اعتراضها به ناديده گرفتن هنر و تجربه ادامه دارد
شكاف در دل سينماي ايران
الهام نداف
چهار سال پيش در چنين روزهايي بازگشايي خانه سينما يكي از بزرگترين مطالبات سينماگران بود. در آن شرايط فيلمسازان جوان و كهنهكار به چيزي جز سرپا كردن صنوفشان فكر نميكردند و براي رسيدن به اين ايدهآل اعضاي خانه سينما و آنهايي كه روياي اين عضويت را در سر ميپروراندند، كنار هم ايستادند. با تاسيس گروه هنر و تجربه اما، برگ ديگري از معادلات صنفي سينما ورق خورد. اما اينبار در آستانه برگزاري نوزدهمين جشن سينماي ايران كه عنوان مستقلترين رقابت سينمايي را يدك ميكشد، اختلافات صنفي بيش از هر چيزي خودنمايي ميكند. ريشه اين اختلافات به هجدهمين دوره جشن خانه سينما برميگردد؛ رقابتي كه كمال تبريزي دبيري آن را برعهده داشت. در اين دوره به واسطه گنجاندن بندي در آييننامه، صداي اعتراض فيلمسازان جوان و اهالي هنر و تجربه بلند شد. با استناد به گفتههاي تبريزي در نشست خبري جشن هجدهم، فيلمهايي از هنر و تجربه كه پروانه سينمايي داشتند، ميتوانستند در جشن شركت كنند و فيلمهاي داراي پروانه ويديويي از اين امر مستثني شدند. بر اين اساس خانه سينما به عنوان يك نهاد صنفي، از دستهبندي وزارت ارشاد در خصوص صدور پروانه ساخت و نمايش تبعيت كرد و با اين كار بخش قابل توجهي از فيلمهاي به نمايش درآمده در گروه هنر و تجربه را از داوري در جشن هجدهم محروم كرد. بعدتر با توجه به حجم گسترده اعتراضات فيلمسازان و راهاندازي كمپيني در مخالفت با اين بند، دبير جشن خانه سينما قول داد اين بند آييننامه در دورههاي بعد اصلاح شود. هر چند دستهبندي پروانه ساخت فيلمها به دو بخش ويديويي و سينمايي، مربوط به قوانين 20 سال پيش وزارت ارشاد است و با توجه به ديجيتالي شدن صنعت سينما، انتظار ميرفت خانه سينما تمام فيلمهاي روي پرده رفته را، مورد توجه قرار دهد. اما اعلام نامزدهاي نوزدهمين جشن بزرگ سينماي ايران نشان داد، باز هم هنر و تجربهايها سهمي در اين رقابت ندارند و اين بند از آييننامه همچنان اصلاح نشده است. اينبار علاوه بر اميرحسين علمالهدي، دبير شوراي سياستگذاري اين گروه سينمايي، سه تن از اعضاي هنر و تجربه در بيانيهاي از ناديده گرفتن جريان مستقل سينماي ايران، ابراز نارضايتي كردند. جمال اميد، ايرج تقيپور و هوشنگ گلمكاني در بخشي از نوشتار خود براي چندمين بار بيتوجهي به هنر و تجربه را مرور كردند. آنها وضعيت حال حاضرشان را موقعيتي دوگانه و برزخي توصيف كردند. «رسم رايج شايد پرهيز از مشاركت در اين رايگيري بود، ولي ما چون نگاهمان به كل سينماي ايران است و نه به منافع و ملاحظات گروهي، از اين تصميم احساسي و محدودنگرانه پرهيز كرديم و ضمن اعلام آراي خود به مسوولان آكادمي، بار ديگر توجه تصميمگيرندگان خانه سينما و جشن بزرگ سينماي ايران را به همان نكتهاي جلب ميكنيم كه دبير جشن دو سال پيش و رييس كنوني هياتمديره خانه سينما محور بيانيه پايانياش قرار داد: در برابر آينده نميتوان و نبايد مقاومت كرد. نسلها از پي هم ميآيند و ميروند و ما اضافه ميكنيم كه سينماي ايران همه سينماي ايران است، همه سينماگران در هر اندازه و صنفي بخشي از پيكره آن هستند. نهادهاي نظارتي كار خودشان را ميكنند و نهادهاي صنفي بايد مدافع همه فعالان آن صنفها باشند؛ حتي اگر رسما عضوش نشده باشند.» در اين ميان يادآوري اين نكته خالي از لطف نيست كه در سالهاي نهچندان دور وقتي نگاههاي تنگنظرانه سياسي در خانه سينما را بست، يكي از شعارهاي اصلي سينماگران تقسيم عادلانه منابع بود و امروز ناديده گرفتن اين شعار و محقق نشدن آن، شكاف بزرگي در خانواده سينما ايجاد كرده است، شكافي كه سينماگران را به خودي و غيرخودي دستهبندي ميكند و روز به روز هم عميقتر ميشود.