقاي اين جايگاه را دارند. كادر مديريتي تا زماني حمايت هواداران را دارد كه بتواند اين انتظار را پاسخگو باشد. توفيق كادرمديريتي وابسته به دو توانايي است:
1- انتخاب گزينه صحيح براي سرمربيگري و 2- توفيق در حمايت مادي و معنوي از سرمربي.
2- در صورت حمايت يكپارچه كادر مديريتي، مسووليت شكست تماما متوجه سرمربي است.
اگر كادر مديريتي در انتخاب سرمربي يكپارچه نباشد، هرگز نخواهد توانست در حمايت مادي و معنوي از او سنگ تمام بگذارد. در اين صورت، مسووليت بخشي از شكست تيم قطعا بر عهده كادر مديريتي است. اما اگر كادر مديريتي يكپارچه حامي مربي بود، تمام مسووليت‌هاي شكست احتمالي متوجه سرمربي است و به همين دليل كادر مديريتي بلافاصله مي‌پذيرد كه در انتخاب سرمربي خطا كرده و در نخستين فرصت او را جايگزين مي‌كند.

قرباني كردن منافع بلندمدت در پاي منافع كوتاه‌مدت
بيانيه اخير كانون مربيان فوتبال ايران و برخي مربيان نامدار وطن در محكوميت كي‌روش خلاف قاعده منطقي فوق‌الذكر و منافع صنفي مربيان است. اما چرا مربيان وطن اين راه را برگزيده‌اند؟ دليل احتمالي آن است كه كي‌روش خارجي است و اخراج احتمالي او راه را براي مربيان وطني باز مي‌كند تا يكي از آنها سكان‌دار تيم ملي شود. اما استدلال‌هاي كانون ضعيف است. چون فوتبال باشگاهي ايران كه توسط مربيان بومي هدايت مي‌شود در همين غرب آسيا جايگاه رفيعي ندارد و با شكست در برابر تيم‌هاي عربي، به مصاف حريفان كره‌اي، ژاپني و استراليايي نمي‌رسد. در مقابل، فوتبال ملي ما با كي‌روش بر بام آسيا ايستاده است. اين يعني بالاتر بودن كلاس كار كي‌روش نسبت به مربيان وطني. به ياد داشته باشيم همه عوامل به جز كادر مربيگري در فوتبال ملي و باشگاهي ما يكسان است. براي مثال، تيم ملي و باشگاه‌ها به طور يكسان از استعداد خوب ايراني و تلاش‌هاي ارزشمند سطوح پايه بهره مي‌گيرند. اگر استدلال‌هاي بيان شده را بپذيريم، پرسش باقي مانده اين است: چرا در فدراسيون زودتر از اين آقاي اسدي (كه اعتقادي به كي‌روش نداشت) كنار گذاشته نشد؟

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون