آيا جشنواره تئاتر خياباني مريوان يك گام به پيش است؟
شيوهها و مضامين تكراري را رها كنيم
گروه فرهنگ و هنر
دوازدهمين دوره جشنواره تئاتر خياباني در مريوان، رسيدن از يك جشنواره منطقهاي به عرصهاي براي حضور گروههاي خارجي، در كنار فرصتهاي بسياري همچون تئاتر فجر، لاهيجان، كاشان و صدها جشنواره رنگارنگ خياباني اين توقع را در مخاطب پديد ميآورد كه تئاتر خياباني در گذار اين سالها، رو به پيش حركت كند. با اين حال تصوير و تصور همخواني ندارند. براي فعالان علمي حوزه تئاتر خياباني، يكي از جذابيتها تنوع گونههاي اين شاخه نمايشي است. تئاتر خياباني به سبب نداشتن محدوديتهاي تئاتر صحنهاي فرصتي براي هنرمندان پيشرو بوده و خواهد بود. هپنينگ، انواع پرفورمنس آرتها، برخي گونههاي تئاتر آلترناتيو، گروه تئاتر نان و عروسك پيتر شومان، سيركها، كارناوالها و... بخش كوچكي از جهان تئاتر خياباني به حساب ميآيند. در چنين وضعيتي در يك جشنواره تئاتر خياباني تنها يك گونه تئاتري قابل مشاهده است؛ تئاتري مبتني بر يك ايده كه به واسطه ديالوگگويي و كلام كه البته در قالب كميك اجرا ميشود. كمدياي كه در سطحيترين شكل اجرا ميشود؛ چيزي مماس با اجراهاي تئاتر آزاد. ژستها و اطوارها به نحوي است كه گويي يك امر اغراق شده بار ديگر اغراق ميشود. افراد مدام قصدشان ايجاد لحنهاي مضحك و اداهاي كليشهاي از آدمهاي ناموجود است. با كمي تعمق ميتوان فهميد برخي از ركنهاي مهم تئاتر خياباني از بين ميرود. نگرش هنرمند در اجرا نشان ميدهد كه ما با اجرايي غيرخياباني مواجهيم. در حالي كه مخاطب به عنوان بخشي از صحنه نمايش كه به واسطه حضورش موجب شكلگيري اثر ميشود به راحتي از اثر حذف ميشود. او به يك تماشاگر صرفا منفعل بدل ميشود. بازيگران نمايش چندان تمايلي به مشاركت مخاطب نشان نميدهند. مخاطب پويانيز خود از ميان گروه نمايش برگزيده ميشود. در چنين وضعيتي اين پرسش پيش ميآيد كه آيا به صرف اجراي تئاتر در خيابان، آن اثر خياباني است؟ پاسخ بدون شك خير است. تئاتر خياباني واجد مولفههايي است كه آن را از يك اجراي محدود در سالن مجزا ميكند. با كمي تامل بر آثار به اين نكته ميرسيم كه عمده آثار شركتكننده جاماندگان تئاتر صحنهاي هستند. اجراهايي كه ديوار چهارمش به شكل مدور درآمده است و مخاطب چندان توانايي عبور از اين ديوار نامرئي را ندارد. در نهايت تلاش براي رسيدن به يك اثر در كنار ديگر آثار بيشتر به يك رپرتوار از يك گونه نمايشي مبدل ميشود. يعني به راحتي ميتوان با عنوان جشنواره نمايشهاي داستاني در خيابان، اين برنامه را برگزار كرد. مساله درباره نمايشهايي آييني نيز تكرارشدني است. اصولا اين نمايشها از بستر اصلي خود جدا شده و در فضاي منهاي زمينه (Context) خود اجرا ميشوند. در چنين وضعيتي صرفا يك اثر موزهاي به حساب ميآيند. در اين ميان شگفتانگيز است چرا گونههاي نمايشي خيابانيپسند در جشنوارهاي چون مريوان ديده نميشود. براي مثال تختحوضي كه اساسا برآمده از محيط است يا سياهبازي كه در آن مخاطب عنصري پوياست. در دوره دهم جشنواره مريوان، يك گروه سهنفره اسپانيايي با يك اجراي مبتني بر سيرك به محبوبترين گروه جشنواره بدل شدند. در دوره نهم نيز گروهي از ايتاليا نمايشي كارناوالي در مريوان اجرا كردند اما در اين سالها تمايلي به سيرك و كارناوال در ميان شركتكنندگان ايراني ديده نميشود. بيماري مسري در تئاتر خياباني محتوازدگي صرف است و لاغير. گروههاي نمايشي ترجيح ميدهند با انتخاب يك موضوع اجتماعي يا برآمده از اتفاقات روز فرصت براي شركت در چند جشنواره و البته جلب حمايت نهادها و سازمانها، درآمدزايي كنند. اين رويه پاياني چندان خوش نخواهد داشت.