مردم نرخ تورم و بيكاري را باور ندارند
احمد توكلي در كانال تلگرامياش نوشت: مردم معمولا نرخهاي رسمي تورم و بيكاري را باور ندارند و ارقام واقعي را بيشتر ميدانند. رهبر انقلاب خطاب به رييسجمهور و وزيران فرمودند: «آمارهاي ارايه شده در بخش اقتصاد براساس مباني علمي مطرح ميشود، اما اين آمارها به طور كامل و در همه جا نشاندهنده وضع واقعي كشور و زندگي مردم نيست؛ بنابراين در اين ميان مشكلي وجود دارد كه بايد آن را شناخت و حل كرد. بر اساس اين آمارها، تورم از چند ده درصد به زير 10 درصد رسيده، اما آيا قدرت خريد مردم و ارزش پول ملي نيز در همين مقياس بالا رفته است؟» (06/04/1396)
پاسخ علمي به پرسش مذكور نشان خواهد داد كه چرا به درستي مطرح شده است. بين كاهش قيمتها و كم شدن نرخ تورم تفاوت ماهوي وجود دارد. وقتي ميگوييم تورم از نزديك ۴۰ درصد به 9/9 درصد رسيده است مقصودمان ارزانتر شدن قيمت كالاها و خدمات نيست بلكه سرعت گران شدن كم شده است؛ به عبارت ديگر سال آخر دولت دهم قيمتها نسبت به سال قبل از آن حدود ۴۰ درصد اضافه شد. اين گران شدن هر سال مقدار كمتري اتفاق افتاد تا سال آخر دولت يازدهم اجناس به طور متوسط زير ۱۰ درصد گرانتر شده است. اين گرانتر شدن همچنان ادامه دارد ولي با سرعت كمتري. متاسفانه مسوولان ذيربط چنان از كاهش نرخ سخن ميگويند كه مردم تصور ميكنند آنان مدعياند اجناس ارزان شدهاند. اين باعث ناباوري ميشود. نكته ديگري كه باور مردم را نسبت به آمارهاي رسمي كه با شيوههاي علمي هم حاصل ميشود كم ميكند، بيتوجهي به تفاوت بين نرخ تورمي است كه ثروتمندان با آن روبهرو هستند و نرخ تورم مقابل مستضعفان. نرخ تورمي كه اعلام ميشود نرخ تورم متوسط است. متوسطگيري گرچه فهم برخي جنبهها را آسان ميسازد، ولي حقايقي را هم ميپوشاند. وقتي ما ميگوييم درآمد يك كارگر دولت و يك مقام دولتي به طور متوسط پنج ميليون است، اين متوسط كه از جمع حقوق آن دو تقسيم بر دو به دست ميآيد نشان نميدهد كه اختلاف دو حقوق چقدر است. ميشود كارگر ۳ ميليون و مقام ذيربط ۷ ميليون بگيرند. ممكن است كارگر ۱ ميليون و مقام ۹ ميليون دريافتي داشته باشد. در حالت اول مقام كمتر از 5/2 برابر كارگر و در حالت دوم مقام دولتي ۹ برابر كارگر دريافتي دارد!براي به دست آوردن نرخ تورم يك سبد فرضي تعريف ميشود كه متوسط سبدهاي مصرفي مردم است. در اين سبد همه كالاها و خدماتي كه مردم ميخرند وجود دارد ولي با اهميت و وزن متفاوت. نرخ تورم از مقايسه افزايش قيمت اين سبد در هر سال نسبت به قيمت همان سبد در سال پيش به وجود ميآيد؛ مثلا اگر ارزش اين سبد پارسال ۱۰۰ هزار تومان بود ولي امسال همان سبد با همان كالاها و خدمات ۱۲۰ هزار تومان است نرخ تورم ۲۰ درصد است؛ يعني سرجمع كل كالاها و خدمات داخل سبد به طور متوسط ۲۰ درصد گرانتر شده است. مانند هر متوسطگيري ديگري اينجا هم اختلاف سبد مصرفي ثروتمندان و تهيدستان پنهان ميشود. در سبد اغنيا اتومبيل خارجي، استفاده از خانه مجلل، مسافرتهاي متعدد داخلي و خارجي، خريد زيورآلات و لباسهاي گرانقيمت، گوشت و ميوه فراوان و اعلا و مشابه آن وجود دارد اما در سبد فقرا هزينه اتوبوس، اتاقي براي زندگي در يك خانه اجارهاي، نان، هفتهاي يا ماهي اندكي گوشت نامرغوب و لباس دست دوم هست.