• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3180 -
  • ۱۳۹۳ شنبه ۲۵ بهمن

ريزگردهاي خوزستان؛ نمونه ساختار تصميم‌گيري


هنوز هم يك گزارش از زندگي مردم اهواز و ساير مناطق آنجا در جريان اين آلودگي ديده نشده است. اينكه چه كار مي‌كنند؟ مشكلات را چگونه حل مي‌كنند؟ وضعيت بيمارستان‌ها و... چگونه است؟ وضعيت حمل‌ونقل و تاثير ريزگردها بر اين موضوع و... در گزارش‌هاي رسانه‌اي ديده نمي‌شود يا كم است.
2- مشكل بعدي شناخت پديده است. به طور طبيعي وقتي كه چنين پديده‌اي رخ مي‌دهد، هر كس در نخستين گام سعي مي‌كند دليل آن را بگويد. در سال‌هاي گذشته برخي افراد مي‌كوشيدند كه اين‌گونه حوادث را به مسائل رفتاري انسان‌ها و احياناً گناه و معصيت ربط دهند و هيچگاه هم به فكرشان خطور نمي‌كرد مجبورند نتايجي بگيرند كه نمي‌توانند به تبعات اين نتيجه ملتزم بمانند و در هر حال درباره ريزگرد هنوز يك نظر قطعي و روشني داده نشده و اين وظيفه دولت است كه گروه‌ داراي صلاحيتي را براي بررسي موضوع و اعلام نظر نهايي تعيين كند. در حال حاضر بسياري از مطالب راست و دروغ درباره اين پديده مطرح مي‌شود كه واقعيت ماجرا را وارونه يا مخدوش مي‌كند. متاسفانه جامعه ما نسبت به اين مساله داراي بصيرت نيست. منظور از بصيرت شناخت و آگاهي مشترك است. در قديم اين بصيرت بود حتي اگر بر پايه خرافات بود و آن را به عواملي خاص ربط مي‌دادند، ولي امروز كه در پي تبيين علمي و دقيق هستيم، بايد دولت اين كار را انجام دهد و مردم نمي‌توانند در اين مورد اقدامي كنند.
3- از آنجا كه شناخت به نسبت قطعي از مساله نداريم، هيچ اقدامي هم درباره حل آن نمي‌كنيم. پزشكان فقط پس از تشخيص بيماري است كه اقدام به درمان و تجويز دارو مي‌كنند. تعميركار هم تا مشكل را تشخيص ندهد اقدامي براي تعمير نمي‌كند. بي‌عملي موجود نسبت به اين پديده فقط ناشي از عدم شناخت نيست، زيرا عمل براي شناخت هم اهميت دارد. پزشك دستور مي‌دهد كه بيمار آزمايش‌هاي گوناگون را انجام دهد و اين كار جزئي از طي كردن مراحل مقدماتي شناخت است. متاسفانه اين كار هم از سوي دولت انجام نمي‌شود. يا اگر مي‌شود كسي از آن اطلاع ندارد.
4- مشكل اصلي دولت در اين مساله نحوه برخورد با آن است. مساله اجتماعي، راه‌حل خاص خود را دارد؛ بايد مردم و جامعه را درگير با مساله كرد و از طريق مشاركت عمومي آنان به شناخت و حل مساله همت گماشت. مردم بايد حس كنند و ببينند كه دولت با مشاركت مردم در پي شناخت و حل مساله است حتي اگر مساله حل نشود هم بايد اطمينان پيدا كنند كه دولت نيز به اندازه خودش و شايد هم بيشتر درگير ماجراست و تمام كوشش خود را انجام مي‌دهد تا آن را حل كند. احساس ابراز همدردي از اهميت برخوردار است. مثلاً وقتي كه چنين حادثه‌اي رخ مي‌دهد، رييس‌جمهور بايد به سرعت با مسوولان استان تلفني صحبت كند، حتي ايرادي ندارد كه به طور مستقيم خبر آن پخش شود. از طريق پرسش و پاسخ با شبكه استاني نشان دهد كه چقدر موضوع اهميت دارد و دولت متوجه ماجراست. براي مردم پيام دهد كه چه كرده و در حال انجام چه كاري در اين باره است. حتي اگر رييس‌جمهور در سفر خارجي باشد، باز هم بايد چنين تماسي را بگيرد. اگر خودش يا يك مقام بلندپايه فورا به آنجا بروند چه بهتر. اين نوع اقدامات در بهبود و حل مسائل پيش‌گفته بسيار موثر است. نبايد منتظر بود تا مردم جلوي ادارات دولتي تجمع كنند. دولت بايد واكنش‌هاي درست و منطقي داشته باشد. استاندار را بايد بازخواست كرد كه چه كار كرده است؟ چرا با توجه به تجربه سال‌هاي گذشته اقدام موثري نه در سطح تبليغات و نه در سطح شناخت و نه در سطح اقدامات عملي و مشاركت دادن مردم در حل مساله به عمل نيامده است؟ به نظر مي‌رسد كه دولت بايد در نحوه برخورد با مسائل جامعه تجديدنظر كلي كند و چنين نباشد كه خط‌مشي دولت قبلي همچنان ادامه يابد.
البته نقدي جدي هم به رسانه‌ها و نهادهاي مدني وارد است كه جداگانه بحث خواهد شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون